فرار از منزل؛ معضل پیچیده‌‌ای که تلاش می‌شود ساده‌سازی شود

یکی از رسانه‌های محلی در هرات با نشر گزارش تحقیقی آماری را نشر کرد که نشان می‌دهد، در هفت ماه اول سال جاری، 185 دختر در هرات از خانه فرار کرده‌اند. آماری که در هرات سابقه چندانی نداشته است.

زنان و دخترانی که اقدام به فرار از خانه کرده‌اند، گفته‌اند که غیر از فرار راهی دیگر را برای رهایی از خشونت‌های خانواده‌گی سراغ نداشتند. آنان گفته‌اند که به هر یک از نهادهای دولتی که در عرصه امور زنان فعال‌اند، مراجعه کرده‌اند، دلیل فرار شان را فقر و تنگدستی و یا ازدواج اجباری عنوان می‌کنند، در حالی که غالبا چنین نیست.

بی‌تردید فقر و تنگدستی، می‌تواند از نظر علّی تاثیر خود را بر روی معضله فرار زنان از خانه بگذارد اما به نظر می‌رسد که در گرماگرم این مباحث، نهادهای فعال در عرصه حقوق زنان، برای این‌که صورت مسأله را ساده کرده باشند، به چند عامل عمده شناخته شده ارجاع می‌دهند. این باعث می‌شود تا بسیاری از علت‌های شناخته شده و شناخته نشده دیگر ذیدخل در این زمینه، مغفول واقع شود.

روابط ناسالم میان اعضای خانواده‌ها، تحقیرشدن‌ها، نادیده گرفته شدن‌ها، برآورده نشدن خواست‌ها و نیازمندی‌های دختران و زنان، اعمال تبعیض میان پسران و دختران، آزادی طلبی و خواست‌هایی که نظام اجتماعی-خانواده‌گی حاکم آن را برتابیده نمی‌تواند، می‌تواند از عوامل دیگر باشد. این‌ها زیاد هم به فقر و تنگدستی مرتبط نیست و بیشترینه بازتاب دهنده جبری است که رسوم حاکم بر نظام اجتماعی-خانواده‌گی بالای زنان تحمیل می‌کند.

اما آنچه در این میان  نگران کننده است همانا بی نتیجه بودن 16 سال فعالیت نهادهایی است که خود را مدافع حقوق زنان می دانند. هزینه های زیادی در این راستا به مصرف اما نتایج اندک است.به موضوعات ریشه‌یی پرداخته نشد. در عرصه فرهنگ و اجتماع تغییرات ژرف و امیدوار کننده به وجود نیامد. قوانین حمایتی قوی در دفاع از حقوق زنان به تصویب نرسید.

هنوز هم دختران در اکثریت مناطق و ولسوالی‌های هرات با «طویانه‌»های بالایی به فروش می رسند. به رضایت دختران که طبق ارزش‌های دینی نیز در ازدواج شرط اساسی در نظر گرفته شده، اهمیتی داده نمی‌شود. فرهنگ مردسالارانه تعیین کننده است. ازدواج در بسیاری موارد همچون معاملات تجاری در نظر گرفته می‌شود نه بنیان‌گذاری یک خانواده و شکل گیری مناسبات انسانی و اخلاقی در سطح خانواده و جامعه.

آگاهان به این باوراند که سرنوشت دخترانی که از خانه فرار می‌کنند تیره و تار است. چون نهادهایی که متولی رسیده‌گی به مشکلات آنان اند، به دختران فراری همچون مجرمین نگاه می‌کنند و قادر به برگردان عزت و وقار این گونه دختران نیستند تا آنان دوباره به زنده‌گی برگردانده شده و زنده‌گی عادی خود را داشته باشند.

بنابراین لازمی است که برای کاهش آمار فرار زنان و دختران از خانه اقدامات و برنامه‌های جدی و سیستماتیک روی دست گرفته شود. از یک طرف کار شود تا خانواده‌ها به محل امنی برای زنان تبدیل شود و از سویی هم کار شود تا بستر اجتماعی و نهادهای فعال در زمینه دفاع از حقوق زنان قادر شوند تا بتوانند، از زنان و دختران فراری به خوبی مواظبت نموده و بستر برگشت آنان به زنده گی عادی را فراهم سازند.

کارهای درازمدت، می‌تواند شامل کارهای فرهنگی-رسانه‌یی درازت مدت در جهت تغییر ذهنیت جامعه به نفع زنان؛ تلاش برای وضع واعمال قوانین حمایتی برای زنان؛ بهبود وضعیت نظام عدلی-قضایی و … در این زمینه صورت گیرد.

تلاش شود تا زنده‌گی مشترک از حالت«زندان گونه‌گی» بیرون شده و به محیط برای خوشی و لذت و بهره‌وری مبدل شود. این تلاش، تلاش همگانی خواهد بود! تلاش همگانی به معنای کم کردن بار مسوولیت نهاهای دولتی و غیردولتی فعال در عرصه حقوق زنان پنداشته شده نمی‌تواند.

نویسنده: نسیمه همدرد 

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا