نقش زنان تنها مادری نیست!
خانواده این پارا جامعه از اساس و ارکان اجتماع به شمار میرود تا اندازهای محور یک اجتماع است. از سوی دیگر برای افراد اجتماع بهترین و مناسب ترین مکان برای برآورده ساختن نیازهای مادی و معنوی شان به شمار میرود. چون در ساده ترین تعریف در خصوص انسان گفته شده که یک موجود اجتماعی است و از سوی دیگر تنها در اجتماع و پشتیبانی آن است که انسانها میتوانند زندگی نسبتا بهتری و کاملتری داشته باشند.
اما از آن جایی که بدون شک اجتماع متشکل از زنان و مردان است باید در همه امورات سهم مشترک و همسان داشته باشند تا بتوانند شاهد رشد و بهتر شدن آن باشند. در خصوص دسته بندی آن و کوچک سازی اجتماع که خانواده رکن بعدی آن میشود زنان به عنوان یکی از اعضای خانواده نقش کلیدی و اصلی خانواده را دارا میباشند. و در نهایت برای جامعه سالم و رشد استعدادها زن نقش محوری را بازی میکند. این مسالهای است که همه جامعه شناسان به آن باور اساسی دارند و در دسته بندیهای خود این تقسیم بندی را ترسیم میکنند.
در مورد مدیریت تعاریف گوناگونی آمده که از آن جمله یکی:”علم و هنر برنامه ریزی، سازمان دهی، هدایت و رهبری، نظارت و کنترل و نهایتاً ایجاد هماهنگی برای رسیدن به هدف یا اهداف از پیش تعیین شده سازمان” از سوی دیگر گفته میشود که مدیریت هم علم است و هم هنر که حالا با در نظر گرفتن این تعریف برقراری ارتباطات پویا با دیگر اعضای خانواده لازمه ی هردو میباشد. اما سر و سامان دادن و دسته بندی کردن همه امورات برای زنان که در طول تاریخ مادری کرده اند مساله سادهای میباشد و یا میشود گفت که مدیریت زن در یک خانواده یعنی بوجود آوردن و حفظ کردن محیطی است که در آن اعضای خانواده بتوانند در جهت برآوردن هدفهای معین به طور مؤثر و کارآمد فعالیت کنند.
همان گونه که گفتم مدیریت زن در خانواده یکی از مهم ترین وظایف زنان در طول زندگی شان خوانده میشود، اگر چه در طول تاریخ همواره سایه پدر یا روی این امور بوده اما با بررسی آن میتوانیم ببینم که پدر تنها نقشی در فراهم کردن امورات دارد و در بیشتر موارد مادران به خاطر رابطهای که ایجاد کرده میتواند مسایل را مدیریت کند.
از سوی دیگر نظر به عرف و سنتهای اجتماعی و آن گونه که باور رایج است زنان در سه نقش معمولا بیشترین مسوولیت را دارا اند: زن شوهرداری میکند، زن خانه داری میکند و زن مادری میکند. این نقشهای است که زنان برای زنان جامعه مرد سالار تعیین کرده و هیچگاه زن را بیرن از خانه تصور نکردند تا با در نظر داشت کارهای بیرونی برایش نقش تعیین کنند. اما آنچه امروزه مورد توجه همگان است این است که زن هم مانند مرد کار میکند و سهمی در پرداخت نفقه خانواده دارد و از طرفی هم مادری میکند و هم شوهر داری. و این نمونه بارز یک مدیریت خوب است که جهانیان به خوبی به تاثیر و فواید آن پی برده اند.
بدون شک زندگی هر خانواده با فراز و فرودهای همراه میباشد و مشکلات گوناگونی سر سراه شان قرار میگیرد اما در چنین حالت همواره دیده شده که زن در این پارا جامعه در گام نخست به نقش شوهرداری بیشترین نقش را در زندگی مشترک بازی میکند و مرد خانواده را روحیه میدهد و دلجویی میکند چیزی همانند یک مشاور و یک رفیق و همدم خوب، تا شوهر بتواند در مقابل مشکلات زندگی ایستادهگی کند. مرد را از لحاظ روحی روانی تقویت میکند تا در مقابل خیلی از سختیها مبارزه کند و کمتر خستگی را احساس کند شانه به شانه مرد کار میکند تا فشار مشکلات اقتصادی تنها به روی شانه مرد نباشد. و بعد در گام نخست با اکثر اعضای خانواده دوش به دوش همراه میشود.
در این هیچ شکی نیست که مادران در خانواده، به خصوص خانوادههای سنتیمان با وجودی این سواد هم ندارند و از علم و هنر مدیریت چیزی به گونه تیوریک نمیفهمند اما به گونه غریزی به خوبی برای حل مشکل تلاش میکنند و در اکثر موارد از عهده آن بیرون میشوند.
در قسمت تربیت فرزندان سالم این زن است که نقش مادری را به بهترین وجهه ممکن انجام میدهد و اندکی نارسایی مادر میتواند در آینده و رفتار فرزندان شان تاثیر منفی بگذارد. برای همین هم است که اندک رفتار ناشایستی که مشاهده شود زن تلاش میکند به فرزندانش به صفت یک معلم و آموزگار بفهماند و رفتار بهتری برایش آموزش بدهد و هم چنان آنها را آماده سازد که در مقابل مشکلات زندگی شان ایستاده شوند و با منطق مشکلات را حل کند.
با بررسی این موضوعات در خانه و خانواده میبینیم که زنان خود سازندهگان زندگی اند و سمت و سو دهندگان مشکلات و مسایل آن و همان گونه هم که در بالا یادکردم در چندین نقش به مراتب مهم فعالیت میکنند تا کانون خانه سالم باشد. چون وقتی خانه سالم باشد، خانواده سالم میباشد و چنین که شود میتواند اجتماع سالم را برای فرزندان و آینده گان رقم زند. بنا زنان بخاطر ساختن یک خانه و موقعیت آرام برای زندگی از هیچ نوع سعی و تلاش دریغ نمیکنند و همین فعالیت زن در خانه است که مردان را بیشتر متوجه مسوولیتهای شان در قبال خانه و خانواده میکند.
در نهایت این مساله اگر واکاوی شود میبینیم برخلاف باور های رایج در اجتماع ما زنان همین حالا هم به اندازه کافی در مدیریت نقش دارند و آن هم مهم ترین مدیریت که زندگی باشد و خانواده. در کنار آن میبینیم که با تمام شرایط میجنگند تا در اجتماع هم دوشادوش مردان برای پشیرفت کار کنند. همین حالا با تمام مشکلات شمار زیادی از زنان در نقشهای مدیریتی بزرگ ظاهر شده اند و موفق هم بوده اند.
نویسنده: نسیمه همدرد