لینا علم: نقشهایی را دوست دارم که جامعه سنتی را به چالش بکشد!
در روزگاری که تیتر رسانههای کشور را قتل، خودکشی، خشونت و دهها مورد دیگر از این قیبل تشکیل میدهد، حضور زنان جوان در بخش هنر سینما، در کنار انتحار و جنگ، چهرهای دیگری به این کشور بخشیده است.
هر چند زنان در این راه قربانیهای بیشماری هم داشتهاند تحقیر و توهین و تنگ شدن فضا برای کار شان، نمونههای کوچکی اند چون تهدید شدن را نیز در پی داشته است. اما با این همه زنان با پشت کار و تلاش جدی، در این بخش به راه شان ادامه داده و تسلیم نشدند. یکی از این زنان که در این راه با این دشواریها زندگی کرده لینا علم میباشد.
لینا علم از هنر پیشههای موفق افغانستان است که فعالیتهای زیادی در بخش هنر سینما به عنوان بازیگر انجام داده است. او از نسل افغانهای مهاجر است و زمانی که یازده سال داشت، به هندوستان و سپس به امریکا مهاجرت کرده اما برای کارهای هنری دوباره به افغانستان برگشت.
گفت و گویی با لینا علم در مورد زندگی و کارهایش انجام دادیم:
پرسش:لینا علم کیست؟ کمی بیشتر در موردش بگو، کجا به دنیا آمد؟ کجا درس خواند و چگونه زندگی را تا این جا سپری کرده؟
لینا:در مورد سوال اول تان باید بگویم که دوران طفولیت تا به زمانی که دست راست و چپ را شناختم، مانند هر زن افغانستانی دیگر زندگی من هم خالی از بدبختی نبود و تلخ ترین سالهای زندگیام حساب میشود.
پرسش:برای پیوستن به دنیای سینما تصمیمات چگونه بود؟ و خودت سینما را برگزیدی یا سینما خودت را؟
لینا:پیوستن به سینما روی یک تصادف و با کوشش و پافشاریهای آقای سلام سنگی بود. سال 1998 با آقای سنگین در یک محفل از نزدیک آشنا شدم، به شخصیت هنری شان آشنایی داشتم البته با دیدن دو فلم از ایشان و میدانستم یکی از مشهورترین چهرههای سینمای افغانستان در وقت خود بود. حضور ایشان در کالیفورنیا برایم شگفت انگیز بود. من هم مانند سایر علاقه مندان نزد شان رفتم و امضای شان را گرفتم و به همین ترتیب سر صحبت با ایشان باز کردم، آقای سنگی به خاطر بازی در یک فلم به کالیفورنیا دعوت شده بود. همچنان مسوولیت انتخاب بازیگران برای همین فلم را نیز به دوش داشت. از من تقاضا کردند که با تهیه کننده و کارگردان فلم آشنا شوم گرچه بازیگر هندی برای نقش (نیلا) قبلا انتخاب شده بود لیکن آنها پافشاری داشتند که من آن نقش را بازی کنم که بلاخره به کوششهای زیاد آقای سنگی تهیه کننده و کارگردان قبول کردند که من آن نقش را بازی کنم به فلم [ سرزمین بیگانه] و در تعقیب آن با دو یا سه فلم دیگر بازیگری در دنیا سینما را شروع کردم.
پرسش:در افغانستان هرقدمی برخلاف سنتها و باورهای رایج عرفی برداشتن دشواریهای زیادی دارد. خودت با چه دشواریهای رو به رو شدی و چگونه با آنها برخورد کردی؟
لینا: زمانی که من بازیگری را شروع کردم نه با خود آشنایی داشتم و نه به اوضاع چهار اطرافم و نه هم به سینما.
در سال 1999 بعضی اتفاقات بهانه شد تا سفرهای به پاکستان و افغانستان داشته باشم و این سفر ها ادامه یافت تا سال 2007م که بلاخره در این سال به کابل ماندم. گرچه بهانههای که قبلا گفتم در همان سالهای اول حل شد اما باز هم دید و بازدیدها ازنزدیک با هموطنانم در پاکستان و افغانستان من را به خود میکشاند. و در عین حال جلسههای درسی آقای سلام سنگی به روش بازیگری و کارگردانی به سبک (Konstantin Sergeievich Stanislavski )، من را با خودم و دنیا را از دید خودم آشنا کرد. و آشنا شدن با خودم من را به هدفهایم معرفی کرد و هدفهایم همانا بازیگری و بازیگری هدفمندانه بود و است.
زمانی که در همان اوایل از طریق رسانهها که تعداد شان بسیار کم بود به حیث هنرپیشه سینما معرفی شدم چالشهایم در افغانستان آغاز شد. در آن زمان حضور زنان در رسانه ها مخصوصا رسانههای تصویری بدون پوشیدن چادر قابل قبول نبود. و از زمانی که فهمیدند من افغانستانی هستم و هندی نیستم مشکلات بابت موهای برهنهام برایم شروع شد که تا به هنوز حل نشده، تعدادی از کسانی که فلمهایم را در زمان طالبان دیده بودند فکر میکردند هندی استم. فلمها و نقشهایی که بازی میکردم بیشتری رو این موضوعات میپرداخت که جامعه افغانستان یک جامعه سنتی است.
تهدید لفظی، کتبی از طریق رسانههای اجتماعی همچنان حملات جانی فیزیکی… مواردی از این دست را مواجه شدم.
پرسش:بیایم سر موضوع فلم تازهات. لینا هنگام قبولی قرارداد بازی در فلم “نامه به رئیس جمهور” چی فکر میکردی؟ پیشبینی داشتی که نامزد جشنواره لوکارینو شود؟
لینا: من از چند سال بدینسو آرزو داشتم با فیلمسازهای زن از افغانستان کار کنم، زمانی میخواندم و میدیدم فلمها و کارنامههای کسانی هم چون Mira Nair, Patty Jenkins, Mehta, Sofia Coppola, Kathryn Bigelow و دیگر فیلمسازان زن داشتند، حسرت میخوردم که کاش ما هم در افغانستان فیلم سازهای زن داشته باشیم و با افتخار بتوانم یاد کنم که با آنها کاری کردهام. سرانجام آن روز رسید و خانم رویا سادات برایم پشنهاد بازی در فیلماش را داد و من هم پذیرفتم، گرچه قرار بود روی یک فیلم دیگر کار کنیم اما آن فیلم به دلیل اینکه به تهیه کننده خارجی نیاز داشت و تهیه کننده خارجی هم به دلیل ناامنی حاضر نشد به افغانستان بیاید فیلم به تعویق افتاد. بعد خانم سادات فیلم( نامه به رئیس جمهور) را پیشنهاد کرد.
و حالا با افتخار میتوانم یاد کنم که با فیلمسازان زن از افغانستان فیلم دارم و آرزو میکنم این اولین و آخرین فیلم من با یک فیلمساز زن نباشد.
البته که پیشبینی میکردم که این فیلم در جشنوارههای جهانی نماینده سینمای افغانستان باشد.
پرسش: در مورد نقش ات در فلم نامه به رئیس جمهور کمی بیشتر به ما بگو .
لینا: من در این فیلم در نقش ثریا بازی کردم، زنی که به اتهام مرگ شوهرش به زندان است و به مرگ محکوم می شود.
پرسش: طبیعی است که هنرمند شبیه آبی است که در هر ظرفی ریخته شود باید همانند آن شود اما با این هم خودت بیشتر چه نقشهایی را دوست داری که بازی کنی یا خودت را راحت احساس میکنی؟
لینا: من همیشه نقشهای جدی را دوست دارم و کوشش میکنم در همین نقشها بازی کنم نقشی که چیزی برای گفتن داشته باشد و من بتوانم با آن ارتباط برقرار کنم. از سویی هم خودم و جامعه سنتیام را به چالش بکشد .
پرسش: لینا با انتخاب کار در سینما چی تغییری را در وضعیت زنان میتوان وارد کرد؟ و اگر خودت چنین کاری بکنی چه روشی را پیشنهاد میکنی؟
لینا: لینا به عنوان هنرپیشه سینما هدفاش این است که قصهگو باشد، صدا باشد، صدای که قصههای زنان افغانستانی را بگوید. صدای خفه شدهای زنان افغانستانی را که به سینههای شان دفن و بعد از مرگ هم با خود به قبر میبرند. با هنر میتوانم زنها را بازو باشم، وقت بدهم و شاید کمی هم بیداری و شاید کمی الهام بخش باشم برایشان.
توقع تغییر خاص را ندارم و به زود آمداش هم خوشبین نیستم. چون میدانم بعد از مرگ من حتی تا 50 – 60- سال هم تغییر نمیکند. اما با آن باور دارم که با کار جدی میتوانیم در این بخش تغییر بیاوریم.
پرسش: چند فلم و چند سریال کار کردی و کدام شان برایت خوشایندتر است و یا به گونهای خود واقعی لینا را معرفی میکند ؟
لینا: کارهایم اندک است با در نظر داشت وضعیت سینمای ما. اما کوشش کردم نقشهای مورد پسندم را بازی کنم و تا به حال از هیچ کارم به طور قطعی رازی نیستم و برایم قناعت بخش نبوده. شاید هر نقشی را که تا حال بازی کردم نقش اصلی لینا باشد.
پرسش: لینا اعلم دنبال چی است؟ چی برنامه و چی طرح دارد که باید اجرا شود؟ چه حرفها و سوژههایی مانده که هنوز گفته نشده و باید گفته شود؟
لینا: کارهای که تا حال انجام دادهام اصلا کافی نیست و باید بیشتر آرزو کرد، بیشتر تپید تا به خواستههای خود رسید. خیلی از سوژهها نیمه کار است و خیلی از قصهها ناگفته مانده هنوز!
پرسش: بررسی خودت از وضعیت سینمایی در افغانستان چه است و عمده ترین عامل مشکلات فعلی سینما افغانستان را در چی میبینی؟
تعدادی از سینماهای افغانستان مانند سایر جاهای این کشور تخریب شده است. و مشکل سینمای افغانستان عدم حمایت مردم، دولت و نبود حمایت مالی از سینما است.
در این 15-16 سال فقط سینماگران افغانستانی سینما را زنده نگهداشتند، خیلی آهسته اما هنوز هم این کاروان در حال حرکت است.
مصاحبه کننده: نسیمه همدرد