شبانه: «دخترم از حضورم در جمع خجالت میکشد»
شرم از وجود پدر و مادر پیر که توسطه برخی از فرزندان صورت میگیرد، از مشکلاتی است که شماری از مادران مطرح کرده و میگویند با اینکه تمام عمر خود را برای فرزندانشان گذاشته اند و از هیچ زحمتی دریغ نکرده اند، با آن هم فرزندان شان با آنها رابطه خوبی ندارند.
شبانه زنی است که برای راحتی دخترش انواع مشکلات را تحمل کرده اما دخترش از وجود او شرم میکند.
او میگوید: «یک دختر دارم و با بسیار بدبختی او را بزرگ کردم، برای اینکه او خوب زندگی کند و خوشبخت باشد در یک مکتب صفاکاری میکنم، اما او هیچگاه دوست ندارد در جمع دوستانش با من صحبت کند ».
شبانه در ادامه بیان میدارد: دخترش دوست ندارد در جمع دوستانش او را معرفی کند و چون او صفاکار است همیشه او را سرزنش میکند.
شماری دیگر از این زنان میگویند که برای خوشبختی فرزندان خود مشکلات زیادی را تحمل کردهاند، اما حالا از سوی آنها طرد شده اند.
فرشته زنی است که به تنهایی پنج پسر و دو دختر خود را بزرگ کرده است و حالا هرکدام ازدواج کرده و مستقل شدهاند.
او میگوید: «چون من از مردم قدیم هستم، و آنها درس خوانده اند مرا در زندگیشان شریک نمیکنند ».
فرشته افزود: «من هفت فرزند خود را به تنهایی بزرگ کردم، در خانههای مردم کار کردم تا آنها درس بخوانند و باسواد شوند، دو تا از پسرانم داکتر شدند یکی دیگر هم درس میخواند و دوتای دیگر هم وظایف خوب دولتی گرفتند اما حالا هیچکدام با من زندگی نمیکنند ».
او گفت: پسراناش ازدواج کرده اند و از او دور شده اند، و حتی از معرفی او به اقوام خود هم خجالت میکشند.
بیتوجهی فرزندان شماری دیگر از مادران را نیز رنج میدهد.
در همین حال روانشناسان به این باور اند که بیتوجهی و تحقیر فرزندان به والدین، باعث مشکلات روحی روانی برای پدر و مادر میشود.
حسین جعفری روانشناس به این باور است که تنهایی پدر یا مادر در سنین بالا میتواند برای صحت روانی آنها مشکلات ایجاد کند.
او میگوید: «پدر و مادر در سنین کودکی تمام وقت و سرمایهی خود را صرف فرزندان میکنند، وقتی که والدین در سنین پیری میرسند فرزندان پدر و مادر را تنها گذاشته و پدر مادر خانه را خالی حس کرده، که این میتواند والدین را دچار احساس افسردگی، پوچی و بیهودگی کند ».
آقای جعفری این مسئله را مخصوص جوامع شرقی دانسته و میافزاید: در جوامع غربی زمانی که پدر و مادر به سنین پیری رسیده و تنها میشوند از این فرصت استفاده کرده و سعی میکنند آرزوهای خود را که باوجود فرزندان برآورده نمیشد برآورده کنند و از زندگی لذت ببرند.
به باور این روانشناسان در جوامع شرقی در این مرحله پدر و مادر منتظر مرگ اند و حس میکنند زندگی آنها بی ثمر بوده است اما فرزندان میتوانند با سرزدن به آنها، و تشویق به زندگی، آنها را از حالت افسردگی بیرون کنند.
گزاشگر: سیمین صدف