پدری، همسـر و دختـرش را در صحـن مسجد دفـن کرد
میرزا حسین، مثل هر روز جمعه، برای ادای نماز با همسر، دختر و مادرش به مسجد جامع و حسینیه امام زمان در قلعه نجارها در خیرخانه رفته بود. اما روز شنبه، همسر و دخترش را در صحن مسجد دفن کرد و مادرش را از شفاخانه که زخمی بود، به خانه آورد. او گیج است، نمیداند چه بگوید، تنها با بیل، خاک قبرهای همسر و دخترش را مرتب میکنند.
جمعه گذشته، زمانی که صدها تن در مسجد جامع و حسینیه امام زمان در حال ادای نماز جمعه بودند، دو مهاجم انتحاری ساعت یک بعد از ظهر وارد مسجد شدند و نمازگزاران را تیرباران کردند. درگیری مهاجمان با نیروهای امنیتی تا ساعت چهار ونیم بعد از ظهر ادامه یافت. در این حمله ۲۸ تن کشته و بیش از ۵۰ تن دیگر زخمی شدند. براساس گزارشها اکثر جانباختهگان این رویداد بانوان هستند.
مردم محل و اعضای خانواده قربانیان روز جمعه، تصمیم گرفتهاند، تمام جان باختهگان را در صحن مسجدی که مورد حمله قرار گرفته است، دفن کنند.
میرزا حسین، یکی از نجاتیافتهگان این رویداد است. اما او همسر و دخترش را در این حادثه از دست داده و در مورد چگونه واردشدن مهاجمان انتحاری گفت: «دیروز خطبه دوم و حتا دعا هم تمام شده بود که میخواستیم اقامه نماز جمعه را بکنیم، چهار فیر از دان دروازه شد. ما فهمیدیم که انتحاری داخل میشود تا آنها خود را رسانید از مسیر دیگر و دروازه دیگر، از دیوار خوده او طرف انداختیم، تقریباً طبقه مردا همه بیرون شده بودند، کمی مانده بود. از پشت ما با مرمی میزدند.»
یکی دیگر از نجات یافتهگان رویداد دیروز گفت که دو مهاجم انتحاری بر مسجد حمله کردند یکی از آنها لباس پولیس داشت و دیگری شخصی بود. اما برخی از شاهدان عینی، شمار مهاجمان را چهار تن گفتهاند.
میرزا حسین، ۵۰ ساله است و شغل آزاد در شهر کابل دارد. او روزهای جمعه برای ادای نماز با خانوادهاش به مسجد امام زمان میرفته است. در این حادثه او برعلاوه از «شهادت» همسر و دخترش، مادرش و زن برادرش نیز زخمی شدهاند. دختر میرزا حسین ۱۸ ساله و صنف دوازدهم مکتب بود. او گفت: «سیاسرم چهار مرمی خورده بود و یک مرمی به دهان دخترم.»
این حمله چندین ساعت دوام کرد، میرزا حسین میگوید: «بهخدا از پولیس هم شاکی هستیم. من گفتم که من موتروان استم، تانک را بده داخل شوم قبول نکردند، پولیس حوزه و ۱۱۹ به وقت رسیده بودند، اما داخل نمیشدند. هر چه گفتیم داخل شوید، نمیشدند.»
میرزا حسین، پس از ختم درگیری، داخل مسجد میرود و جسد همسرش را بیرون میکند: «وقتی که انفجار آخری صورت گرفت، مه دان دروازه بودم و چند شهید را هم بیرون کرده بودم و کالایم پر خون شده بود. وقتی دویده داخل مسجد شدم و به منزل دوم رسیدم، قسمت راست برندهی بالا دیدم سیاسرم در گوشهای افتاده است و بعد او را جمع کردم. دخترم را فقط دیدم که چهار نفر از مسجد بیرون کردند، از لباسش هر چند سوخته بود، شناختم. بعد دخترم را از شفاخانه پیدا کردیم و خانه آوردیم و تازه هر دوی آنها را کنار هم در صحن مسجد دفن کردیم.»
میرزا حسین، ۷ فرزند دارد و در منطقه چهارراهی شهید هنگرها زندهگی میکند. این شخص از حکومت نیز گله دارد: «این حکومت تنها خود را میخواهد و چهار تا زوردار و قدرتمند را. نه د قصه ملت است و نه از ملت پشتیبانی کرده است. فقط حکومت یک تسلیت میگوید.»
روز جمعه، مثل خانواده میرزا حسین، دهها خانواده عزیزانشان را از دست دادند. اکثر زخمیان این رویداد در شفاخانه ایمرجسنی و وزیر اکبرخان بستری هستند. کاربران شبکههای اجتماعی در برابر این رویداد واکنش شدیدی نشان دادهاند و اکثر آنها در صفحاتی مثل فیسبوک و توییتر نوشتهاند که حکومت، امنیت کابل را تامین نمیتواند.
در دو سال اخیر، حملات بر مساجد شیعیان در افغانستان افزایش یافته است. پیش از این حمله، در ماه گذشته (اسد)، حملهای بر مسجد جوادیه در شهر هرات صورت گرفته بود که در نتیجه آن، ۲۹ تن کشته و ۶۴ تن دیگر زخمی شدند.
در همین حال، بر اساس گزارش یوناما، در سال جاری میلادی شش حمله مساجد شیعیان در افغانستان صورت گرفته است که چهار حمله در هرات و دو حمله دیگر در کابل بوده است. در این حملات ۶۴ غیرنظامی کشته و ۱۱۸ نفر دیگر زخمی شدهاند.
منبع: روزنامه هشت صبح