فریاد آزادی میان امید و دلهره
نگارنده: مینا رضایی
شام روز ۹۸مین سالگرد استقلال افغانستان، کابل در میان امید و دلهره میزبان کنسرت گروهی از خوانندگان و خوانندهی جنجالی زن، آریانا سعید بود. قرار بود این کنسرت در استادیوم ورزشی غازی برگزار شود، استادیومی که در زمان طالبان بسیاری را در آنجا به دار میآویختند و جمعی تماشا میکردنند ، اما این استادیوم حالا مکانی شده است که نویدبخش روزهای خوب است؛ روزی که پاکستان در مقابل افغانستان بازی فوتبال داشت و زنها در کنار مردها مشوق تیم فوتبال بودند و فریاد زنده باد افغانستان سر دادند، روزی که آریانا در لیگ افغانستان لباس ورزشی به تن کرد و در آنجا آواز خواند. اما اینبار شورای علما مخالف برگزاری این کنسرت و اجرای آهنگ از سوی آریانا شد و یکی دو روز مانده به اجرای برنامه، کنسرت در استادیوم لغو شد و گارنیزیون و نیروهای امنیتی از گرفتن امنیت این کنسرت سر باز زدند.
دینداران افراطی میخواستند که شادی و لبخند زنان را از آنها بگیرند، مکان کنسرت تبدیل شد، آریانا تسلیم نشد و دیگر زنان هم او را تنها نگذاشتند و در مقابل افراطیون و ضد زنان ایستادند .
ما نیز با هیجانی همراه با ترس برای شرکت در این کنسرت آماده شدیم و با چند تن از دوستانم به محل اجرای کنسرت رفتیم. وقتی جمع زیادی از زنان را دیدم، روحیه گرفتم و دیگر به ناامن بودن محل برگزاری کنسرت، فکر نکردم.
از چند تلاشی عبور کردیم تا به فضای بازی که تدارکات کنسرت را میدیدند به هوتل کانتینتال رسیدیم. محیط اطرافم را بررسی کردم، جایگاه مردها و زنها را با میلههای آهنی جدا کرده بودند، اطراف ساحه هم نیروهای پولیس امنیت را گرفته بودند. سرم را که بالا کردم دیدم تانکی با چند نفر مسلح در چندقدمی امنیتمان را گرفته بودند، زن کناریام به همراهش تپهیی را نشان میداد و گفت: میبینی طالبان از آن تپه میتوانند ما را بزنند، به طرفش لبخند زدم و گفتم ما را هیچکسی زده نمیتواند نه ملاها و نه طالبان.
زنها لباسهای رنگارنگ پوشیده بودند، آرایشهای تمیز، موهای آراسته و رها شده در باد، لباسهای شیک، بعضیها هم چادرهایشان را دور صورتشان پیچانده بودند. از دور زنی حامله نزدیک شد، با تعجب نگاهش کردم و در دل هم برای نوزادش تشویش کردم و جراتش را ستایش کردم. کمکم چوکیها پر شد و بعضی زنها پایین استیج جمع شدند، همه باهم میگفتند و میخندیدند و بیصبرانه منتظر شروع برنامه بودند. دختران جوان پرشور امید زندگی را در کابل چند برابر میکردند. خانمی دختر پنج سالهاش را آورد و روی استیج نشاند، گفت: دخترم چند روز است که منتظر آریانا جان است، حالا هم همینجا مینشیند تا آریانا بیاید. سر که برگرداندم تا جمعیت را تماشا کنم، حس خوبی سراسر وجودم را فرا گرفت؛ از هرقوم و قشری زنان و مردان دور هم جمع شده بودند و همه شاد و خوشحال بودند. هوا که رو به تاریکی رفت برنامه شروع شد، زن و مرد همه شاد بودند و فریاد میکشیدند.
شادی آن شب در میان اتفاقات بد کابل وصفنشدنی بود، بعد از چند خوانندهی مرد آریانا سعید وارد صحنه شد، چهرهیی خندان با لباسی که به رنگ پرچم افغانستان دیزاین شد بود. همهی زنها و مردها جیغ و فریاد میزدند و او را تشویق میکردند. آریانا میخواند، و صدای زن افغانستان را فریاد میکشید. آسمان هم شاد شده بود و شعلههای آتش در شب استقلال افغانستان زیبایی کنسرت را دو چندان کرده بود. آریانا سعید میخواند، دختران میرقصیدند، بالا و پایبن میپریدند و همهجا پر بود از انرژی مثبت. صدای بلند موسیقی فضا را پرکرده بود، تلفنها همه به طرف استیج بود، صدای جیغ و فریاد زنها و مردها تمام سیاهی اتفاقات اخیر را برای لحظهیی محو کرده بود و همه شاد بودند. آریانا سعید از خوشحالیاش گفت و اینکه زنان در کنارش ایستاده بودند و با توجه به اتفاقات اخیر و تهدیدهای امنیتی تنهابش نگذاشتند. جمعیت زیادی گرد هم جمع شده بودند، ما هم غرق شادی بودیم و آنقدر غرق بودیم که گذر زمان را فراموش کرده بودم. اواخر کنسرت بود که بیرون شدم، از دروازهی هوتل که بیرون آمدیم، پولیسهای ضدشورش جلوی دروازه بودند و سرک توسط نیروهای پولیس بسته شده بود. فضای ترسناکی حاکم بود و از مسجد کنار هوتل صدای موعظهی مولوی مسجد میآمد. بعدا فهمیدم که شورای علما و مخالفین کنسرت پیش روی هوتل تجمع کرده بودند و خواستار لغو کنسرت شدند.
حضور زنها در کنسرت آریانا فقط جنبهی تفریحی نداشت؛ زنها با حضورشان نشان دادند که کسی نمیتواند شادی را از آنها بگیرد و خودشان را به گذشته برگرداند. زنها آمدند تا باحضورشان به شورای علما و روحانیون ثابت کنند که آریانا تنها نیست و زنهای زیادی هستند که نمیخواهند صدای زن توسط زورگویان خفه شود. جنبهی مثبت دیگر برگزاری این کنسرت نشان دادن چهرهی دیگری از افغانستان است که کمتر کسی در بیرون از افغانستان شاهد آن بوده است. وقتی چند عکس از کنسرت آریانا سعید را در حساب تویتر خودم نشر کردم توجه زیادی از کاربران ایرانی را به خود جلب کرد. آنها از اینکه زنان افغانستان در وضعیت بد امنیتی و مخالفت شورای علما در این کنسرت شرکت کرده بودند استقبال زیادی کرده بودند و آرزو کردند روزی زنان ایران هم بتوانند مقابل تحجر بایستند و نگذارند کسی به نام دین خوشی را از زنان بگیرد. آنها زنان افغانستان را شجاع و آزادیخواه معرفی کردند. متعجب بودند که در افغانستان یک خوانندهی زن آواز میخواند و زنها چنین آزاد حضور پیدا میکنند و آزادانه به استادیوم میروند. آنها چهرهیی جدید از افغانستانی میدیدند که سرخط اخبارش انتحار و جنگ است.
منبع: روزنامه اطلاعات روز