نظر مختصری به تاریخ خشونت علیه زن

نگارنده: صالحه محک «یادگار»

اگر به تاریخ بشر نظری بی‌فگنیم و دقیق بی‌اندیشیم به این حقیقیت متیقن خواهیم شد که؛ به همان اندازه و به همان پیمانه که مردان به جنگ، زدن، بستن و کشتن مایل  اند؛ زنان به محبت، سازش و نرمش سائل بوده اند.

در ادوار مختلف تاریخ مردان همواره کوشیده اند تا نیرومندی و برتری خویش را بریکدیگر بقبولانند و حاکم و ارباب باشند، به همین منظور جنگ‌ها و منا زعات برپا و بر همدیگر حمله‌ها آوردند. کشتند، بستند و شکستند که دراین گیرو دار، زنان قربانی خط اول بوده و در هر خانه و کلبه‌ای که این منازعات و کشمکش‌ها موجب غم شده این غم انبار بر زن و همدم شده. با آنکه زنان همواره غم مردان کشیده و در این راه رنج فراوان دیده و بر مردگان و کشتگان گریسته و ماتم گرفته، از جانب مردان به بند کشیده شده و در چهار دیوارها محبوس گردیده اند.

مردان با استفاده از زور بازوی قوی  و نیروی فزیکی جوامع را به مرد سالاری کشانده و همواره به مردی و مردانگی مفتخر بوده و مباهات نموده اند. زن و زنانگی را عیب و عار دانسته و زنان را موجودات ناتوان و بازیچه‌ای مردان پنداشته اند.

رواج‌های نا پسند جوامع مختلف نیز میراثی بوده که از جانب مردان بنیان گذاشته شده که به اساس این عرف و عادات ناپسند، مردان همه حقوق را بجانب خود محفوظ داشته  اند مثلاً: داشتن روابط نامشروع با زنان را برای خویش مجاز دانسته و برای زنان عیب بزرگ. درحالیکه اکثراً مردان بوده که زنان را به فحشا کشانده که عمل نا جایز برای هردو جنس می‌باشد .

سننی که در جامعه ما مروج بوده؛ اگر بد دادن دختران است، اگر ضرب وشتم ولت و کوب زنان است، اگرازدواج‌های اجباری است، اگر محروم ساختن از تحصیل است، اگر محروم کردن آنان از حق تصرف در ارث است، اگر و اگر و … این همه اگرها از جانب مردان بوده است.

با و جودیکه خداوند ( ج) انسان را آزاد آفرید ولی زنان در ادوار مختلف تاریخ تحت اسارت مردان قرار داشته و از مقام انسانی، حقوق و آزادی‌های که خداوند(ج)مساوی با مردان به آنها اعطا فرموده، محروم ساخته شده و همیشه مطابق میل، ذوق  و سلیقهٔ مردان زندگی نموده اند. زنان بی حساب کشته شدند، بسته شدند، زنده به گور و چون متاع  و کالا فروخته شدند، به انجام دادن امورشاقه که با ساخت و ساز فزیکی و بیولوژیکی جسمی شان موافق نبوده گماشته شده اند وعلاوه برآن تحقیر وتوهین گردیده وبه اسارت کشیده شده اند.

بیایید نکتهٔ چندی از قوانین کشورهای مختلف جهان در دوره‌های تاریخ را بیاد آوریم؛

بطور مثال و نمونه :

یونان ـ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ـ قانون قدیم یونان حکم می‌کرد که؛  ما ( مردان )، زنان برهنه را برای لذت و زنان صادق را برای تأمین جسمی خود می پسندیم و همسر برای آنست تا اولاد شرعی داشته باشیم. در یونان قدیم زنان از جمله دارائی و ملکیت شوهران شمرده می‌شد و آزادانه خرید و فروش می‌شدند.

بابل ــ قانون قدیمی حموارائی نافذ در شهر بابل در ماده(143 )حکم می‌کند :

هرگاه زنی در برابر شوهر خود مرتکب اهمالی گردد و اهمال مذکورباعث خرابی خانه شوهر شود، زن باید غرق شود. همچنین هرگاه زن مرتکب به زنا، در آب ته نشین شد گنهکار است و اگر ته نشین نشد و روی آب آمد بیگناه می‌باشد.

چین ــ نظر به قانون چین قدیم، زن بی بها ترین همه اشیأ جهان شمرده می‌شد و زنان در میان جنس بشر پست ترین مقام را داشتند و به اساس این قانون به زنان پست ترین وظایف داده می‌شد .

ایتالیا ــ در ایتالیای متمدن ، زنان را خدمتگار خانه می‌پنداشتند و اجازه نشستن به روی فرش خانه برای شان داده نمی‌شد. در راه همواره زن به تعقیب مرد می‌رفت و حق نداشت برابر شوهر در راه برود و خود را انسان آزاد تصور نماید.

هندوستان ــ در قانون (مانو) هند در ماده (147) چنین آمده : زنان نمی‌توانند در هیچ مرحله‌ای از مراحل زندگی بر اساس رغبت و آرزوی خود کاری را انجام دهند،هر چند که کار مذکور مربوط امور منزل باشد.

رومانیا ــ در قانون رومانیا در سابق، انوثت سبب عدم اهلیت گفته شده و الواح دوازده گانه در مورد چنین صراحت دارد: اسباب انعدام اهلیت عبارتند از:صغرسن، جنون و انوثت. این ماده قانون به پدر( رئیس خانواده )حق می‌داد تا دختران، زنان و پسران صغیر خود را به محل خرید و فروش برده و بفروشد که پسران بعد از سه بار فروش آزاد می‌گردیدند ولی دختران و زنان تا آخرعمر از این آزادی محروم بودند.

اروپا ــ در قرن پنجم میلادی اجتماع ماکون این مطلب را به بحث گرفتند که: آیا زن  چون مرد جسم دارای روح است یا چطور؟ در نتیجه فیصله بعمل آمد که زن دارای روح شریره است که مستحق عذاب می‌باشد. یگانه زنی که از حکم این قانون مثتثنی است بی بی مریم می‌باشد.

در قرن یازدهم میلادی دول اروپا این حق را برای مردان ثابت می‌دانستند تا مردان، زنان خود را بفروش رسانند و یابه کس دیگر تحفه بدهند.

در سال (586 ) هجری در فرانسه کنفرانسی دایر گردید و روی این مطلب بحث شد که آیا زن ازجمله بشر است و یا خیر؟ نتیجه برین شد که زن انسانی است که برای خدمت مردان خلق گردیده.

از قرن پنجم الی یازدهم میلادی مردم انگلستان زنان خود را می‌فروختند و الی سال 1805 میلادی قیمت زن در انگلستان شش پنس بود ولی در 1931 م  یک نفر انگلیس توانست زن خود را به بهای 500 پوند بفروشد که در اثر این عمل خلاف قانون انگلستان موصوف به ده ماه حبس محکوم گردید.

شریعت یهودی‌ها ــ در شریعت یهود زن میراث نمی‌برد و در مورد دختران؛ صرف دختری می‌تواند مستحق میراث از پدر گردد که پدرش پسر و نواسه ذکور نداشته باشد.

یهودی‌ها تا بحال این قانون را دارند و آن‌را به غلط حکم توارت می دانند.

یهودی‌ها در زمان گوساله پرستی دختران جوان خود را  پیش پای گوساله ذبح می‌کردند و به دریای نیل می‌انداختند.

دوران عرب جاهلیت ــ مردان عرب در آن زمان از داشتن دختر خجالت می‌کشیدند و خود را ناقص فکر می‌کردند. اگر در خانه شان دختری تولد می‌شد یا آن را کنیزمی‌ساختند و به ذلت نگهداری می‌کردند و یا زنده بگور می‌کردند. اعراب  درآن زمان زنان خود را برده خویش پنداشته و هیچ نوع حقی برای شان قایل نبودند.

آریائی‌ها ــ هنگامی که دین مقدس اسلام به مناطق آریائی‌ها انتشار یافت مردم این سرزمین‌ها آنرا پذیرفتند ولی در پهلوی فرهنگ و عرفان اسلامی، فرهنگ و طرز تفکر خود را نیز حفظ نموده با اسلام یکجا کردند  مثلاً در افغانستان چادری را حجاب اسلامی فکر نموده؛ لونگی و دستار، پیراهن و تنبان و پتو و پکول را سنت محمدی تصور می‌کنند. مراسم عزا داری، عروسی، جشن‌ها و دیگر عادات خود را اسلامی تصور نموده با سگرت و چرس  افطار می‌کنند. ملای پنجاب لباس پنجابی را اسلامی تصور می‌کند و زنان آن‌ها  به مردان جهیز می‌دهند. هیچ فرقی بین عروسی پنجابی مسلمان و عروسی هندی هندو وجود ندارد. ملای ایران چادرشب سیاه را حجاب اسلامی می‌گوید. درین مناطق تمام عنعنات در مورد زنان به همان شیوه سابق حفظ شده، زنان مورد ضرب و شتم قرار می‌گیرند و از حقوق حقه خویش محروم اند.

در حرم‌های حکمروایان چین، هند، بابل، روم، یونان و غیره صدها زن برای یک مرد نگهداری می‌شدند . در حقیقت این زنان محبوس بودند که در محبس شاهانه «حرم سرا » زندانی بودند. نوبت باز دید از شوهر اگر به اساس نوبت هم صورت می‌گرفت نظر به تعدد زنان حتی  به یک سال می‌رسید، در حالیکه این نوبت هم مراعات نمی‌شد و عده‌ی از زنان بجز ملاقات اول تا آخر عمراز دیدن شوهر محروم می‌ماندند .

خشونت علیه زن این موجود مهربان که خلاف دین مقدس اسلام می‌باشد و از جانب مردان و حتی از جانب عده‌ی از زنان تحمیل  شده در کشورهای مختلف جهان این نا بسامانی‌ها مبارزات  آشکارا و پنهان زنان و عده‌ی از مردان با احساس و با درک صورت گرفته و تعدادی بی‌شماری از زنان مبارز که خواهان تساوی حقوق بشر بوده در این راه به قربانی رفته که از جمله تاریخ گواه بر قربانی شدن خواهران میرابال می‌+باشد.