شیرین نشاط: به هنر بهعنوان ابزار سرگرمی نگاه نکردهام
شیرین نشاط، هنرمند و فیلمساز ایرانی، از روز ششم اوت اپرای مشهور آیدا اثر جوزپه وردی را در فستیوال سالزبورگ کارگردانی کرده است.
رهبری ارکستر این اپرا با ریکاردو موتی، موسیقیدان برجسته ایتالیایی، است. و آنا نتربکو، سوپرانوی سرشناس روس، در نقش آیدا میخواند. با این ترکیب درخشان، عجیب نیست که بلیتهای همه اجراهای این اپرا تمام شده است.
بخشی از عواید این کنسرتها برای آموزش موسیقی به کودکان پناهجو اختصاص داده خواهد شد.
شیرین نشاط پیش از این تجربه کارگردانی اپرا نداشته و میگوید از پیشنهاد مدیر فستیوال سالزبورگ تعجب کرده است. آنچه در پی میخوانید متن گفتوگو با خانم نشاط است.
این اولین بار است که اپرا کارگردانی میکنید. چه حسی دارید؟
پروژه بسیار هیجانانگیزی است. کلا تجربه اجرای زنده زیاد نداشتهام. اما موسیقی همیشه بخشی از کارم بوده. وقتی مدیر فستیوال سالزبورگ تماس گرفت کمی جا خوردم، چون روی اپرا کار نکردهام احساس میکردم آماده نیستم. از طرفی کار کردن با یکی از بهترین رهبران دنیا و برجستهترین خوانندههای دنیا، آن هم روی اثر زیبای آهنگساز بزرگی مثل وردی، افتخاری است. در واقع فرصت غیرقابلباوری بود برای سنجیدن توان هنریام. این بود که پذیرفتم. الان دو سال و نیم است مشغولیم. سر فرصت آیدا را مطالعه کردم، سعی کردم زبان اپرا را بفهمم. و البته تنها نبودم، با تیم عظیمی از طراحان صحنه و لباس و دیگران کار میکردیم.
برداشتتان از متن چیست؟ حس نمیکنید از نگاه یک “غربی” نوشته شده؟ تفسیر شما چقدر متفاوت است؟
خوشحالم این موضوع را طرح کردید. فکر میکنم یکی از دلایلی که مدیر فستیوال سراغ من آمد این بود که میدانست من خاورمیانهای ام و کارهایم بهنوعی سیاسی است. من کاملا در جریان نقدهای روشنفکرهای خاورمیانهای به آیدا هستم – نقد کسانی مثل ادوارد سعید که اپرای آیدا را (به نظر من به درستی) اثری اورینتالیستی میدانست که مصریها مردمی وحشی تصویر میکند. خیلیها وردی را نقد کردهاند که تصویرش از مصر و اتیوپی اصیل نیست. در روایت من موقعیت پیچیدهتر است. یعنی پاسخ پرسش “مصریها که هستند؟” به آن سادگی (که وردی میگوید) نیست – به اروپای استعماری اشاره دارد، و به پناهندگان. فکر میکنم به نوعی ویرانگری کردهام، و هویتها را تغییر دادهام.
- حق نشر عکسSALZBURGERFESTSPIELE
یعنی به موضوعهای روز هم اشاره میکنید..
بله. از جهاتی میشود گفت (روایتم) زمان ندارد: هم کهن است، هم مدرن و معاصر. ترکیبی است از زمانها و فرهنگهای مختلف.
آیا بین زندگی خودتان و داستان شخصیتهای آیدا شباهتی میبینید؟
جالب است این را میپرسید. فکر میکنم یک دلیل دیگر که مدیر فستیوال به من پیشنهاد داد همین بود. قاعدتا اینکه من یک زنام در غربت برایشان جذاب بوده، اینکه چطور قدرتهای سیاسی و مذهبی سرنوشت یک انسان را رقم میزنند. فکر میکنم این واقعیت روی نگاه من و خوانش من از آیدا و آدمهایی که نماینده سرزمینش هستند تأثیر گذاشته.
فکر میکنید ممکن است یک روز به ایران برگردید؟ اساسا نظرتان در مورد بیان هنری در ایران امروز چیست؟
به نظرم ایران امروز به لحاظ فرهنگی بسیار هیجانانگیز است. ریکاردو موتی تازه از تهران برگشته. رفته بود برای کار مشترکی بین فستیوال راونا و هنرمندان ایرانی. خودش میگوید تجربه فوقالعادهای بوده. ایران پر است از آدمهای مستعد و کارهای جالب که مایه خوشحالی آدم است. اما در مورد خودم، واقعیت این است که اصلا نمیدانم میشود یک روز برگردم یا نه.
اشاره کردید به سفر ریکاردو موتی به ایران، که چند هفته پیش با نوازندگان ایرانی و ایتالیایی در ایران و ایتالیا برنامه اجرا کرد. فکر میکنید هنر میتواند عاملی برای نزدیک کردن فرهنگهای مختلف باشد؟
صد درصد. من همیشه در کار هنری به فکر تأثیرش بودهام. هرگز به هنر بهعنوان کالا یا ابزار سرگرمی نگاه نکردهام. همیشه تصورم این بوده که هنر یک راه ارتباط بدون غرضورزی است، راهی است که با مردم حرف بزنید بدون اینکه ازشان چیزی بخواهید. من شخصا از پند و اندرز خوشم نمیآید، پیامهای احساسی را دوست دارم. و یک پیام مهم این است که هنر به آدمها کمک میکند مستقلتر فکر کنند.
برگردیم به آیدا. شخصیتهای زن داستان بسیار مهماند. در بسیاری از کارهای شما هم تمرکز روی زنان بوده. فکر میکنید ممکن است روزی زنان شخصیتهای اصلی دنیا باشند؟ آن دنیایی که به دست زنان اداره میشود چه فرقی با دنیای ما خواهد داشت؟
به این موضوع زیاد فکر میکنم. مثلا در آیدا، با اینکه فقط دو شخصیت اصلی زن هستند و بقیه مردند، اما زنان چیزی بسیار قدرتمند را نمایندگی میکنند. نقششان صرفا زن بودن و زنانه بودن نیست. به نظرم زنهای آیدا نماد ایده فردیتاند، و ایده عصیان، خودشاناند. و اینکه ما زنان میتوانیم بسیار محکم و سخت و قوی و تسلیمناپذیر باشیم، هرچند به لحاظ زیستشناختی شکننده و آسیبپذیریم. مثل مردها نیستیم که به هر چیز تن بدهیم. فردیتمان پررنگتر است. فکر میکنم این موضوع یکی از بخشهای اصلی داستان آیدا است.
بعد از فستیوال سالزبورگ قرار است به جشنواره فیلم ونیز بروید. آنجا چه برنامهای دارید؟
از قضای روزگار همزمان روی دو پروژه مصری کار کردم: یکی آیدا که اپرای درخشانی است درباره مصر و دیگری فیلم خودم در مورد امکلثوم، که شاید سرشناسترین خواننده جهان عرب در قرن بیستم باشد. این فیلم را شش سال پیش شروع کردم. فیلم زندگینامه نیست. در واقع روایت شخصی یک زن ایرانی است که برگرفته از تجربه شخصی من برای ساختن فیلمی در مورد یک خواننده مشهور است. یعنی هنرمندی به مسیری که یک هنرمند دیگر رفته نگاه میکند، و دشواریهای زن بودن در یک جامعه مردسالار را میبیند. بنابراین فیلم در مورد این هنرمند کوچک است که در مورد آن هنرمند بزرگ سؤالهای فراوان دارد. و به نوعی در مورد خودش به عنوان یک زن، به عنوان یک زن خاورمیانهای، زنی که بین زندگی سنتی، خانوادهای که رها کرده، و تعهدش به کار و حرفهاش مانده.
منبع: وبسایت بی بی سی فارسی