توجه به فاصله سنى در ازدواج – بی‌ستون

نگارنده: رویینا شهابی

ازدواج، پیوند بین دو انسان و دو خانواده است که اجزای اصلی و اساسی آن، زن و مرد اند. هر قدر بین این اجزاء و عناصر هم‌آهنگی، تناسب و سنخیت بیشتری باشد، آن پیوند استوار‌تر، مستحکم‌تر، پرثمر‌تر و لذت‌بخش‌تر خواهد بود. به تعبیرى دیگر، سنخیت و هم‌تایی، سبب جذب و پیوند است. به عکس، هر چه این تناسب و هم‌آهنگی کم‌تر باشد، زنده‌گی سُست‌تر، تلخ‌تر، کم‌ثمر‌تر و ناپایدار‌تر خواهد بود. همه‌ى نظام‌های همسرگزینی به ازدواج هم‌سان تمایل دارند و این خود نتیجه‌ى تمایل به معامله‌گری است. یعنی معمولاً با توجه به انواع مشخصات، افراد هم‌سان با یک‌دیگر ازدواج می‌کنند. هم‌سان‌خواهی از طریق قواعد درون‌همسری که در مقابل برون‌همسری قرار گرفته، حمایت می‌شود. درون‌همسری یعنی ازدواج درون گروه، مثل گروه تشکیل دهنده‌ی یک مذهب، یک طبقه و… اما در برون‌همسری باید با فردی خارج از گروه ازدواج کرد و به نظر می‌رسد این امرِ مطلوب نیست.
علم و تجربه، گویای آن است که علت اساسی بیشتر نابهنجاری‌ها و ناسازگاری‌های زنده‌گی زناشویی، نبود تناسب و هم‌آهنگی بین زن و شوهر است، بنا بر این شناخت اموری که موجب هم‌آهنگی و تناسب بین زوجین است، ضروری و لازم می‌باشد و به هیچ وجه نباید این مسأله را به بعد از ازدواج موکول کرد. یکی از امور مسأله تناسب و هم‌آهنگی سنِ طرفین هنگام ازدواج است.
از دیدگاه دین و در روایات اسلامى هم، تناسب‌های مختلف در ازدواج با عنوان کلی «هم‌کفو بودن» مطرح شده است و این به معناى تناسب، هم‌شأنی و هم‌ترازی است. البته در زمینه‌ی تناسب سنی، از نظر اسلام ازدواج‌کردن با تفاوت سنی زیاد، امر نامشروعی نیست و آن‌چه در سنت پیامبر دیده می‌شود، (ازدواج با خدیجه و عایشه) حکایت از مشروعیت این نوع ازدواج دارد. اما این مهم را نباید از نظر دور داشت که زنده‌گی انسان معاصر در احاطه‌ى مدرنیسم و تکنولوژى، الگوهاى اجتناب‌ناپذیرِ کاملاً متفاوت و جدید را بر تمام جوانب زیست بشرى، حاکم کرده است. طی تحولاتی که در روند مدرنیزاسیون اتفاق افتاده، نظام معنایی دچار تغییر و جای‌گزینى گردیده است. این موضوع باعث تغییر سلیقه‌ها و نگرش افراد شده است و سبک‌های زنده‌گی را کاملاً تحت تأثیر و دگرگونی قرار داده است.
بررسی سن ازدواج در میان قشرهای مختلف و جوامع گوناگون نشان مى‌دهد که غالبا سن مردان در جریان ازدواج بیش از زنان است و در جوامع سنتی و دینی، این موضوع از شدت و مقبولیت بیشترى برخوردار است، طورى که خلاف این قاعده، یعنی بیشتر‌بودن سن زن نسبت به مرد هنگام ازدواج یا متصور نیست یا امرى حساسیت‌برانگیز و قابل توجه و حتا نکوهش است.
آلن ژیرار، مردم‌شناس فرانسوی در کتابی با عنوان «گزینش همسر در فرانسه‌ی معاصر» مى‌نویسد: «آگاهی‌های جمعیت‌شناسانه درباره‌ی سن همسران به هنگام ازدواج، آموزنده است و می‌دانیم که بیشتر اوقات، افرادی با هم پیوند زناشویی می‌بندند که از لحاظ سنی به هم نزدیک باشند. از این رو تناسب سنی را باید به عنوان یک ضریب مهم هم‌سانى براى همسرى که در جامعه از اهمیت والایی برخوردار است، در نظر بگیریم.»
شاید در آغاز ارتباط و ایجاد علاقه، برتری و پررنگ‌بودن احساسات اجازه تمرکز و دقت نظر در مورد فاصله سنی و ظرافت‌هایی که ممکن است باعث اصطکاک و اختلاف شود را به شخص ندهد. اما رفته رفته و به مرور زمان هنگامى که قسمتی از نیازهای جنسی و عاطفی پاسخ یافت و فرد از یک مرحله‌ى مشخص غلیان عاطفى و جنسی در زنده‌گی عبور کرد، تفاوت‌هاى کسل‌کننده و ناخوش‌آیند را بهتر و دقیق‌تر تشخیص مى‌دهد. زنده‌گی روزمره و ماحول آن رفته رفته محدودیت‌هاى روزافزون را به کسی که سن بیشتر دارد تحمیل می‌کند. شاید یکی از طرفین به سن بازنشسته‌گی برسد و دیگری هنوز درگیر شغل و جلسه و مسافرت کارى و مواردى از این دست باشد که این موضوع فاصله عاطفی و بیانی را عمق بیشتری خواهد داد و تلخی بیشتر برای کسی است که سن بیشتری دارد و ساعات بیشتری را تنها در خانه سپری می‌کند. تغییرات بیولوژیکی و پروسه‌ی کهولت سن، نه تنها ظاهر فرد که توان بدنی و جنسی شخص را نیز تحت تأثیر قرار می‌دهد و شرایط متفاوتی را برای طرفین به وجود می‌آورد که موجب اختلاف می‌شود و باز هم آسیب و ضربه‌ِی بیشتر را کسی می‌بیند که سن بیشتری دارد.
در باره‌ی زنان اما باید گفت: ساعت بیولوژیکی زنان در این موضوع از اهمیت زیادی برخوردار است و موضوع باردارى که به میان می‌آید صورت مسأله براى زن، تغییر می‌کند. تشکیل خانواده و سن ازدواج برای زنان تحت تأثیر ساعت بیولوژیکی بدن و قدرت باروری و باردارى است. شاید به همین دلیل، زنان حساسیت بیشتری در مورد بالارفتن سن ازدواج دارند و تفاوت سنی با مرد (یعنی بالا‌تر بودن سن مرد) هنگام ازدواج را هم بر اساس همین دریافت که مرد قدرت و زمان بیشتری برای بارورکردن دارد و به اندازه‌ى زن، مقید به ساعت بیولوژیک بدنی نیست، پذیرفته باشند. مضافاً این که بازخوردهای منفی در مورد مسأله‌ى سن ازدواج بیشتر معطوف به زن است. یعنی الگوهای کهنه‌ى مذکرسالارى که پشتوانه‌ى موجه تاریخی دارند، تفاوت سنی پذیرفته شده‌ى ذهنی را بالا‌تر بودن سن مرد و نه زن، می‌پندارند. مثال عینی و معاصر امریکایی و اروپایی آن هم، تفاوت سنى دونالد ترمپ رییس جمهور امریکا با همسرش ملانیا که حتا برای رسانه‌هاى خبرساز و جنجالى مخالف ترامپ هم امرى عادى تلقى شد و کم‌ترین مانور و پرداخت را به خود اختصاص داد. اما تفاوت سنی امانویل مکرون رییس‌جمهور فرانسه و همسرش بریژت تورونیو نه تنها سوژه‌ى داغ خبرگزارى‌هاى فرانسوى که سرخط خبرهای جهانی شد. این امر نشان می‌دهد توجه و تمرکز در مورد سن ازدواج و فاصله سنی نیز، زنان را زیر ذره‌بین قرار داده و محدودیت و فشار بیشترى را به زن تحمیل می‌کند. آسیب این توجه مضاعف به سن زن و قاعده‌ى فرادستی مرد در مورد سن ازدواج، موجب می‌شود آسیب‌های فزاینده‌ى آن طرف ماجرا که تفاوت سنی زیادِ مرد با زن است، از نظر دور بماند و توجه، تحقیق و پژوهش‌های کمتر در این مورد به طور یقین، صدمات بیشتر و عمیق‌تری از جمله کم‌مهرى و بی‌تفاوتی زن به همسرى با اختلاف سنی ناموجه، بی‌احترامی و مشاجره‌هاى پی در پی، سوءظن، شک و تردید مداوم مرد در رابطه با همسر جوان‌تر، ترس از دست‌دادن و حس مالکیت تمام و کمال پدرگونه‌ى مرد و تهدید جدى طلاق و جدایی را متوجه مردان و جایگاه و تعریف‌شان در ازدواج خواهد کرد.

منبع: روزنامه هشت صبح

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا