سور اسرافیل: از چه گوارا تنها کلاه و سیگارش را فهمیدند
منبع: روزنامه هشت صبح
- حال و احوال؟
زیر یک چتر دو نفره در رگبار خبرهای بد جهان
- زادروز/ زادگاه؟
١٧ شهریور، در یک گوشه از جغرافیای زمین
- پدر؟
غرور، سختکوشی و دلتنگی
- مادر؟
هرچه دارم از اوست
- کاروبار؟
این روزها معنای درآمد پولی ندارد
- نوستالژیات؟
دوران مادرسالاری
- آیا تو هم از کودکی به شعر علاقه داشتی؟
مادرم از کودکی «چهاربیتی» یادمان میداد
- چقدر خودت را میشناسی؟
به اندازه سی و دو سال زندهگی
- از کدام قسمت صورتت خوشت میآید؟
از جایی بدم نمیآید
- اگر به گذشته برگردی چه چیزی را تغییر میدهی؟
هرگز جواز وکالت نمیگرفتم یا عملاً در این زمینه کار نمیکردم
- دوست داشتی کدام آله موسیقی باشی؟
تنها گیتاری که همسرم مینوازد
– بهترین خاطرهات؟
قبولشدن در دانشکده مورد علاقهام
- بزرگترین آرزویت؟
حکومت سوسیالیستی در جهان
- نقطه قوتت؟
درک و تحلیل شرایط
– اولین کتابی که خواندی؟
هدیه مادرم بود، مجموعهی شعر کودکان از زبان گلها
– اولین قهرمان زندهگیات؟
وکیل مدافع و نویسنده یک فیلم تاریخی
- نقطه ضعف؟
رنجیدن از دوستان نزدیک
– بهترین کتابی که خواندی؟
جنس دوم
– بدترین کتابی که خواندی؟
کتابهای حجاب آیت الله مطهری
– بهترین شاعر؟
فروغ و مولانا
– بهترین نویسنده؟
سیمون
– بهترین فیلم؟
جنگل عنکبوت یک فیلم قدیمی جاپانی
– کشور محبوب؟
نپال و فرانسه
– ورزش محبوب؟
اسبدوانی
– آیا شعر و سیاست در جایی به هم میرسند؟
تاریخ که این را نشان میدهد
- غزل مدرن هم وجود دارد؟
مزخرف است
- شاعر از کدام قوم است؟
از قوم درد و عشق
- «مفتعلن مفتعلن» با تو چه کار کرد؟
در بی وزنی زندهگی را گشود
– دیوانهگیات را چند میفروشی؟
دیوانهای سراغ داری بخرد؟!
– عشق چه رنگی است؟
زرد و نارنجی
– از عینک شما:
– لبخند:
نداشته باشم همسرم فکر میکند بیمارم
- عطسه:
بیوقت
- فاژه:
مسری
- زندهگی:
اجبار
- مرگ:
آرامش و سکوت
- افغانستان:
فرخنده
- فرخنده:
زن و سنت
- مهاجرت:
افغانی، درس نخوان!
- ترمپ:
محصول لیبرالیست سرمایهداری
- احمدظاهر:
نوستالوژی نسل
- عشقری:
صمیمی و بیادعا
- چه گوارا:
تنها کلاه و سیگارش را فهمیدند
- اکرم عثمان:
غربت کابل
- انسجام زنان مبارز افغانستان:
نیروی جوانی از زنان که به تغییر میاندیشند
- اسرافیل در بند:
عصیان، خستهگی و تجربههای حسی یک زن
- یک بیت؟
بود آیا که در میکدهها بگشایند
گره از کار فرو بسته ما بگشایند
- یک ضرب المثل؟
هرکه بامش بیش برفش بیشتر
- دگه چی گپاست؟
انتظار انتخابات
– یک هدیه به هشت صبح؟
زنان جغرافیایی ندارند
جز قلب و بازوان معشوق مهربان
نه پرچمی دارند
نه مرزهای پر مخاطره
جغرفیای کوچک سیار زنان
اندام مردانه است
که میتوانی در مجاورتش دریا شوی
آسمان شوی
ماه را به دستش بسپری
جغرافیایی با چهار فصل عشق
دستش را تکان دهد
شکوفههای تنت
میریزد چهارسوی آوارهگی
شهرها بدون خاطره عشق
اهنگ غم نان ادمی است
معشوق مهربان
دعوتم کن به جغرافیای تنت