نام زنان؛ هویت زنان
نگارنده: صالحه محک یادگار
طوریکه همه میدانند اسم بخشی از هویت هر انسان اعم از زن و مرد میباشد که در زمان تولد به آن مسمی میشود و تا آخر عمر به همان اسم شناخته میشود . اگر کسی نام نداشته باشد و یا اسم آن به زبان آورده نشود چگونه جامعه او را بشناسد و اعمال نیک و بد را که شخص مذکور انجام میدهد چگونه به او نسبت داده شود.
به همان گونه که هر انسان مسمی به اسمی میباشد همه اشیأ دارای اسم اند که برای تشخیص و شناخت آن توسط انسانها بر آن گذارده شده . حتی برای تشخیص حیوانات اسمی تعین میکنند و یا صفتی با اسم عام یکجامیکنند تا حیوان مذکور مشخص شود مثلآ اگر کسی چند رأس گاو داشته باشد؛ یکی را گاو سیاه و دیگری را گاو زرد، سومی را گاوابلق وچهارمی را گاو پخشک مینامند تا ازدیگر گاوها تفریق شود.
اکنون برمیگردیم به اسم انسان؛ اگر بگویم احمد تحصیل میکند. باید نام احمد را بر زبان بیاوریم در غیر آن فهمیده نخواهد شد که چه کسی تحصیل میکند واگر بگویم زرغونه خواهراحمد درفاکولته حقوق درس میخواند، با وجودیکه احمد چهار خواهر دارد ما می دانیم کدام خواهراحمد در فاکولته حقوق است. و اگر نام زرغونه را ذکر نکنیم تشخیص نخواهد شد که هدف ما کدام خواهر احمد است .
در حالیکه اکثراً در افغانستان مردان از ذکر نام زن خجالت میکشند و هرگز نام خانم، مادر، خواهر ودخترخویش را برزبان نمی آورند. در صورتیکه ضرورت شود در مجالس و یا نزد داکتر وغیره جاها از خانمش نام ببرد. در آنصورت نیز حاضر نیست نام رحیمه جان را بگیرد. بلکه رحیمه را که اسم خانمش میباشد بر زبان نمیآورد و عوض آن کلمات خورد کننده و توهین آمیز مثلاً عاجزه، سیاه سر، عیال داری، مادر اولادها، کوچ، کډه، کوچنیان وغیره کلمات را بجای اسم اصلی برای یک خانم عاقل و بالغ بکار میبرند. در خانه وقتیکه میخواهد خانمش را صدا بزند میگوید: حی ! یک گیلاس چای بیار.
شاید متوجه شده باشید که همیشه در کشور ما حتی در کارت عروسی دختر؛ اسم موصوفه را ذکر نمیکنند. در حالیکه عروسی دختر مذکور است و لازم است که نامش ذکر شود .
دین مبین اسلام اعلام کردن اسم زن را در مجلس نکاح شرط قبول عقد گردانیده ولی در کشور ما عدهای زیادی از زنان هستند که بجز روز عقد نکاح در تمام عمر تا روز مرگ نام شان گرفته نمی شود، گمنام و در اسارت شوهر و خانوادهاش زندگی نموده و جهان را وداع میگوید .
براساس عنعنات و عقاید پوچ و بی معنی که در جامعه ما از قدیم الایام حکمفرما است. عدهای زیادی از مردم معتقد اند که اگر نام زن و یا دختر و یا هم مادر شان افشأ شود، مردم این نام را به جادوگر و ملا و تعویذ نویس میدهند و آنها ایشان را جادو میکنند و زن و شوهر، دختر و مادر را از هم جدا میسازند. همچنین به اساس عقب ماندگی جامعه اگر نام زن گرفته شود مردان از آن سؤ استفاده نموده و بشکل طعنه این نامها را به رخ اعضأ خانواده شان میکشند. درحالیکه این وظیفه وزراتهای اطلاعات و فرهنگ،ارشاد حج و اوقاف، ادره دهای ولتی ، مؤسسات دینی و فرهنگی و مهمتر از همه علمای دین، ملا امامان مساجد ، تکایا و غیره است که این مسٔله را علمی و اسلامی توضیح نموده و افکارعامه را روشن سازند که گرفتن نام زن ناروا و خلاف دین مقدس اسلام نمیباشد و مثالهای روشنی از نامهای پرافتخار بی بی حوا، بی بی خدیجه ، بی بی زینب ، بی بی فاطمه وغیره زنان با نجابت بیان دارند. ولی متأسفانه که ملا امامان و علمای دین عوض آنکه این چنین مسائل را که در جامعه باعث توهین زنان و شخصیت آنان میشود با توضیحات و تبلیغات معقول و مثبت حل نمایند، برعکس، آنها بر آسیاب این عقاید ناپسند که دشمن ترقی و پیشرفت جامعه میباشند آب میریزند و بشکل غیرمستقیم این عنعنات و رسوم خلاف شریعت اسلام را بیشتر تقویت مینمایند. مثلآ : ایشان بجای آنکه در مورد شخصیت زن صبحت نمایند و به مردم بفهمانند که زنان و دختران در پیشرفت جامعه میتوانند به چه اندازه مؤثر باشند، آنها باید تحصیل کنند، باید در امور بیرون از منزل شرکت نمایند، باید مساوی با مردان در تمام امور اجتماعی، اقتصادی، علمی، سیاسی و ایدیولوژیک سهم بگیرند ولی برعکس، همواره در مورد حجاب وخدمت خوب و صادقانه زن برای شوهر و اطفالش در خانه وغیره صبحت مینمایند. مردم از ین بیانات سؤ استفاده نموده و آنرا اسلامی جلوه داده و وظیفه زنان را به امور منزل منحصر ساخته و به آنها اجازه تحصیل و کار بیرون از منزل نمیدهند.
در صورتیکه ضرورت به بیرون رفتن از منزل شود آنرا در لباسهای سیاه و تاریک، یا چادری و برقه میپیچانند و از یک جا بجای دیگر طوری انتقال میدهند که قاچاق بران؛ مواد مخدر و یا سلاح را دور از انظار مردم انتقال میدهند.