از برقع تا مدلینگ؛ بانوی تابو شکن افغان

ترتیب: فرشته کریمی

در جامعه ستنی افغانستان وقتی یک بانو با برقع لاجوردی‌اش به بازار می‌رود برخی‌ها صدها تهمت، هنگ و برچسپ را به وی می‌‍زنند، بماند که بانویی مدلینگ شود اما این بار بانوی جسوری را به شما معرفی می‌کنم که با وجود تهدیدهای پی هم بازهم راه‌اش را شجاعانه دنبال می‌کند.

مدلینگ و فشن شو در افغانستان طی دو سه سال اخیر جان گرفته و شماری از بانوان به این رشته گام نهادند. فرشته کریمی با یکی از این بانوان گفتگویی ترتیب داده که در ادامه می‌خوانید.

پرسش: درود بر شما ممنون که وقت گذاشتید برای ما، در آغاز خود تان را معرفی نمایید و در مورد تحصیلات و رشته کاری تان برای مخاطبان خبرگزاری بانوان افغانستان معلومات دهید.

پاسخ: ” هر کجای این سر زمین خانه‌ای من  هست”

سلام و عرض درود دارم حضور یکایک شما هموطنان و مخاطبان خبرگزاری بانوان افغانستان عزیزم امیدوارم در هر کجایی که هستید  خوب و صحتمند باشید.

انجیلا ناصری هستم متولد سال 1369 تحصیلات ابتدایی را در تهران و تحصیلات عالی را در افغانستان به پایان رسانیدم و هم اکنون محصل در دو رشته تحصیلی حقوق و علوم سیاسی در یکی از دانشگاه‌های خصوصی و ادبیات انگلیسی در دانشگاه کابل می‌باشم.

من مدلینگ را در افغانستان شروع کردم و سپس یک تیم مدلینگ فرهنگی  دخترانه را ایجاد کردم که انگیزه ایجاد این تیم رشد و پشرفت  دختران و همچنان آگاهی یافتن مردم از فرهنگ و عنعنات کهن افغانستان و ایجاد همدلی و همبستگی بین اقوام می‌باشد، باید خاطر نشان کنم که تا به حال من بدون هیچ حامی و پشتیبان به فعالیت‌های خود ادامه داده‌ام و مستقلانه عمل نموده‌ام.

پرسش: چه انگیزه باعث شد که وارد دنیای مدلینگ و فشن شده اید؟ و چه مدت می‌شود که به کار مدلینگ روی آورده اید؟

پاسخ: جنگ‌های داخلی مرا همراه با خانواده‌ام به دیار مهاجرت کشانید و پس از سال‌ها مهاجرت چند سال پیش دوباره همراه با خانواده‌ام  به کابل بر گشتیم، پدرم یک افسر بلند رتبه افغانستان بود که در جنگ‌های مرزی شهید شد و این امر ما را وادار کرد تا دوباره به کابل بر گردیم زمانیکه به کابل بر گشتم مصمم بر این بودم تا در کنار تحصیلات راه پدرم را ادامه بدهم و وارد صفوف نظامی شوم تا از این طریق بتوانم مظهر خدمت به وطن و هموطنانم باشم اما متوجه شدم که خدمت به وطن تنها از این طریق نبوده بلکه از راه‌های بسیاری امکان پذیر است بنا تنها انگیزه‌ای که باعث شد من کار مدلینگ را شروع کنم آگاهی نداشتن مردم افغانستان از مدلینگ، معیاری ساختن و رقابت در عرصه مدلینگ با کشورهای جهان، اتحاد و همبستگی اقوام چنانچه ما طی مراسم و نمایشاتی لباس‌های اقوام را به نمایش می‌گذاریم. تغییر دید گاه‌های مردم نسبت به یک مدل فرهنگی تا یک مدل غربی و لباس‌های نیمه برهنه و همچنان استفاده و مرسوم ساختن و همینطور ترویج و نمایش آن در خارج از کشور و رقابت در عرصه مدلینگ با کشورهای خارجی می‌باشد.

پرسش: همانطور که می‌دانید افغانستان کشور سنتی است، آیا خانواده و مردم با کارتان مخالفت نمی‌کنند؟

پاسخ: افغانستان یک جامعه سنتی و مرد سالار هست و همانطوری که می‌دانید زن‌ها حتا حق آزادی بیان را ندارند چه به اینکه بخواهند در عرصه مدلینگ ویا اینکه  حتا در گوشه‌های از حکومت کار کنند یا اینکه در رسانه‌ها ظاهر شوند و آزادانه حق خود را بخواهند بسیار مشکل خواهد بود اما با همین وضعیت نا به سامان من همیشه تلاش کردم تا خانم‌ها را تشویق کنم و خوم نیز به فعالیت‌های خویش ادامه بدهم که بارها از راه‌های مختلف حتا تهدید به مرگ شدم.

پرسش: در مورد دستاوردهای تان صحبت کنید و گفته می‌شود در کنار کار مدلینگ نویسنده هم هستید، آیا تا به حال از سوی کدام کسی تهدید شده اید؟

پاسخ: بله درست است در کنار مدلینگ، شاعر و نویسنده ادبیات فارسی هم هستم که یک اثر من تا کنون به نام “تمنا باران” به چاپ رسیده است.

به مقاله نویسی انتقادی هم علاقه دارم و طی مقالاتی حکومت و کار کردهای حکومت را به چالش کشیدم.

 بارها از سوی ارگان‌های دولتی و بسا نهادها تهدید شدم اما باز هم دست از مبارزه بر نداشتم و به راه خود ادامه دادم من کتابی بنام «دخترک» نوشتم که برگرفته از مشکلات و درد‌های مردم بیچاره و زجر کشیده افغانستان است ومتاسفانه  تا به حال موفق به چاپ این کتاب نگردیدم اما کتاب «تمنا باران» که مجموعه شعرهای سفید و پر از دردهای اجتماع است خوشبختانه به چاپ رسیده است که انگیزه اصلی چاپ این کتاب و همچنان نوشتن این کتاب حرف‌ها ودردهای ملت بیچاره و زجر کشیده‌ای بود که صدایشان به هیچ کجای نمی‌رسید؛ و تلاش دارم بعدا هم مستقلانه عمل نمایم.

پرسش: الگوی زندگی تان در حیطه فعالیت مدلینگ از مدل‌های خارجی چه کسی بوده و در آینده می‌خواهید کدام یک از قله‌های موفقیت را فتح کنید؟

پاسخ: از مدل‌های خارجی بیشتر از همه انجلینا جولی را دوست دارم به دلیل فعالیت‌های بزرگی که انجام داده جانب داری می‌کنم.

پرسش: در مورد زندگی شخصی تان اگر مایل هستید صحبت کنید آیا تا کنون ازدواج نموده اید؟ و به چه میزان از زندگی تان راضی هستید؟

پاسخ: در باره زنده‌گی شخص‌ ام اگر صحبت کنم می‌خواهم بگویم هنوز مجرد هستم و تصمیم ازدواج ندارم می‌خواهم به فعالیت‌های خود ادامه بدهم تا روزی از این طریق بتوانم در جامعه موثر واقع شوم.

پرسش: سبک مدلینگی که شما کار می‌کنید چه است؟ و قیمت لباس‌های افغانی که به کابل تولید می‌شود چگونه است؟

پاسخ: سبک مدلنگ من یا بهتر بگویم گدوه کاری است من لباس‌های اقوام یا لباس‌های سنتی و فرهنگی مردم کشورم را بر تن می‌کنم که این لباس‌ها به مشکل و قسمت گزاف ساخته شده و به بازار ارایه می‌شود.

و قیمت لباس‌های زنانه بومی افغانستانی نسبت به لباس‌های خارجی گران تر است.

پرسش: به عنوان سوال پایانی رمز موفقیت تان چیست و پیشنهاد شما برای بانوانی که هنوز ترس دارند و جرات کار در جامعه را ندارند چیست؟

پاسخ: من آینده خوب و درخشانی را برای زنان بخصوص خانم‌ها آرزو مند هستم و می‌دانم در آینده  نه چندان دور افغانستان در جایگاه بس عظیمی دست خواهد یافت.

دقیقا نمی‌دانم رمز موفقیت من در چه هست زیرا هنوز خود را موفق نمی‌دانم تا زمانیکه واقعا برای  فرهنگ افغانستان کار موثر انجام داده باشم اما دو نکته را یاد آور خواهم شد.

همیشه دیگران کمتر از خودم از من توقع دارند و من بیشتر از هر کسی دیگری به خودم اعتماد دارم.

از زنده گی‌ام کاملا راضی هستم چون خدا همیشه کمکم کرد تا بهترین چیزها را داشته باشم و بدست بیاورم.

و در اخیر تشکری می‌کنم از خبرگزاری بانوان افغانستان که حرف‌های دل بانوان کشور را به گوش جهانیان می‌رساند.

نوشته های مشابه

یک دیدگاه

  1. سلام خانوم فرشته کریمی میدونین چقد زنگیمون بهم شباهت داره منم تو ایرانم و در اصفهان (الان گریم گرفته ) من الان کلاس هشتمم خیلی دلمخاد مثل شما بشم ولی خانوادم به شدت مخالفن میگن اره مردم میگن دختر فلانی چقد به حیا شده میره تنشو به مردم نشان بده تو اصلا به اسلام پایبند نیستی دو روز بعد داییات چی بگه ما میتونیم سرمون رو جلو مردم بالا بگیریم به خاطره بی شرمی تو به قول شما حتی تحدید به مرگ شدم از طرف مامانم مگه دختر بودن جرمه افغانی بودن جرمه مگه همه مدلا مثل غربی هایه چیکار کنم تا این طرز فکر قدیمیشون از بین بره من مثل خانوم مهال خیلی به سینما بازیگری مدلینگ اواز خواندن علاقه دارم ولی تو ایران که نمیزارن ما حتی رفتگر بشیم چه برسه مدل اینا … من تو خیلی سایتا گشتم راجبه مدل شدن شنیدم قد باید ۱۷۰ باشه و وزنش باید حداقل 50باشه حالا من ۱۶0 تم و وزنم ۴۴ یعنی نمیشه مدل شد

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا