حضور زنان حتی در کابینه و وزارتخانهها قوی نیست
ترتیب: مرضیه حسینی
«حضور زنان آن طور که باید توانمند و قوی باشد نیست حتی در حد کابینهها وزارت خانهها آنقدر قدرت ندارند یا موانعی در مقابل شان است که نمیتوانند قدرت نمایی کنند. اگر از استثناها بگذریم زنان حضور کمتری در پارلمانها دارند نه به این معنا که حضور و فعالیت چشم گیری ندارند نه، هستند اما تا اندازه یی نسبت به برخی حوزههای دیگر کم رنگتر است.» این بخشی از گفتههای علی احمد کاوه جامعه شناس و عضو هیئت علمی دانشگاه هرات پیرامون مشارکت سیاسی-اجتماعی زنان است که در ادامه میخوانید.
پرسش: در نخست بررسی از مشارکت سیاسی اجتماعی زنان، قبل از زمان طالبان داشته باشید؟
علی احمد کاوه: فعالیتهای مشارکتی سیاسی اجتماعی زنان در افغانستان به شکل انبوه و جدی آن باید گفت که پدیدهیی نو و تازه است. گرچه در گذشته سابقههایی داریم به طور مثال در حدود یک صد سال پیش و یا در قرن بیست میلادی به گونه جدیتر توسط حکومت امانی برای اولین بار بخشهای ویژهیی مثل نشریهای برای زنان، ایجاد انجمن نسوان و مکتبهای دخترانه و زنانه و بخشهای مختلف دیگر به گونهای فعالیتهای سیاسی اجتماعی زنان شکل گرفت که حتی بعدها زنان وارد مجلس شدند چه در دوره پس از امانی و چه در دوره شاهی و حتی جمهوریت.
در زمان داوود میبینیم که به نوعی برای زنان کشف حجاب اختیاری صورت میگیرد و حضور زنان در فعالیتها و مجامع سیاسی در کنار همسرشان یا به گونه مستقل احساس میشد اما این نوع تحول انقلابی نبود چون به گونه جدیتر فعالیتهای مسنجم و جدی حتی خیابانی زنان بیشتر در دوره کمونیستی بود. در آن زمان حتی سازمانهای بسیاری مثل سازمان انقلابی زنان افغانستان نیزشکل گرفت.
پس از آن دوره که دوره مجاهدین و به ویژه طالبان بود، چون فضا آنقدر برای زنان مساعد نبود زنان فعالیتهای سیاسی اجتماعی از خود نداشتند اگر هم بود بسیار محدود بود مثلا در زمان مجاهدین حضور زنان یا به گونه نمایشی یا در یک محدوده خاصی در سازمانها و وزارتهایی مثل معارف و برخی جاهای دیگر بود و کشور ما شاهد فعالیتهای جدی و سیاسی نبود.
پرسش: پس از تحول جدید یعنی بعد از زمان طالبان این مشارکت زنان چگونه بود؟
علی احمد کاوه: پس از تحول جدید یعنی پس 1380 و 2001 میلادی یک نوع دوره نظام پس طالبانی بود به گونه جدی برنامههای توانمند سازی زنان و اشتراک شان در فعالیتهای سیاسی اجتماعی با حمایت دولت افغانستان و هم سازمانها، جامعه جهانی و بین المللی و ملی شکل گرفت و آهسته آهسته زنان با حمایت دولت و نهادهای مدنی وارد فعالیتهای مدنی، سیاسی و اجتماعی شدند و این فعالیتها هر روز پر رنگتر از گذشته و جدیتر شده که توسط چیزهایی مثل مقرره، لوایحه و قوانین تقویت میشود. چون با اصل قانون اساسی که برابری زنان و مردان را تنظیم میکند، لوایحه و مقررات دیگر که حتی برای زنان نوعی تبعیض مثبت قایل شده، قوانین و پالیسیهای ویژهیی که برای حمایت و توانمند سازی زنان شکل گرفته است که از هر نگاه این حضور زنان در مشارکتها تقویت میشود.
در نهایت امروز هم میبینیم که زنان در قوه مقننه، پارلمان، شوراهای ولایتی و مردمی، کابینه و پستهای بزرگ مثل ولایت، ولسوالیها، ارتش، پولیس،اردو و هم در بخشهای قوای ملکی و خدماتی حضور دارند.
این حضورشان در شهرهای پیشرفته مثل کابل و هرات بیشتر احساس میشود اما در شهرهای عقب مانده یا درجه دوم ، سوم و مناطق روستایی به هیچ وجه قابل احساس نیست.
پرسش: جنبشهایی هم هستند که بسیاری از زنان در آنان حضور دارند، اگر از لحاظ سیاسی و اجتماعی بررسی داشته باشید که در کدام یکی از این بخشها حضور زنان تاثیر گذار بوده و است؟
علی احمد کاوه: در بخشهای سیاسی از حضور زنان بیشتر به گونه نمایشی یاد میشود که بدون شک تنها در افغانستان نیست. بسیاری از جاهای دیگر همچون افغانستان تقویت و حمایت شدن، در حقیقت به نحوی تکیه داده شده یا به عبارتی قانون و عوامل دیگری سر پا ایستاد نگه داشتند اما با آنهم حضور شان به گونه نمایشی است.
حضور زنان آن طور که باید توانمند و قوی باشد نیست حتی در حد کابینهها وزارت خانهها آنقدر قدرت ندارند یا موانعی در مقابل شان است که نمیتوانند قدرت نمایی کنند.
اگر از استثناها بگذریم زنان حضور کمتری در پارلمانها دارند نه به این معنا که حضور و فعالیت چشم گیری ندارند نه، هستند اما تا اندازه یی نسبت به برخی حوزههای دیگر کم رنگتر است.
اگر هم مقایسهیی نسبت به فعالیتهای سیاسی داشته باشیم حضور زنان در فعالیتهای مدنی با حمایت جامعه جهانی در نهادهای مدنی جدی تر و تا اندازه یی تاثیر گذارتر از فعالیتهای سیاسی است. بخشی از این حضور زنان و تاثیر گذاریهای شان برمیگردد به پالیسیهایی که سازمانها دارند و در زمینههای جذب، تقویت و توانمند سازی زنان کار میکنند.
زنان در برخی دیگر از حوزهها همچون مصالح و پروسه صلح البته آنهم با حمایت جامعه جهانی حضور دارند اما پالیسی و استراتژیهای ویژهیی به دلیل جدی بودن، حضور زنان را کم رنگ ساخته و اگر هم حضور دارند معمولا در کمیسیونهای صلح بوده نه در نشستهای بزرگ چون موضوعات جنگ،صلح و نزاع!
پرسش: با توجه به حرفهایی که داشتید از حضور کم رنگ زنان تا نمایشی بودن شان، باز هم زنان در تظاهراتها و تجمعهای اعتراضی سهم میگیرند و شرکت میکنند، این چقدر تاثیر گذار است؟
علی احمد کاوه: اگر زنان واقعا بخواهند شرکت داشته باشند وقتی که از مشارکت سیاسی اجتماعی حرف زده میشود باید به گونه مستقل شرکت داشته باشند. این مشارکت با اشاره، حمایت و چنین چیزهای دیگری نمیشود، بلکه باید بخشی جدا ناپذیر و طبیعی از پروسه باشند. زنان باید در پروسههایی سیاسی اجتماعی در بدنه دولت و بیرون از دولت یا در اپوزسیونها، نهادهای مدنی و در فعالیتهای مختلف بخش جدا ناپذیر از پروسه و فرایند داشته باشند نه به عنوان این که در مواردی به عنوان حلقه گمشده و یا چیزی مثل فراموش شدن جندر!
باید حضور زنان از نمایشی بودن بیرون شود و به گونه جدا و مستقل عمل کنند.
از طرفی هم به گونه عمومی زنان بسیاری به تناسب مردان به دلایل تاریخی اجتماعی سیاسی آنقدر هم وغم حوزه عمومی را ندارند به این معنا که زنان پیش از اینکه متوجه باشند که بر سر مسایل سیاست، قدرت، حزبها و گروهها چه آمده، در آینده چنین و چنان میشود درگیر مسایل شخصی و خانه، گاهی هم مسایل کاری و اقتصادی در موارد اجتماعی و فرهنگی هستند به ویژه در جامعهیی به مانند افغانستان!
اما نفس حضور زنان در این تحولات اخیر به ویژه شرکت در اعتراضهای خیابانی را پررنگتر از گذشته که نه اما به هر نحوی داشتیم، هر چند که برخیها نیز به کار پروژهیی و جلب توجه متهم شدهاند اما این شرکتشان در کنار مردان طبیعیتر به نظر میرسد.
پرسش: اگر مقایسهیی نسبت به کابل داشته باشیم، حضور زنان در هرات کمتر احساس میشود به نظر شما چه باید کرد تا در آیندههای نزدیک حضور زنان پررنگتر از امروز باشد؟
علی احمد کاوه: متاسفانه در جامعه ما حضور زنان حتی تا همین جایی که هست در مواردی به تعبیر بعضیها و از برخی جاها نا به همگام به نظر میرسد. نا به همگام به این معنا که همگامی بین بخشهای مختلف وجود ندارد، تا جایی که در بعضی از بخشها میبینیم که حضور فعالتر و جدیتری دارند و بعضی بخشهای دیگر از این بخشها نیز قسمتهای اند که اغلبا حمایت و تقویت میشوند.
بخشهای دیگری که نیز به خود زنان واگذاشته میشود حمایت جدی دولت و سازمانها را با خود ندارند که غیر فعالتر عمل میکنند. از سویی هم متاسفانه جامعهیی که در آن زندگی میکنیم از نگاه فرهنگی با نفس حضور زنان در حوزههای عمومی مشکل دارند. در 15 سال پیش اصلا بیرون شدن زنان مسله دار بود، حتی همین دید تا کنون نیز وجود دارد که حتی در سطح مراکز علمی به طور مثال دانشگاهها میبینیم که در بسیاری از جاها با نفس تحصیلات زنان مشکل دارند در این صورت نباید انتظار داشت که زنان به گونه مستقل خود را بتوانند از ساحه مردها بیرون نگه داشته و به گونه مستقل فعالیتهای سیاسی اجتماعی و مشارکت آن چنانی داشته باشد.
اگر در حوزههای مثل اقتصاد نظری بیاندازیم، البته با تلاشهای ویژهیی که در عرصه توانمند سازی زنان از سوی سازمانهای بین المللی و ملی انجام شده و حمایت دولت را با خود دارند، اقتصاد همچنان مردانه است. این دست داشتن مردان در اقتصاد حتی در جایی است که از مسایلی مثل آرایش و بهداشت میشود که باز هم قدرت و اقتصاد بازار و جهان در دست مردان است که در حوزه سیاست نیز همین قسم است، در این صورت است که گفته میشود پررنگی حضورشان تنها در حوزههای مدنی احساس میشود.
بنا برای تقویت این مسله طبعا باید ادامه این روندی که در چند سال پیش بوده، جدیتر شود و در کنار خود حمایت بیشتر دولت، مردم و جامعه را در کنار خود میطلبد تا در آینده شاهد حضور پررنگ زنان در مسایل سیاسی و اجتماعی باشیم.
پرسش: چه فکر میکنید آیا حلقاتی هستند که با حضور زنان در اعتراضهای خیابانی مخالفت کنند ؟
علی احمد کاوه: به گونه کلی میتواند همین مسله باشد اما موضوع دیگری نیز هم هست اینکه تصور کلیشهای که در مورد زنان در جامعه وجود دارد. تصور کلیشهای به این معنا که زمان در حوزه عمومی فعالیتی نداشته و بیشتر در حوزه خصوصی باشند. در کنار آن تصور از یک زن نورمال و خوب کسی است که وارد کارهای جدی به مانند سیاست، جنگ و نزاع که مردانه تلقی میشود به ویژه تظاهرات و تجمعهای اعتراضی که احتمال هر نوع درگیری میرود، سهم نگیرند.
تمام اینها اتفاقاتیاند که دست به دست یکدیگر دادند و برای زنان مناسب نمیدانند به ویژه حضور زنان در چنین جاهایی در حال فریاد کشیدن و دست بلند کردن، حرکاتیاند که از نگاه فرهنگی در جامعه ما به ویژه جامعه سنتی نه تنها خوب تلقی نمیشود بلکه بسیار بد است.