بیوه زنانی که از مشکلات شان حکایت می‌کنند

گزارشگر: سیمین صدف

زنان بیوه در هرات با مشکلات اقتصادی زیادی دست و پنجه نرم می‌کنند و بسیاری از این زنان از پس مخارج زندگی خود و فرزندان‌شان برنمی‌آیند.

شماری از این زنان مشکلات اقتصادی شان را غیرقابل تحمل عنوان می‌کنند.

نجیبه زنی است که دو ونیم سال است شوهرش فوت شده، وقتی شروع به تعریف داستان زندگی‌اش کرد اشک از چشمان‌اش جاری شد،  پایش را نشانم داد که از پنج قسمت شکسته‌ بود.

  او در مورد زندگی‌اش چنین گفت: ” شوهرم براثر سکته قلبی فوت شد،  بعد از آن مدت زیادی در خانه‌های مردم کار کردم، اما سال پیش تصادف کردم و پایم شکست  به همین دلیل دیگر کار کرده نمی‌توانم.”

او در ادامه افزود: ” برادرم قبلا در مصارف زندگی کمکم می‌کرد اما حالا او هم هشت ماه است که زندانی شده‌ ومن پنج ماه می‌شود کرایه خانه ام را نپرداختم.”

برخی از این زنان هم می‌گویند بعد از فوت شوهرشان محتاج دیگران شده‌اند.

خدیجه شریفی می‌گوید که یازده سال است که شوهرش فوت شده و از آن زمان با مشکلات زیاد اقتصادی روبروست او می‌گوید که دکان دارد اما این کار کفاف زندگی‌اش را نمی‌دهد و اگر شوهرش زنده ‌بود این مشکلات را متحمل نمی‌شد.

او در ادامه افزود: ” بامشکلات زیاد اقتصادی روبرو هستم، فرزند هم ندارم و از وقتی شوهرم فوت شد محتاج دیگران شدم.”

زنانی هم هستند که می‌گویند پس از مرگ شوهرشان کاملا تنها شده‌اند.

فایزه زن دیگریست که می‌گوید پس از مرگ شوهرش با پدر و مادرش زندگی می‌کرد اما حالا آنها نیز از دنیا رفته‌اند.

او می‌گوید: ” برای تامین مخارج زندگی‌ام در یک دفتر آشپزی و صفاکاری می‌کنم اما باز هم زندگی‌ام به سختی می‌گذرد.”

اما فعالان حقوق زنان این مشکلات را ناشی از عدم استقلالیت مالی زنان می‌دانند.

ماریا بشیر فعال حقوق زن می‌گوید این همه مشکلات به دلیل عدم استقلالیت مالی زنان پیش آمده و در چندین سال‌ گذشته هیچ توجهی از طرف حکومت و یا نهادها به این زنان نشده‌است.

او می‌افزاید: “بسیاری از این زنان به دلیل مشکلات اقتصادی مجبور شدند به ازدواج‌های مجدد اجباری تن بدهند وخشونت‌های خانوادگی را تحمل کنند تا بتوانند از اطفال شان سرپرستی کنند.”

ایجاد زمینه‌ی کار و بالا بردن سطح سواد و آگاهی زنان ازجمله راه ‌کارهای به شمار می‌رود که این فعالان به آن اشاره می‌کنند.

ضعف اقتصادی در مواردی باعث دل‌سردی این زنان از زندگی شده‌است.

نجیبه در آخر گفت: ” ماه رمضان  است و حتی نان خشک در خانه‌ام پیدا نمی‌شود دیگر غذا‌ها را که فراموش کردم.”

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا