محبوبه برات؛ کارگردان، نویسنده و تئاتریست مدرن!
محبوبه برات که بیشتر با نام نگار بانو برای همه شناخته شده است، تنها دختریست که تئاتر مدرن را در هرات مینویسد، اجرا میکند و کارگردانی میکند.
او با دو تئاتر “من روانی نیستم” و “غول چراغ جادو” با موضوع محوری مهاجرت، در مدت کمی توانسته جای خود را بین مردم باز کند. بطوری که خیلیها بیصبرانه منتظرند تا تئاترش روی پرده برود و به تماشا بنشینند. شاید درد مهاجرتی که سالها در کشور ایران با او همراه بوده، توانسته نزدیکی خوبی با مردم برایش ببخشد.
در فرصتی کوتاه، با او به گفتگو نشستیم.
پرسش: تشکر از اینکه برای خوانندگان ما وقت دادید چطور شد که با تئاتر آشنا شدید؟
برات: همه چیز از یک صنف کامپیوتر شروع شد. استاد ما در بخش فیلمسازی کار میکرد. یک دوره فیلمسازی برایمان برگزار کردند. خواهر استادم هم در عرصه تئاتر کار میکرد. بعد بمن گفتند که چهرهات به فیلم و تئاتر میخورد. یک نقش برایم دادند و اینطوری شد که وارد تئاتر شدم. الان هر دو رشته رو دوست دارم. ولی با تئاتر راحتترم.
پرسش: در این چهار سالی که به هرات آمدید در حوزه تئاتر نویسی چه کارها کردید؟
برات: اولین کار تئاتری که برایم سپردند، یک تئاتر پانزده دقیقهای بود. درمورد خشونت علیه زنان. از طرف یونیسف بود. من نوشتم. با خانم منیره هاشمی همکاری داشتم. بعد از آن برای جشنواره تئاتر هرات یک نمایش بنام به رنگ صدا نوشتم. سال 1393 بود. مقام دوم را گرفت.
پرسش: بیشتر چطور کار میکنید؟ پروژهای یا همکاری دوامدار دارید؟
برات: من عضو رسمی هیچ نهادی نیستم. آزاد کار میکنم. با راوی که نخستین گروه تئاتر مدرن است، یک سال میشود که کار میکنم. بخاطر نبود بودجه، کار آزاد میکنم. دنبال کار جشنواره کوتاه فیلم هستم. تئاتر کار میکنم و مینویسم.
پرسش: از تحصیلات خود بگویید. درس خواندن در ایران سخت نبود؟
برات: در ایران که مهاجر بودیم، چون اسناد نداشتیم به مدرسه نمیتوانستم بروم. دوره ابتدایی را پیش برادرم خواندم. از وقتی که اینجا آمدم، وارد صنف ششم شدم و حالا صنف دهم مکتب هستم.
پرسش: در هرات چند بانوی تئاتر نویس مدرن داریم؟
برات: فعلا که کسی نیست. قبلا خانم منیره هاشمی و خواهرهایشان بودند.
هرات تایمز: پس فعلا یک خانم برات داریم و چهار میلیون نفر!
برات: بله! (باخنده)
پرسش: خیلی از دخترهای خانمهایی هستند که از فرصتها استفاده نمیکنند. فکر میکنید دختر خانمها چطور رشد میکنند؟
برات: با دخترخانمهایی که صحبت میکنم، کار را سخت تعریف میکنند. برای من هم سخت است. شناسه کاربری من هم در فیسبوک مستعار است. حتی در اجرا هم نام خودم را نمیگویم. بخاطر شرایط سنتی جامعه. اما به دختر خانمها همیشه میگویم که باید مبارزه کنند. سختی و مزاحمت همه جا هست. ولی آدم باید قوی باشد. حتی شرایط هرات خیلی خوب است. به نظر من هرات نسبت به ولایتهای دیگر بهتر است. خانمها آزادترند. به نظر من زمینه فراهم است. خودشان باید کمر همت را ببندند.
پرسش: شما تئاتر بازی میکنید. در بازار و هنگام عبور و مرور، خانمها و مردان بشما مزاحمت نمیکنند؟
برات: قبلا که مرا زیاد نمیشناختند. اما با دو اجرای اخیر که کارم گرفت و کمی شناخته شدم، بیشتر نگاه پشتیبانی مردم را نسبت بخودم میبینم. مرا حمایت میکنند. اگر متلکی هم که میگویند، اذیت نمیشوم و …
پرسش: شما را باور کردند؟
برات: بله! باور کردند.
پرسش: در خانواده کی شما را حمایت میکند؟ سخت نبود برایشان که تئاتر کار کنید؟
برات: من فرزند چهارم خانواده هستم. برای خانواده سخت بود که قبول کنند تئاتر کار کنم. پدرم اصلا اجازه نمیداد. برادرانم مخالف بودند. ولی پنهانی به تئاتر میآمدم و در کنار سایر کارهایم، تئاتر را پیش میبردم. تا اینکه در جشنواره فیلم کوتاه یوناما شرکت کردم. فیلمم مقام اول را گرفت. جایزه را که به خانه بردم، همه تعجب کردند. بعد هم گفتند که نمیتوانیم جلو تو را بگیریم! (لبخند) ولی الان مرا حمایت میکنند. در خانه مادرم مرا بیشتر از همه حمایت میکند.
پرسش: امکان داره که سه سال بعد شما به مدارج عالی برسید. جوایز جهانی بگیرید. به این فکر کردید؟
برات: بزرگترین هدفم این است که در سینما و تئاتر جوایز بزرگی بگیرم و نشان بدهم که در افغانستان هم کسانی هستند که واقعا میتوانند. اینکه چنین استعدادهایی داریم در افغانستان. کمی برایشان میدان داده شود. راه برایشان باز شود. دوست دارم که در کنار بانوان موفق دیگهای باشم که در افغانستان سرشناس هستند. (با لبخند)
پرسش: چیزی هست که از شما نپرسیده باشم و نیاز است که به خوانندگان بگویید؟
برات: تنها چیزی که مرا اذیت میکند، من مهاجر بودم و میدانم که چه وضعیتی را مهاجران تحمل میکنند. دوست دارم در مورد مهاجرت بنویسم چون درد خیلی بزرگی است. خیلی از دوستان با من کار میکنند و با دیدن تئاترهایم گریه کردهاند. اما همه قصد رفتن را دارند. با وجود این که در تئاترهایم نقش بازی میکنند اما قصد مهاجرت دارند. این مرا اذیت میکند. خیلی درد دارم که چرا کسی اینجا برای آباد کردن در اینجا نمیماند. همه میگویند که اینجا جایی برای پیشرفت نیست.
اما من حرف همیشگیام را میگویم. پیشرفت همه جا هست. مشکلات همه جا هست. این بستگی به ظرفیت و پشتکار شما دارد. وقتی تئاتر را مینویسم و به دوستانم نشان میدهم، میپرسند که آیا این تئاتر تاثیر میکند؟ جواب من این است که یکی تاثیر است، یکی اراده شخص است و یکی هم عشق به وطن است.
پرسش: در حد چند جمله کوتاه به دختر خانمهای دیگر چی میگویید؟
برات: همیشه به دخترخانمها میگویم که بزرگترین خشونت یک زن علیه خودش، ترسی هست که در وجودش نهفته است. ترس را باید از بین ببرید.
منبع: هرات تایمز