لینا روزبه؛ از سرودن شعر تا مدیریت رسانه

ترتیب: مرضیه حسینی

 لینا روزبه حیدری بانویی، که دوره مکتب را در کشورهای افغانستان، ایران و پاکستان سپری کرده و به بسیار مشکل این دوره را به پایان رساند. هر چند دوران کودکی و نوجوانی را با مهاجرت گذشتانده ولی توانسته با تلاش و پشت کار زیاد لیسانس‌اش را در رشته مطبوعات عامه از دانشگاه “ونیر” شهر مانتریال کانادا کسب کند. علاقه زیاد وی به سیاست و روابط بین الملل سبب شد تا لیسانس دومش را از دانشگاه کانکوردیا در رشته علوم سیاسی به دست بیاورد. او هم اکنون منحیث مدیر مسوول در رادیو و تلویزیون آشنا فعالیت می‌کند. برای معرفی بیشتر خانم روزبه گفتگویی را ترتیب داده‌ام که در ادامه می‌خوانید.

پرسش: لینا روزبه می‌خواهم به عنوان پرسش نخست برای مان از رسیدن تان به کشور آمریکا بگویید؟

لینا روزبه حیدری: دوران کودکی من سراسر مهاجرت بود. چندسالی در ایران و چند سال دیگر هم در پاکستان! مدتی را در پاکستان بودم تا اینکه درخواست پناهندگی خانواده‌ام به کشور کانادا قبول شد. با قبول شدن مان به کانادا در شهر مانتریال اقامت گرفتیم و مدتی را آنجا زندگی کردم. بعد از ازدواج  به آمریکا آمدم. از سال 2002 به این طرف در آمریکا هستم و فعالیت می‌کنم.

 پرسش: از کدام زمان شروع به کار رسانه‌یی کردید؟

لینا روزبه حیدری: همیشه به نوشتن علاقه داشتم، در زمان تحصیل در دانشگاه، برای چند روزنامه فارسی و انگلیسی مقاله می‌نوشتم، مقاله‌ها و شعرهایم در روزنامه‌هایی مانند پیوند و شهروند در شهر مانتریال در اواخر سال 1990 به نشر می‌رسید. تعدادی از مقاله‌هایم البته به زبان انگلیسی که بیشتر موضوعات افغانستان بود در روزنامه‌ گزیت در شهر مانتریال چاپ شد. سال 2003 بود که کارم را با تلویزیون آغاز کردم منحث گوینده خبر در بخش دری انتخاب شدم. در این اواخر هم مدیریت تیم تلویزیون و بعد از آن هم رادیو به من داده شد.

 پرسش: می‌خواهم از شروع کارتان در رادیو و تلویزیون آشنا بگویید؟

لینا روبه حیدری: برای بار اول اعلام کار را در روزنامه دیدم. همان اعلام سبب شد تا پایم به آن دفتر کشیده شود. خواستند مطمئن شوند که می‌توانم این کار را پیش ببرم یا نه، از من خواستند متنی را به فارسی ترجمه کنم بعد از آن هم امتحان صدا را سپری کردم. بیش از هفت ماه را در بر گرفت تا به شکل قراردادی انتخاب شدم.

پرسش: اگر می‌شود برای مان خاطره‌یی از روز اول کاری تان بگویید؟

لینا روزبه حیدری: روز اول کاری‌ام را متاسفانه به شکل کامل به یاد ندارم ولی آن قدر یادم هست که دفتر بخش دری بسیار کوچک بود. همکاران مجبور شدند یک کامپیوتر و یک میز را به شکل موقت برای من در کنار یک میز دیگر قرار دهند. میزم بی نهایت کوچک بود ولی اشتیاق و علاقه‌ام به کاری که آغاز کرده بودم، بی نهایت بزرگ! با تمام انرژی که داشتم کار می‌کردم، به هیچ کار و وظیفه‌یی که به من سپرده می‌شد “نه” نمی‌گفتم تا اینکه توانستم در ظرف کمتر از یک ماه استفاده از نرم افزارها به ویژه نرم افزاری را که برای تولید برنامه‌های رادیویی بود یاد بگیرم. بعد از یاد گرفتن نرم افزارها توانستم گزارش نوشتن و تهیه آن را یاد بگیرم. کم کم به همکارانم در تهیه گزارش همکاری می‌کردم. هیچ وقت آن میز کوچکم  را که جایی برای کاغذ و قلم نداشت و فقط برای کامپیوترام کافی بود، از یاد نمی‌برم.

 پرسش: می‌خواهم به عنوان یک زن خبرنگار، تحلیلی از وضعیت زنان خبرنگار افغان مقیم خارج داشته باشید؟

لینا روزبه حیدری: هر چند حضور زنان خبرنگار مقیم خارج در رسانه‎ها بارز و برجسته است ولی هنوز هم با مشکلاتی مانند دستمزد پایین مواجه‌اند. هنوز هم در بسیاری از رسانه‌ها به ویژه در برنامه‌های خاص تلویزیونی مردان و میزبان مرد بر زنان ترجیح داده می‌شود. تنها خوشبختی این جاست که زنان توانسته‌اند جایگاه شایسسته شان را در مطبوعات به دست بیاورند.

 پرسش: اگر بخواهید زنان خبرنگارافغانستان را با زنان خبرنگار خارج مقایسه کنید، چه گفتنی دارید؟

لینا روزبه حیدری: زنان افغانستان قهرمان هستند. خبرنگار شدن آسان نیست به ویژه در کشوری که بی نهایت سنتی است. آسان نیست در کشوری که با باورهای تحجر آمیز در مورد زنان و خشونت و جنگ زاییده‌ی از گروه‌های مانند طالبان که زن را زمانی در عقب دیوارهای خانه محبوس ساخته بودند، خبرنگار شد. من فکر می‌کنم زنان خبرنگار افغان، شجاع هستند، تابو شکن هستند. من از این مصمم بودن آنها الهام می‌گیرم در جامعه‌یی که صد‌ها مانع برای فعالیت‌های شان دارند، هنوز در صحنه خبرنگاری حضور بارزی داشته و به همت خود پیش می‌روند. هیچ یک از زنان خبرنگار مقیم خارج یک صدم مشکلات یک بانوی خبرنگار را در داخل افغانستان ندارد.

پرسش: در کنار کار تان  شعر هم می‌سراید، می‌خواهم بدانم این اشعار از کجا منشا می‌گیرند؟

لینا روزبه حیدری:  شعر‌های من از اخبار افغانستان، تحولات افغانستان، موضوعات اجتماعی و مدنی، سو باورها،تحجر، بی‌سوادی و جهالتی که مسبب بسیاری از فاجعه‌ها در آن کشور شده است، الهام می‌گیرد. من با شنیدن هر خبر، خواندن هر خبر و دیدن هر گزارش از آن سرزمینی که نامش افغانستان است متحول می‌شوم و نوشتن شعر را تنها راهی برای تبارز احساساتم می‌دانم.

پرسش: می‌خواهم به عنوان پرسش آخر، بدانم با وجود این همه فعالیت تا به حال جهت دادخواهی حقوق زنان هم فعالیتی داشتید؟

لینا روزبه حیدری: دادخواهی من برای حق زن به نوشتن اشعار و دادن برخی خطابه‌ها در نشست‌های مختلف روی حقوق زن و رساندن آگاهی به جامعه میزبان خلاصه می‌شود. در حال حاضر این تنها کاری است که توانستم انجام دهم. امیدوارم در آینده بتوانم فعالیت‌های فراتر از آن را داشته باشم. چون خودم یک زن هستم می‌کوشم حداقل یک خانم موثر در جامعه خود باشم. اگر هر زن بخواهد از خود ابتکار داشته باشد و مقتدرسازی را از خود آغاز کند، من مطمئنم که زنان به دستاوردهای بزرگتری دست خواهند یافت.

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا