کریمه: شوهرم دخترم را هم مجبور به گدایی می‌کند
گزارشگر: مرضیه حسینی
زن میانسالی با چادر آبی رنگش (برقع) آنچنان غرق در افکارش بود که هیچ متوجه صدا و نشستنم در کنارش نشد. با چند بار صدا کردنم یکی از دستانش را از روی پیشانی‌اش کنار زد و گفت با منی؟
بیشتر از دراز بودن دستش در مقابل عابران، تحت تاثیر کودک شیر خواری قرار گرفتم که در زیر آفتاب سوزان بالای زانوهایش خواب بود. به او گفتم حداقل سایه‌یی را برای نشستن انتخاب کن تا از شدت گرما کودک‌ات بیمار نشود، همین موضوع سبب شد دقایقی را در کنارش بنشینم تا بیشتر از او و زندگی‌اش بدانم.
بنا به گفته‌های وی بیش از ده سال می‌شود مسیر راه ولسوالی گذره تا درب خشک را طی می‌کند و برای به دست آوردن لقمه نانی برای خود و فرزندانش در پیاده رو نشسته و دست به سوی عابران دراز می‌کند.
او که نامش را کریمه خواند، گفت:” شوهرم معتاد است. مجبورم با گدایی کردن خرج خود و شش کودکم را پیدا کنم.”
بنا به گفته‌های کریمه، مجبوریت و بیچاره‌گی وی سبب شده تا دختر دوازده ساله‌اش هم دست به این کار بزند و مسجد جامع را مکانی برای تگدی‌گری انتخاب کند.
او همچنان ادامه داد:” نمی‌توانم اطفالم را در خانه نزد پدرشان بگذارم، پدرشان مردی نیست که مردانگی و همت داشته باشد، تمام روزاش را با بیکاری و کشیدن مواد سپری می‌کند.”
وی می‌گوید: ” با مشکلات زیادی که دارم حمایت گری ندارم، مادر شوهرم تحمل فرزندانم را ندارد و مجبورم می‌کند سه کودکم را با خود به خیابان برای گدایی بیاورم.”
از حرف‌های کریمه و لرزش صدایش معلوم می‌شد که شوهرش وی و کودکانش را مجبور به تگدی‌گری می‌کند تا از این طریق درآمدی برای کشیدن مواد داشته باشد.
او که از آینده کودکانش نگران است، می‌گوید:” دو بار شوهرم به زندان رفت. در طول مدتی که در بند بود سه کودکم را به پرورشگاه بردم و گفتم پدر ندارند و من هم نمی‌توانم شکم شان را سیر کنم. “
او افزود:” می‌خواستم سه دخترم در پرورشگاه درس بخوانند و آینده خوبی داشته باشند اما از بدبختی‌ام پدرشان از زندان رها شد و هر سه را از پرورشگاه کشید تا از راه گدایی خرج موادش را تهیه کنند.”
او در ادامه صحبت‌هایش گفت:”شوهرم بر خلاف من نمی‌خواهد دخترانم درس بخوانند بلکه آنها را وادار می‌کند به جای درس خواندن روزی 100 افغانی را پیدا کنند. “
بنا به گفته‌های وی او به تنهایی روزی 300 افغانی عاید دارد.
کریمه می‌گوید، تا به حال چندین جای برای کار مراجعه کرده است اما وی را به سه فرزند خورد سن‌اش نمی‌پذیرند.
