خواجهزاده، نخستین بانوی بنیانگذار ژورنالیزم در هرات
مصاحبه کننده: فرشته کریمی
در ولایت هرات دیده به جهان گشود و بعد از سپری نمودن دوره دوازده ساله مکتب به گونه موفقانه از لیسه مهری هروی هرات سند فراغت دریافت نمود؛ خیلیها میگویند هر فردی که همواره رویایی در ذهن خویش میپروراند با پشتکار و تلاش روزی رویای وی به حقیقت مبدل میگردد، قهرمان قصه ما نیز در ایام کودکی رویایی بنام گویندهگی در رادیوی ملی افغانستان را در ذهن خویش پرورش میداد، اما شاید فکرش را هم در آن روزها نمیکرد که روزی قلههای بزرگتر از آن را درمینوردد و برای نخستین بار یکی از مهم ترین بنیان گذاران دیپارتمنت ژورنالیزم در چارچوب دانشکده ادبیات دانشگاه هرات باشد، او در روزگاری تحصیلاتش را در مقطع لیسانس از دانشکدۀ ژورنالیزم کابل به پایان رساند که خیلیها فرق بین روزنامه نگار و دختر فیلم را نمیدانستند اما آنقدر ایستادگی کرد و در برابر چالشهای روزگار مقاومت نمود تا بر تفکرات زن ستیزانه آن روزگار غالب گردید وی همین اکنون هم منحیث مدرس مکتب روزنامه نگاری در دنشکدۀ ژورنالیزم و ارتباطات جمعی دانشگاه هرات مصروف تدریس به دانشجویان دختر و پسر میباشد و هنوز هم دست از ماجرا جویی برنداشته است.
فرشته کریمی خبرنگار خبرگزاری بانوان افغانستان این هفته به سراغ شفیقه خواجهزاده استاد دانشکدۀ ژورنالیزم و ارتباطات جمعی دانشگاه هرات رفته است و این گفتوشنود را با وی ترتیب داده است.
پرسش: در آغاز خودتان را معرفی کنید و در مورد تحصیلات و مصروفیت تان صحبت نمایید؟
خواجهزاده: بنام خدا مهربان شفیقه خواجهزاده هستم استاد دانشکدۀ ژورنالیزم و ارتباطات جمعی دانشگاه هرات، دوران مکتب را در هرات و در لیسه مهری هروی به اتمام رساندم بعد از فراغت از مکتب راهی کابل شدم و رشته ژورنالیزم را در دانشگاه کابل قبل از لشکرکشی طالبان به افغانستان خواندم و همچنان بعد از فراغت از دانشگاه به مدت یک سال به اداره هنر و ادبیات رادیو و تلویزیون ملی افغانستان به حیث تهیه کننده فعالیت نمودم و بر علاوه کار تهیه کنندهگی چندین برنامه مانند سپیدهها و کاروان را اجرا مینمودم.
زمانیکه من دانشگاه را به پایان رساندم بنا بر علاقه فراوانی که به مسلک خویش داشتم و در آن شرایط کارکردن یک دخترخانم به حیث نطاق در تلویزیون هرات مناسب نبود مجبور شدم در کابل فعالیتهای ژورنالیستی خویش را ادامه بدهم اما بعد از سپری شدن یک سال به دلیل این که اعضای فامیل من به هرات بودند مجددا برگشتم به زادگاهام هرات.
پرسش: چند سال میشود که در دانشکدۀ ژورنالیزم تدریس میکنید و به چه میزان از کار تان راضی هستید؟
خواجهزاده: از سال 1381 در دانشگاه هرات مصروف تدریس هستم که حدودا 16 سال میشود و از کار خود بگویم بصورت کامل راضی نیستم چون گاهی اوقات مشکلاتی از سوی ما بوده و مشکلات شخصی من گاهی باعث میگردید که به اندازه کافی نتوانم فعالیت نمایم با این حال طی سالهای اخیر دانش آموختهگانی که از دانشکده ژورنالیزم فارغ گردیده اند و در حال حاضر در رسانههای هرات مصروف فعالیت هستند برای من خیلی خوشایند است چون نتیجه تلاشهای مان همین عزیزان هستند که اکنون از طریق این مسلک مقدس در خدمت مردم شان میباشند.
پرسش: روابط شما در هنگام تدریس با دخترخانمهای دانشجو بهتر است یا پسرها؟
خواجهزاده: من هیچگاه دوست ندارم بین دانشجویان پسر و دختر تبعیض جنسیتی قائل شوم اما چون خود من هم یک زن هستم و از مشکلات زنان مطلع میباشم سعی میکنم که هوای دانشجویان دختری که متاهل هستند را بیشتر داشته باشم مثلا دختر خانمهای که باردار هستند در قسمت حاضری شان به صنف خیلی سخت گیری نمیکنم اما به صورت کل برای من دختر و پسر هیچ فرقی ندارد.
پرسش: وضعیت زنان کشور در دروه طالبان از دیدگاه شما که یک روزنامه نگار هستید و آن روزها را سپری نموده اید چگونه بود؟
خواجهزاده: دوره طالبان برای خانمها یک دوره بسیار شومی بود چون شرایط را برای زنان بسیار تنگ ساخته بودند و خانمها رفتن سر وظیفه که بماند حتی به بازار و کوچه جرات نمیکردند که بیرون شوند، اما از سوی دیگر با مقایسه به شرایط فعلی که هر لحظه شهروندان کشور ما در گوشه و کنار کشور به اشکال مختلف کشته میشوند وخبری از امنیت نیست آن زمان به مراتب بهتر بود، در دوره طالبان همه ما در امنیت کامل زندگی مینمودیم.
پرسش: دو خاطره تلخ و شیرین زندگی تان را که همیشه برای شما جالب بوده است را برای ما تعریف کنید؟
خواجهزاده: یک خاطرهای برای شما تعریف میکنم که هم برای من تلخ است و هم شیرین زمانیکه دانشگاه را به اتمام رسانده بودم و میخواستم کار کنم به هر شعبهای که در هرات مراجعه میکردم از من پرسان میشدکه از کدام رشته فارغ شده اید؟ من میگفتم؛ از رشته ژورنالیزم آنها به طرف من نگاه میکردند و میگفتند تو باید بروی دختر فیلم شوی و به افغان فیلم کار کنی چون از رشته ژورنالیزم فارغ التحصل شدی، برای من این مسئله خیلی تعجب برانگیز، خنده دار و از سویی دیگر تلخ بود چون در آن زمان افرادی در کشورما بودند که معنا و مفهوم ژورنالیزم را نمیفهمیدند و فکر میکردند که هرکس از دانشکدۀ ژورنالیزم فارغ شود باید وارد سینما گردید و به حیث دختر فیلم فعالیت کند.
پرسش: دیدگاه شما در مورد آینده زنان افغانستان چیست؟
خواجهزاده: من به آینده زنان کشور خود خوش بین هستم و اگر بانوان افغانستان اندکی تلاش کنند گوشه گیریهای شان را کنار بگذارند میتوانند خیلی رشد کنند در آینده چون زمینههای کاری در حال حاضر برای زنان مخصوصا قشر تحصیل کرده بسیار مساعد میباشد.
پرسش: در مورد افتخارات و دستاورهایی که طی سالهای اخیر کسب نموده اید صحبت کنید؟
خواجهزاده: من یکی از بنیان گذاران دانشکدۀ ژورنالیزم هرات هستم و همچنان بنیان گذار رادیو صدای جوان و برای نخستین بار مدیر مسئول این رادیو بودم، همچنان سفرهایی آموزشی زیادی داشتم از جمله دو مرتبه به ایالات متحده آمریکا، دو مرتبه به هندوستان ویک سفر علمی به ترکیه و به همین ترتیب دهها سفر داخلی و خارجی طی سالهای گذشته داشتم و فعلا هم اگر مبالغه نشود اضافه تر از پنجصد تحسیننامه، تقدیرنامه و تصدیقنامه از سوی نهادهای داخلی و خارجی طی سفرهایی که داشتم کسب نمودم و یکی از دستاوردهای من این است که مادر اولادهای خویش هستم و مادر دانشجویان خود نیز میباشم.
پرسش: بزرگترین آرزوی تان به حیث یک استاد دانشگاه در زندگی چیست؟
خواجهزاده: بزرگترین آرزوی من این است دانشجویانی که رشته ژورنالیزم را میخوانند بعد از فراغت این رشته را ادامه بدهند خصوصا دخترخانمها چون جامعه ما به خبرنگاران مسلکی نیاز دارد.
پرسش: الگوی شما در کار خبرنگاری چه است بوده است؟
خواجهزاده: من از ایام کودکی آروز داشتم که گوینده رادیو بشوم و این موضوع برای من همیشه یک رویا بود، زمانیکه خبرهای ساعت هشت از رادیوی ملی افغانستان نشر میگردید حسب خاصی نسبت به نطاق آن داشتم و الگوی من “شفیقه حبیبی” گوینده رادیو ملی افغانستان بود خانم حبیبی یکی از ورزیده ترین نطاق های آن زمان بود و وقتیکه شفیقه حبیبی در آغاز خبرها خود را معرفی میکرد آنقدر من آرزو می کردم و با خودم میگفتم که یک روزی خواهد شد که من هم گوینده رادیو شوم.
پرسش: به عنوان یک بانو به تجملات به چه اندازه اهمیت میدهید؟
خواجهزاده: به باور من وضعیت و چگونگی زندگی زنان برمیگردد به توانایی مالی افراد اگر مردها توانایی کافی برای برآورده ساختن خواستههای زنان را نداشته باشند نیازی نیست که خیلی بالای شان فشار وارد شود چون تجملات برای انسان شخصیت نمیدهد و در صورتیکه افراد توانایی مالی مناسبی داشته باشند خوب تجملات باعث میشود که زندگی آسوده تر سپری شود اما تجملات همیشگی نیست ممکن است امروز باشد و فردا از دست برود ولی شخصیت، معنویت و علمیت هیچگاه نابود شدنی و از دست رفتنی نیست.
به عنوان پرسش پایانی: خوشبختی را تعریف نمایید و اگر گفتنی خاصی برای مخاطبان خبرگزاری بانوان افغانستان دارید بیان کنید؟
خواجهزاده: خوشبختی پدیدهای است که خود آدم آن را میسازد و خود آدم آن را بدست میآورد باورکنید که دیگران نمیتوانند که شما را خوشبخت بسازند و انسان نباید به مسایل بیاهمیت خودش را پریشان بسازد همین در کنار فامیل خود باشیم و لبخند بزنیم بزرگترین نعمتی است که خداوند نصب انسانها نموده است، و در پایان سپاسگزاری مینمایم از خبرگزاری بانوان افغانستان.