زنان روستا نشین هرات را دریابید!
نگارنده: فرشته کریمی
زنان، و دخترخانمهایی که در ولسوالیها و روستاهای ولایت هرات روزگار شان را به دشواری سپری میکنند کتله بزرگی ازجمعیت حدودا چهار میلیون نفری دیار خواجه عبدالله انصاری را تشکیل میدهند که به صورت مطلق به دست فراموشی سپرده شده اند، بعد از سقوط حکومت طالبان که دوره سیاه در تاریخ معاصر افغانستان برای زنان این مرز وبوم پنداشته میشود در دروه پسا طالبانی و دهه جمهوری هم این قشر محروم از چشم دولت و شهروندان کشور همواره در انزوا قرار داشته اند.
بانوانی که در ولسوالیهای پانزده گانه هرات زندگی میکنند از کم ترین امکانات رفاهی جهت پیشبرد زندگی روزمره شان برخوردار هستند.
شمار زیادی از دخترخانمهای که در روستاها زندگی شان را میگذرانند، بزرگان قوم و مردسالاران به دلیل بافتهای سنتی و باورهای منجمد و افراطی، بانوان را اجازه نمیدهند تا جهت کسب علم و دانش راهی مکتب شوند و در بیشتر روستاهای هرات کیفیت درس و رشد معارف در سطح بسیار پایینی قرار دارد بطوریکه در برخی از روستاها چندین سال میشود که هیچ بانویی از طریق آزمون سرتاسری کانکور موفق نشده است به دانشگاه راه یابد.
از سویی دیگر در روستاهای دومین ولایت پنهاور افغانستان زنان همانند کالا خرید و فروش میشوند مسئلهای که نه در آموزههای دین مقدس اسلام ذکر شده است و نه هم در فرهنگ مردم با فرهنگ شهر علم و فرهنگ جایگاهی دارد، این تفکر قرون وسطیای بطور جدایی ناپذیری در ذهن شمار زیادی از باشندهگان روستاها رسوب نموده است و حتی رهبران مذهبی هم با ایراد خطبههای نماز جمعه موفق نشده اند تا ذهنیت و طرز تفکر این قشر را تغییر دهند، در حال حاضر در برخی از روستاهای ولایت هرات تا یک میلیون افغانی در هنگام نامزد نمودن دخترخانمها پدران شان شیربها یا همان پیشکش اخذ میکنند، این موضوع باعث میگردد تا مردان نامزدار برای تهیه پیشکش کمرشکن خویش به گونۀ قاچاقی راهی کشورهای همسایه مانند ایران شوند، و در بسیاری از موارد این مردان نامزدار که ماموریت دشواری را پذیرفته اند برای انجام ماموریت خویش در مسیر راه شکار مرزبانان ایران میشوند و جانهای شان را از دست میدهند.
موضوع دیگری که در قرن بیستویک بدون آن زندگی برای اکثریت شهروندان دنیا به گونهای غیرممکن میباشد دسترسی به فناوریهای نوین و ارتباطات با جهان است، امروزه خبری از دسترسی بانوان روستا نشین هرات به فناوریهای نوین مانند، تلفنهای هوشمند، اینترنت، شبکههای اجتماعی، رسانههای دیداری، شنیداری و نوشتاری به حد لازمی نیست و این طیف حتی از ابتدایی ترین امکانات ارتباطی که دسترسی به اینترنت میباشد محروم اند، این موضوع باعث میگردد تا افکار بانوان روستا نشین رشد و انکشاف ننماید و این بانوان تصور کنند که ما “تافته جدا بافته هستیم” و در این دنیا هیچ حق و حقوقی برای ما مد نظر گرفته نشده است و شایستگی در وجود ما نیست.
طی سالهای پسین جامعه جهانی کمکهای بیشماری برای ارتقاء ظرفیت و مهارتهای زنان در افغانستان انجام داده است اما این کمکها به جایی که باید مصرف میگردید به دلیل نا امنی و تفکرات رادیکال مصرف نگردید و به شکل غیر قابل تصوری حیف و میل شد.
بسیاری از نهادهای حامی زنان در هرات طی سالهای اخیر به دلیل نا امنیها و دشوار گزار بودن راههای مواصلاتی موفق نشده اند تا به داد زنان روستانشین هرات برسند و اگر هم تعدادی از موسساتی که حامی مالی شان جامعه جهانی بوده است به کدام روستایی جهت مشورهدهی در مورد حقوق زنان رفتند با چالشهای سترگی روبرو گردید اند که عدهای حتی از انجام این ماموریت انصراف دادند.
خشونتهای فزیکی و روانی، عدم دسترسی به حقوق اولیه، نبود فضای کار، بیسوادی، فقر، عدم دسترسی به خدمات صحی، دسترسی نداشتن به زندگی مرفع، بی توجهی دولت به چالشها اجتماعی، تلقی نمودن زن به عنوان سیاه سر و ضعیفه از عمده ترین چالشهای سد راه بانوان روستانشین هرات قلمداد میشود.
از دیدگاه جغرافیایی و نفوس اگر قرار باشد مقایسهای بین زنان شهر نشین و روستا نشین کشور داشته باشیم در حدود 20درصد شهروندان کشور در شهرها زندگی میکنند و در حدود 80 درصد در ولسوالیها و روستاا مصروف زندگی هستند که با توجه به این آمار خیره کنند درصد بیشتر زنان در روستا زندگی میکنند در حالیکه بیشترین تمرکز بر روی زنانی است که در شهر زندگی میکنند و از سطح زندگی و رفاه مناسبی برخوردار هستند.
در پایان این تحلیل را با این جمله ختم میکنم
زنان روستا نشین هرات را دریابید!!!