سارا: چون پدرم است مجبورم تحمل کنم
گزارشگر: مرضیه حسینی
” پنج سال بیشتر نداشتم که به خاطر رفتارهای بد پدرم، مادرم طلاق گرفت. من و خواهرم برای همیشه نزد پدرم ماندیم. هر چند بسیار کوچک بودم اما بخاطر دارم خواهرم که سه سال از من کوچک‌تر است شب و روز گریه می‌کرد و مادرم را صدا می‌زد.”
این گفته‌های سارا دختر جوانی است که می‌گوید:” پدرم کسی نیست که غیرت داشته باشد. پدرم همیشه دنبال زنان دیگر و پسران جوان بود، برای خودش خانه‌‌ی جدایی داشت و هر روز با یکی بود، بعداز طلاق مادرم دوباره ازدواج کرد.”
بنا به گفته‌های سارا بعد از یک سال زندگی، زن پدرش نیز طلاق گرفت و پدرش تا همین اکنون به کارهای گذشته‌اش ادامه می‌دهد.
او همچنان گفت ارتباط پدرش با هر زن و پسر سبب شده تا زندگی خوبی نداشته باشد اما با این حال چون پدرش است با این وضع کنار می‌آید.
به مانند سارا، بانوان زیادی از ارتباط مردان خانواده‌شان با دیگر زنان شکایت دارند.
فاطمه بانویی است که بعد از چند سال زندگی مشترک پایش به دادگاه باز شده و طلاق می‌خواهد. او دلیل آمدنش به دادگاه را رابطه شوهرش با چندین زن عنوان کرده و می‌گوید:” یازده سال بیشتر نداشتم که پدرم مرا زن دوم مرد 60 ساله‌یی کرد، اوایل زندگی خوبی داشتم تا اینکه درآمد شوهرم به قدری بالا گرفت که همزمان با چندین زن رابطه داشت.”
بنا به گفته‌های وی از نزد شوهرش چندین صیغه نامه و فیلم‌های مبتذل ثبت شده از وی با زنان دیگر را پیدا کرده است.
او همچنان گفت:” بیشتر از من به فکر زنان است دیگر، مدت زیادی هم می‌شود نفقه‌ام را پرداخت نمی‌کند. در حال حاضر من و سه فرزندم در خانه پدرم زندگی می‌کنیم.”
این در حالیست که دادگاه اول فاطمه به نفع وی فیصله شده و وکیل مدافع وی نیز امیدوار است که دادگاه بعدی نیز به نفع وی و فرزندانش فیصله شود.
فرزانه منصوری وکیل مدافع فاطمه، می‌گوید:” نزدیک به سه ماه می‌شود که فاطمه جهت گرفتن طلاق به دفتر ما مراجعه کرده و مشکل‌اش را در میان گذاشت، چون پرونده وی مربوط دادگاه می‌شد عریضه کردیم و دعوای وی به طور رسمی آغاز شد و فعلا هم در جریان است.”
او می‌گوید:” به دلیل غیابت شوهر فاطمه، محکمه اول به نفع وی فیصله شد.”
بنا به گفته‌های وی اجرات اول بر اساس قانون قدم به قدم پیش رفته و دادگاه اول اش سه ماه زمان را در برگرفت و زمان دادگاه دوم وی که استیناف است نیز یک ماه زمان را در بر می‌گیرد.
هر چند بیشترین دلایل طلاق از سوی زنان، عدم پرداخت نفقه و اعتیاد همسر به مواد مخدر عنوان می‌شود اما برای برخی طلاق راه چاره نبوده و مجبوراند با رفتارهای بد مردان خانواده بسازند.
سارا از ترس اینکه حرف‌های بدی پشت سر وی و خواهرش زده شود ترجیح می‌دهد با پدرش زندگی کند.
او می‌گوید:” به پدرم هیچ اعتماد ندارم، گاهی می‌ترسم به دوستان من و خواهرم هم ضرر برساند که خوشبختانه چنین نشده است. از طرفی هم چون خرج پدرم و مصرف مواداش را می‌دهم به من و خواهرم کاری ندارد.”
او همچنان اضافه کرد:” قبول دارم پدرم بچه باز است بارها همسایه‌ها شکایت کرده‌اند که باز پدرت کسی را به خانه برده اما زمانی که پولیس به خانه مان آمده خانه خالی دستگیرش شده است.”
