«خرسندی» که به خرسندی زنان میاندیشد!!
نویسنده: نسیمه همدرد
نویسنده، فعال حقوق بشر و مدافع حقوق زنان است. خالده خرسند نام دارد. از پدر هراتی و مادر کابلی، در کابل به دنیا آمد. آموزشهای ابتدایی را در کابل و دوره لیسه را در هرات فراگرفت. میگوید چون به نویسندهگی عشق میورزید، برای تحصیلاتعالی رشتهِ زبان و ادبیات فارسی را برگزید. خالده به کتاب و ادبیات عشق میورزد و این دو را جز لاینکف زندگیاش میپندارد. در سال 1389 از دانشکده زبان و ادبیات دانشگاه هرات فارغ شد.
خالده در زمان طالبان و بعد از آن، عضو فعال انجمن ادبی هرات بود و در حلقههای فرهنگی و نشستهای آنان شرکت میکرد. خالده در زمانی که طالبان بر افغانستان حکومت میکردند و فضای کار فرهنگی بسته بود و به ویژه برای بانوان هیچ گونه فضایی وجود نداشت، به کار و فعالیت فرهنگی اشتغال داشت. مخفیانه با دختران به صورت منظم نشستهای فرهنگی برگزار میکرد که این بخوبی نشان دهنده عمق اعتقاد بانو خرسند به کار فرهنگی است!
فعالیت ها:
خالده مدتی با رادیوی بی بی سی همکاری داشت. خبر بازگشایی مکاتب در هرات، بعد از سقوط طالبان، با صدای خرسند پخش گردید. میگوید، هیجان ناشی از تهیه خبر بازگشایی مکاتب، یکی از بهترین خاطرات زنده گیاش است.
سپس، با گروهی از خبرنگاران، نهادی را به نام «خانهی ژورنالیستان» بنیاد گذاشت. این نهاد به کانون گفتگوهای مهم فرهنگی در هرات مبدل شد. خرسند، مرکز فرهنگی دیگری را به نام «بنیاد اندیشههای جوان» پایهگذاری کرد. این نهاد، در راستای انکشاف امور اجتماعی، آموزشی و فرهنگی جوانان فعالیت میکرد.
خالده، نخستین سفرش به کابل را با شرکت در کنفرانس بزرگ جوانان افغانستان در سرتا سر جهان، موسوم به«کنفرانس صلح سویس» آغاز کرد. چندین سال با خبرگزاری پژواک کار کرد. در سال 2007 به حیث «مشاور شبکه جامعه مدنی و حقوق بشر» برگزیده شد. در این سمت، به دفاع از حقوق زنان پرداخت و یکی از رساترین صداها علیه بی عدالتی و خشونت علیه زنان بود.
خالده خرسند، با جمعی از فعالان مدنی وهمکارانش در شبکه جامعه مدنی و حقوق بشر در هرات، گفتمانهایی پیرامون دین، حقوق بشر، حقوق زنان، دموکراسی، جامعه مدنی، سکولاریزم و اومانیسم راه انداخت که در جای خود حایز اهمیت زیاد است. اینها در واقع بستر فکری شکلگیری نهادهای مدنی را هرچه بیشتر در هرات فراهم ساخت.
خالده، در سال 2015 به صفت مدیر مسوول کار در رادیو- خبری تحلیلی- “مردم” را شروع کرد. او به عنوان یک زن آگاه همواره در نشستهای داخلی و خارجی شرکت کرد و از زنان هرات به خوبی نمایندهگی کرد.
اشتراک فعال، در کنفرانس منطقهیی گفتگوهای امنیتی در هرات؛ اشتراک در کنفرانس «فمنیستهای جوان» در ترکیه؛ اشتراک در کنفرانس موسوم به« تندروی مذهبی در افغانستان» در سویدن؛ و اشتراک در جشنواره ادبی سارک در هند؛ از کارکردهای خرسند در حوزه گفتمانهای فرهنگی، سیاسی و دینی است که ثبت کارنامهاش ساخته است.
نویسنده گی:
خالده یک نویسنده و کتابخوان جدی است. او در بخشهای گوناگون بخت نویسندهگی خود را آزموده و میآزماید و پیروز از هر میدانی بدر میآید. اعتراض در برابر نابرابریهای جنسیتی و در کل نبود عدالت و آزادی در جامعهیی که خالده در آن زیست میکند، در پهلویهای پیدا و پنهان نوشتههای خالده قابل دید است. گرایش او به طرح مسایل بنیادی نوشتهها و پژوهشهای خالده مشهود که نمایانگر سطح بلند درک او از بافتهای اجتماعی، فرهنگی جامعهاش است.
خالده داستان نویسی را از دوره طالبان شروع کرد. کتاب “مستقیم تردید” مجموعه داستانی بانو خرسند است که بیشتر داستانهایش دغدغههای هستیشناسانه او نسبت به زنان را به نمایش میگذارد. داستانهای خالده با پرداختهای مختلف، سعی در نشان دادن ظرافتهاي زنانه و نمايش لحن و زبان زندگی زنانه را دارد. در اين رويکرد، صرف نشان دادن مشکلات و شکایتهای معمول از نابرابريهاي جنسیتی، دغدغه نویسنده نیست بلکه نمایش قدرتمندانه حضور، اندیشه و تاثیر زنان بر زندگی است که در لابهلای واژه ها، تصاویر و خلق شخصیتهای داستانهای خالده روایت میشود.
نويسنده «مستقيم ترديد» نقبي به زمان نيز میزند، تا نه از بیعدالتی، که از برتری دايمی گفته نشده يا کتمان شده زنان در طول تاریخ روایت کند و شايد به همين خاطر هم هست که مجموعه داستانی خالده، با بازنويسی نقش یک زن در داستان «حسنک وزير» از کتاب تاریخ بیهقی، مهمترین کتاب تاریخی فارسی زبانان از قرن پنجم به این طرف، شروع ميشود.
باورها
خالده به برابری بین زن و مرد باور دارد. برابری زنان و مردان در افغانستان را او یکی از بزرگترین آرمانهایش میداند. او همواره در این راه زحمت کشیده و مطالعات زیادی در این بخش داشته است. خرسند به خوبی میداند که داعیه برابری زنان در افغانستان با مشکلات جدی روبرو است. چنانکه در یکی از مصاحبههایش می گوید: “باور به حقوق زنان و باور به هویّت مستقل زن حتا در نزد بسیاری از مردان روشنفکر ما وجود ندارد”.
ولی خالده اهل سیاه و سفید کردن مرد و زن نیست. به مظلوم و ظالم اعتقادی ندارد؛ بلکه تنها آگاهی و فهم زنان را معیار آزادی و رهایی نهایی شان از اسارت تاریخی میداند. خالده آگاهانه میخواند، آگاهانه زندگی میکند و باور دارد تا زمانی که خود زنان به آگاهی کامل نرسند وضعیت شان تغییر نمیکند. باور دارد که زنان و دختران کار برای نهادینه سازی مفاهیم برابرخواهی و عدالت طلبی را باید از اندیشیدن، کتاب خواندن و نوشتن شروع کنند و بعد داعیه بر حق شان را با پختهگی فکری در عرصه عمل بکشانند.
خالده از یک سال به اینسو، در کانادا بسر میبرد. میخواهد بیشتر تحصیل دانش کند. او مادر دو دخترِ دوقلوی-مثل خودش- زیبا هست. خالده، غزل و نگار سه ضلع مثلثیاند که میتوان آنرا زیبا توصیف کرد. خالده میگوید دخترانش را با دغدغههای انسانی عمیق بزرگ کرده و جلوههای این نوعِ تربیت در شخصیت دو فرزند همجنسش متجلی است.