عصیان در شعر و شبهای آمستردام
منبع: سایت هشت صبح
شهری عصیانگر در شمالغربی اروپا این بار محل بحثهای مرتبط به شعرهای عصیانگر و عصیان در شعر شد. آمستردام هفتهی پیش میزبان شمار از شاعران و نویسندگان و هنرمندان افغانستانی بود. شماری از افغانهای مقیم هالند، کانونی راه انداختند و این کانون در یک سال از عمرش توانست یکی از بزرگترین همایشهای ادبی افغانها در اروپا را برگزار کند. کانون شاعران و نویسندگان افغانستان در هالند که مقر آن در شهر آمستردام است، این بار توانست با راهاندازی شب «عصیان در شعر» فصل نوی از رابطهها و مناسبات فرهنگی افغانها را در اروپا بازگشاید.
محل برگزاری همایش «عصیان در شعر» یکی از مراکز تجمع یکی از مناطق مربوط به شهر هالند بود. این محل که در واقع میزبان رویدادهای فرهنگی اجتماعات خرد و کوچک هالندیها و مهاجران است، در شمال آمستردام واقع شده است. شاید برای نخستین بار افغانهای مقیم اروپا با چنین تنوّعی از میزان اشتراکشان از کشورهای مختلف، برنامهای را در گسترهی ادبیات ساختند و شکل دادند.
دستاندرکاران این همایش نیز تلاش زیادی کردند تا یک برنامهی متفاوت از کار فرهنگی ارایه دهند. شعر، اما، تنها مایهی این برنامهی فرهنگی نبود. مباحث و سخنرانیها در زمینهی عصیانگری در شعر از گذشتههای شعر پارسی تا امروز، طنز، موسیقی سنتی و موسیقی نو با مایههای اعتراض از دیگر ویژگیهای این جلسهی فرهنگی بودند.
شاعران نسل نو افغانستان از کشورهای اروپایی دور هم جمع شده بودند و به باور بسیاری از این شاعران این یگانه همایش فرهنگی در بیرون از مرزهای افغانستان است که میتوان شمار زیادی از شاعران را در آن دید. شاعران و هنرمندانی از افغانستان، انگلستان، فرانسه، آلمان، اتریش، ناروی و هالند در این نشست گرد هم آمده بودند. سهراب سیرت، ابراهیم امینی و شهیر داریوش سه شاعر متفاوت نسل نو در این برنامه حضور داشتند. این سه شاعر به دلیل این که پیوندهایشان با افغانستان هنوز خیلی تازه است و هنوز عمر زیادی را در اروپا به سر نکردهاند، توانستهاند بیشتر از سایر شاعران مقیم اروپا رابطههایشان با حوزههای ادبی افغانستان را حفظ کنند. البته پیش از این نیز شاعرانی که مدتی بیشتری در اروپا به سر کردهاند نیز پیوند فرهنگی خوبی میان شعر پارسی در اروپا و شعر افغانستان ایجاد کرده بودند.
شمار شاعربانوان در این برنامه نیز رنگ بیشتری داشت. بانو تانیا عاکفی که از او به عنوان زنی عصیانگر در شعر امروز افغانستان نام برده میشود، یکی دیگر از اشتراک کنندگان بود. همچنان حمیده میرزاد، بانو ساغر مژگان و بانو میترا عاصی (همسر قهار عاصی) نیز فضای این شب شعر را رنگینتر ساخته بودند.
محمدشاه فرهود، یکی از نویسندگان و منتقدان ادبی افغانستان، زمینههای عصیان را در شعر از زمان مولانا تا امروز بررسی کرد. به باور او، همواره نوعی همزادپنداری میان عصیان و شعر وجود داشته است و فضای شعر همواره یک فضای هنجارشکن بوده است. این خصوصیت را در شعر اکثر متقدمین و متأخرین میشود دریافت.
سهراب سیرت نیز عصیان را در شعر مولانا بررسی کرد. به باور آقای سیرت، امروز که امروز است حتا نمیشود پندارها و شعرهای مولانا را که بار ایروتیک دارند، در بسیاری از جوامع به راحتی بیان کرد. به قول آقای سیرت، پرداختن به ایروتیزم نوعی هنجارشکنی و عصیان بود که مولانا سدهها پیش به آن پرداخت.
مهمانی که عطر خانه آورده بود و از کابل در این برنامه شرکت کرده بود، پرویز کاوه یکی از شاعران خوب و یکی از روزنامهنگاران و نویسندگان موفق سرزمین ما است که در آن شب حضور داشت.
همینگونه شماری دیگر از شاعران و نویسندگان از جمله ابراهیم امینی، مژگان ساغر، حمیده میرزاد و برخی دیگر در بارهی بار عصیان در شعر فارسی سخنرانی کردند و ظرفیت زبانی فارسی و فضای مساعد شعر فارسی را برای عصیانگری بررسی کردند.
ترانههای اعتراضی شکیب مصدق نیز که در پیوند به ظرفیتهای شعر اعتراضی و شعر عصیانگر اجرا شد، یکی دیگر از بُعدهای زیبایی این نشست فرهنگی بود. شکیب مصدق که از او به عنوان بنیانگذار و یا هم شکلدهندهی ترانههای اعتراضی در افغانستان نام برده میشود، از مدتی به این سو در آلمان به سر میبرد و بیشتر آهنگهای سالهای پسیناش نیز در آلمان ساخته شدهاند.
در بخش شعر، فضا برای عصیانگریهای شاعرانهی شماری از شاعران معترض خوب فراهم بود. شهیر داریوش که شعرهایش مایههای جدی از اعتراض در برابر وضعیتی که تفسیرهای تاریخی و دینی ایجاد کردهاند، دارد، نیز شعر خواند. پرویز کاوه، سهراب سیرت، ابراهیم امینی، مژگان ساغر، حمیده میرزاد، میترا عاصی، تانیا عاکفی، احسان نیازی، پرنیان صادقیان، حامد خاوری و شماری دیگر نیز شعرهایشان را خواندند. این برنامه از سوی نگارندهی این سطور (صنم عنبرین) و احسان نیازی گردانندگی میشد.
و اما شعر عصیانگر
عصیان در شعر، موردی است که کمتر به آن پرداخته شده است. عصیانگری و بیان هنجارشکنانه در شعر فارسی از گذشتهها وجود داشته است.
نمونههایی از هنجارآفرینیهای محتوایی را میتوان در شعرهای مولانا، سعدی، عبید زاکانی و سایرین به وفور یافت و اما شاعران امروز نیز در متن عصیان محتوایی و شکلی در شعر کارهای فراوانی کردهاند. در گستردهی شعر امروز فارسی، نمونههای فراوانی از عصیان و فرار از هنجارها و قاعدهها فراوان دیده میشود. آنچه را که شب شعر آمستردام به عنوان نمونه مطرح کرد، یک بحث مکتوم بود که باید به روی بستر بحثهای ادبی میآمد. امروز از صدا سلطانی، مهتاب ساحل، لیمه افشید و برخی دیگر میتوان به عنوان نمونههای عصیانگر در شعر یاد کرد. با این حال، آنچه مسلم است این است که ادبیات پارسی هنوز نتوانسته است تجربههای نوینی از عصیان را که در شعر نو دنیا تجربه و تکرار میشود، به خوبی تمثیل و تجربه بکند. دلیلاش هم این است که سنتهای حاکم بر وضعیت زندگی ما به حدی دست و پا گیراند که در بهترین وضعیت تلاش ما این است که مبتنی بر شرایط موجود حرکت کنیم و مبتنی بر شرایط موجود تصمیم بگیریم.
این مورد اما در شعر متقدمان ادبیات به خوبی رعایت شده است. شاید نسل مولوی و سعدی بیشتر از نسل کنونی دغدغههای ناشی از ترس از جماعت داشت و شاید هم زمینههای قانونگریزی در آن شرایط به مراتب بیشتر بود. این که برخی از قوانین در زمینهی پرداختن به مسایل اجتماعی از طریق ادبیات دستوپا گیر اند، یک امر مسلم است. اما گریز از قواعد تحمیلشدهی اجتماعی و گریز از فضای اختناقآور سنتی شاید درسی بوده است که مولانا با عصیان در شعر برای ما داده است.
عصیان در شعر میتواند به سادگی شکستن یک هنجار شکلی در شعر باشد و یا هم میتواند به گستردگی مطرحساختن مسایل اجتماعی دستوپا گیر باشد. شکستن وزن در شعر، فرار از قاعدههای شکلی شعر، به همریختگی محتوای شعر و یا هم مطرحساختن مباحث ایروتیک، خداستیز، قانونگریز و سایر موارد در طول تاریخ ادبیات به عنوان نمونههایی از عصیان شناخته شدهاند.
اکنون جدا از آنچه که محتوای نشست ادبی آمستردام به ارمغان آورد، نفس برگزاری این نشست نیز برای ایجاد فضای همکاری و رسمیتبخشیدن و نظمدادن به نشستهای ادبی در بیرون از مرزهای افغانستان مهم بود. البته مهمتر این که این نشست، رضاکارانه برگزار شد و اشتراک وسیعی را نیز در پی داشت. کارگزاران این نشست به این باور اند که این اقدام در سالهای بعدی با مباحث محوری جدیدی در زمینهی ادبیات پی گرفته خواهد شد و ادامه خواهد یافت.