سکینه حسینی: دخترم از کارم در بست وکالت ناراض است

ترتیب: سودابه احراری

زنان افغانستانی در کنار مشکلات وچالش‌های پیش رو توانسته اند دوشا دوش مردان در فعالیت‌های اجتماعی، سیاسی، فرهنگی و اقتصادی سهم بگیرند و گام‌های ارزنده شان را در زمینه خدمت به مردم بردارند.

سکینه حسینی نماینده مردم در شورای ولایتی هرات یکی از زنانی است که همواره با مشکلات مبارزه کرده تا بتواند برای مردم این جامعه خدمت نماید.

خبرگزاری بانوان افغانستان هم این بار در بخش زنان نخبه به سراغ سکینه حسینی رفته تا شمار را با کارکرد و دست‌آوردهایش بیشتر آشنا سازد.

کار و تحصیلات

از رشته حقوق وعلوم سیاسی دانشگاه اشراق فارغ شدم. از سال 1374 فعالیت‌های خود را آغاز کردم در قدم اول در بخش آموزشی و بعد به عنوان آموزگار تربیت مربی زنانی را آموزش دادم که بتوانند در سطح جامعه کار نمایند. بعداز رفتن طالبان در اولین انتخابات برای لوی جرگه اضطراری به عنوان نماینده منتخب مردم هرات دومین خانمی بودم که بلند ترین آرا را گرفتم. بعداز این بر اساس سروی که از طرف وزارت امور زنان انجام شد من در سطح افغانستان سومین خانمی بودم که بصورت خودکفا رشد کرده بودم و برای آموزش مدت یکماه به آمریکا فرستاده شدم. با موسسه‌ خیریه سیدالشهدا نیزهم همکاری داشتم. از آمریکا که برگشتم ازدواج کردم و ثمره ازدواج من یک طفل دختر شد. همسرم اینجینیر برق بود که در روز تولد دخترم در حمله انتحاری کشته شد.

اشتراک در انتخابات شورای ولایتی

در اولین دور انتخابات شورای ولایتی اشتراک کردم و با چهار هزار پانزده رای تا آخرین دقایق جز برنده‌ها بودم اما بعد نتیجه معلوم نشد وشکست خوردم.

من به عنوان یک خانم  باوردارم که تغییر را از خود باید آغاز کرد تصمیم گرفتم که فعالیت‌های آموزشی خود را دوباره ادامه بدهم تا اینکه مردم از من تقاضا کردند که خود را کاندیدا کن من هم با توجه به این که یکبار شکست خورده بودم به دعوت مردم لبیک گفتم و دوباره به میدان آمدم و به عنوان اولین خانمی که در هیئت اداری شورای ولایتی به عنوان منشی توانست راه پیدا کند من بودم .

در دوران شورای ولایتی من به عنوان منشی کار کردم و به عنوان رییس کمیته حمایت از خانواده که یکی از موسسان آن هم بودم در کمیته نظارت از پلان‌های انکشافی، کار کردم و دست آوردهای خوبی هم داشتیم.

در انتخابات دورفعلی که اشتراک کردم زیاد علاقمند نبودم اما خوب مردم زیاد اصرار کردند. امسال هم مجدا به عنوان منشی ایفای وظیفه می‌کنم ودر کنار آن عضو کمیته فرهنگی نیز هستم.

دشوار بودن کار در شورای ولایتی

کار کردن درهرجا سخت است چون با موانع روبرو می‌شویم.حتی در خانه هم کارکردن دشوار است.  کار در شورای ولایتی که یک محیط مردانه است با توقعات خاص و طرز دیدهای خاص. اما اگر ما از خود توانمندی و ظرفیت نشان دهیم طبا از یک مرد هم قوی تر کار کردیم و کار می‌کنیم. خیلی نمی توان گفت سخت است چون این میدان را شناخته شده آمدیم و قدم گذاشتیم. ناشناخته نیامدیم  بناء می‌دانیم که با چه خطراتی مواجه هستیم از کارکردن خود در شورای ولایتی راضی نیستم اما تلاش کردم که یک نماینده موفق باشم.ولی  باید قضاوت را به مردم گذاشت.

دادخواهی‌های برای زنان

کار برای زنان زیاد انجام دادیم. مثلا اولین کاری که ما انجام دادیم. یک سرپناهی را برای زنانی که مشکل عقلی عصبی دارند و در روی سرک‌ها می‌مانند و متاسفانه هلال احمر هم چندین سال در این قسمت بی توجه بود. با حمایت‌های نهادهای بین المللی ودفتر کمیسیون حقوق بشر توانستیم مرکزی برای نگهداری آن‌ها در نظر بگیریم.

در قسمت دادخواهی‌ها مثلا در قضیه ستاره سعی کردیم خود را به شفاخانه برسانیم و با نیروهای بین المللی حرف بزنیم و همه ما خواهران در این قسمت سعی کردیم و  تظاهرات راه انداختیم. در داخل شورای ولایتی، در کمیته حمایت از خانواده زنانی که به کمک نیاز داشتند می‌رفتیم کمک‌ها را جمع‌آوری می‌کردیم و به خانه‌های شان می‌بردیم. زمانی هم که احساس می‌شد که نیروهای امنیتی کسانی را که بر زنان ظلم و ستم می‌کردند و پرونده‌های شان بررسی نمی‌شد و آن‌ها را بازداشت نمی‌کردند سعی کردیم با همکاری از زنان دیگر و ملاقات‌ها ما با فرمانده پلیس این افراد بازداشت شوند.

در برخی مواقع چالش‌های که در ریاست امور زنان ایجاد شده و ما آگاهی پیدا کردیم تلاش کردیم که با آن‌ها برخورد شود. در کمیسیون منع خشونت علیه زنان سعی کردم نقش خوبی داشته باشم. با آن که خیلی از وقت‌های برای دفاع از حقوق زنان کار کردم اما توقع داشتم که برخی از خانم‌ها از من حمایت کنند که خوب آنطور که من خواستم نبوده و این سبب نشد که من کار و تلاش را کنار بگذارم.

عمده ترین چالش در زندگی

در بعضی مواقع مداخله‌های یا موافقت نکردن یک عده‌ی از اعضای خانواده. اما چون مادر و پدرم مرا حمایت کردند توانستم بر این مشکل فایق آیم. بعضی مواقع طرز دید مردم نسبت به زنی که در بیرون می‌خواهد کارنماید مشکل ساز است. من ثابت کردم که یک زن با حفظ ارزش‌های اسلامی می‌تواند به جایگاه بالایی برسد. باید ثابت کرد که توانمند هستی. یکی از چالش‌های که من با آن مواجه شدم تهدیدهای بود که صورت می‌گرفت که مثلا دخترت را اختطاف می‌کنیم و باید از انتخابات در شورای ولایتی کنار بروی که به کمک نیروهای امنیتی این مشکل تمام شد. در دوران شورای ولایتی در خانه من نارجک پرتاب شد که به کمک خدا سعی کردم این مسئله را به خوبی مدیریت کنم.

یکی از چالش‌های دیگری که در زندگی با آن مواجه شدم از دست دادن همسرم بود. و حرف‌های که مردم در مورد به دنیا آمدن دخترم می‌زدند که ” ای کاش این دختر نبود و پسر بود” خیلی برایم درد آور بود که نعمت خدا را نادیده می‌گیرند.

شایعات پشت سرم زیاد بود شایعات خیلی بدی که روی روحیه زنان تاثیر بدی می‌گذارد. در بعضی مواقع هم کار و فعالیتی که ما انجام دادیم او کار بنام یک فرد دیگری تمام شده و به عوض من از یکی دیگر تقدیر شده اما این مرا خسته نکرد باز هم میدان آمدم و با همه این چالش‌ها مبارزه کردم.

بازتاب کار در بیرون

نوع برخورد مردم و رای دادن مردم در این دوره برای من ثابت شد که مردم نه به چهره نگاه می‌کنند نه به مذهب و نه به قوم نگاه می‌کنند . وقتی در کنار مردم باشی مردم در کنار کسانی ایستاده خواهند شد که به آن‌ها خدمت کند. برخورد مردم در بیرون هم نشان ‌دهنده این است که به کارکردن من باور دارند. نمی‌توانم بگویم صدرصد اما تا حدودی مردم از من راضی اند. و از همین جا می‌خواهم خدمت تمام مردم عرض کنم که اگر ما کوتاهی کردیم ما را به بزرگواری خود ببخشند و اگر کج می‌رویم لطفا ما را هدایت کنند.

وضعیت زنان در کشور

حضور زنان از لحاظ کمی حضور خوبی است در داخل کابینه دولت، در داخل پارلمان، شورای ولایتی و اداره‌های دولتی. اما اگر بخواهیم از لحاظ کیفی بررسی کنیم نمی توانیم بگوییم کار شان زیاد کیفیت داشته است.

انتقادها بخاطر رای دادن به کامران علیزایی

یکی از اتهاماتی که وارد می‌شود این است که ما پول گرفتیم.اما خدا شاهد است. ما در مراسم تالیف دست به قرآن گذاشتیم .من شخصا کاری نمی‌کنم که او قرآن به کمر من بزند. در دوره اول من ناشناخته به آقای علیزایی رای دادم . به احترام یک صنفی خود که به خانه من آمد که به آقای علیزایی رای بده. اما در دوره دوم بعضی تخطی‌های که از آقای علیزایی دیدم رای ندادم. اما چرا در این دوره رای دادم. یک نفر از بیرون از من خواست که رای بدم و من چون کسی که به من گفت رای بده کسی بود که جان مرا ازمرگ نجاد داد به خاطر حرف او آدم رای دادم. رای هم که من دادم به شرطی بود که آقای علیزایی در هر کاری که انجام می‌دهد از من مشوره بگیرد.

خانه و خانه داری

در داخل خانه همه کارها را خودم انجام می‌دهم. یک نوع برنامه دارم. تلاش می‌کنم که کمتر بخوابم و به تمام کارها برسم. چای صبح را آماده می‌کنم. غذای چاشت را درست می‌کنم. و قتی هم که خانه آمدم همه چیز آمده است وقتی هم که نتوانم مادرم مرا کمک می‌کند. به دیگرا ثابت می‌کنم که اگر انسان بخواهد می‌تواند. اما بعضی وقت که مصروفیت‌هایم زیاد است سکتکی‌های به کارهام وارد می‌شود. ولی تلاش می‌کنم که در قدم اول یک مادر باشم دوم یک زنی که در بیرون از خانه کار می‌کنم می‌خواهم یک الگوی خوب برای دخترم باشم. خانه داری فقط در آشپزی نیست ارتباط برقرارکردن با فرزند ارتباط برقرارکردن با خانواده‌ی که همرایش زندگی می‌کنید و از همه مهمتر ارتباط با همسر است.

دخترم از کارم رضایت ندارد

هیچ وقت دخترم از این که در بست وکالت کار می‌کنم راضی نبوده و نیست. یکی از دلایلش این است که او بارها دیده که خیلی ناعادلانه در موردم قضاوت شده. در صورتی که دخترم شاهد بوده که من در مورد آن قضیه چقدر کار کردم. توان من همان اندازه بوده اما شاید نتیجه، نیتجه مطلوب نبوده است. می‌گوید مامان استعفا بده وقتی مردم قدرتو را نمی‌دانند. اما از طرف دیگه وقتی جای از من تقدیر می‌شود باز می‌گوید که مامان من بتو افتخار می‌کنم.

پیشنهاد و انتقاد

با موانع روبرو می‌شوید مثل آب باشید. هرگز هدف خود را تغییر ندهید روش خود را برای رسیدن به هدف تغییردهید. آب وقتی با مانعی مثل سنگ روبرو می‌شود اگر ایستاده شود حالت بدبویی را به خود می‌گیرد اما اگر تلاش کند از یک جای مسیر خود را پیدا می‌کند.

کار در اجتماع و خانه نیز باید برای زنان همین طور باشد است. زنان نباید ناامید باشند. باز هم براساس آیه مبارکه تاکید می‌کنم که” تا خودت خواهر من تغییر را از خودت شروع نکنی کس دیگه به سراغت نمی‌آید پس شروع کن از تو حرکت از ما برکت.”

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا