برابری شغلی لازمه‌ی جامعه افغانستان!

نویسنده: نیلوفر نیک‌سیر ماستر ادبیات فارسی

زنان به عنوان موجوداتی  که نیمی از پیکر اجتماع را تشکیل داده اند همیشه  زبان زد اند. این مقوله ی” نیمی از پیکر اجتماع” همیشه بر سر زبان‌ها بوده اما هیچ وقت به این نیمه توجه نشده ودر حد حرف باقی مانده است.

این نیمه‌ی اجتماع در طول تاریخ همواره وقتی حرفی برای گفتن داشته ، خاموش مانده و چنان به این خاموشی ادامه داده است که امروز تمام حرف‌ها از ذهنش فرار کرده؛ این خاموش حاصل زمینه‌ایست که دیگران حرف زده اند و زنان هرچند چیزی گفته اند کسی نشنیده ولذا خاموشی را بر بیان ترجیح داده اند.

این نیمه همواره منفعل بوده ومحل هیچ‌گونه تولید ذهنی وفکری قرار نگرفته است. یعنی مجال اینکه پایگاه فکری‌ای را تشکیل دهد نداشته .

وقتی پای برابری شغلی وسط می‌آید، به این برآیند می‌رسیم که زنان در طول تاریخ به‎عنوان کسانیکه مصرف کننده صرف بوده اند عرض اندام کرده اند. در دراز نای تاریخ  شاهد زنانی هستیم که زیر خط فقر، در کنار شوهران وکودکانشان زجر را تحمل کرده  و به دست مرد خانواده دیده اند که چه وقت لقمه‌ی نانی را به خانه خواهد آورد. یا زنانی را می‌بینیم که در خاندان‌های سلطنتی واشراف لای پرقو خوابیده بودند ومصرف کننده صرف. در هر دو صورت این موجودات از خود هیچ چیزی نداشتند..

اگرازعصر خود نظری به دور ها بیفگنیم در عصر “نوسنگی” سطح اجتماع برابر بوده وزنان ومردان در کنار هم به مسایل روزمره شان رسیده‌گی می‌کردند. سخن ازینکه کدام یک ازین دو بر دیگری تفوق وبرتری دارد، هیچگاه به میان نمی‌آمده است. (  سیامک ستوده. زن وسکس در تاریخ، از الهه آسمان تا برده‌ی خانگی ) اگر این فکر تا امروز نیز جریان می‌داشت ما هرگز شاهد خشونت ونا برابری نبودیم. زنان ومردان هرکدام نقش خود را در جامعه ایفا می‌کردند واصطلاحی بنام مرد سالاری هرگز بوجود نمی‌آمد. اینکه یکی سالار دیگری باشد واو را چنان تحت قیمومیت خود در آورد که  خالی از هویت وداشته‌های انسانی‌اش کند.

شغل یعنی هویت !

برای داشتن جامعه‌ی هم سطح وعاری از نا برابری، باید زنان ومردان دوشادوش هم، گام در راهی بگذارند که مقصدش اعتلا و شعور بخشی است.

داشتن شغل برای زنان حامل اعتماد به نفس وآگاهیست. آن‌ها را از کنج خانه وآشپزخانه‌ها به درون بستری می‌کشاند که سراسر تجربه و خطر هست ومواجهه با این خطرها از آنان موجودات قوی‌ای می‌سازد که دست به هر نوع ابتکار وسازشی خواهند زد.

همانطور که در مقدمه ذکر شد، زنان در طول تاریخ موجوداتی مصرف‌گرا بوده اند وامروز  نیز به عنوان کسانیکه سرمایه‌ی مرد را صرف ظواهر زندگی می‌کنند زبانزد اند اما این تفکر وقتی از ذهن‌ها رخت بر می‌بندد که زنان دستی در جیب داشته و اثر آنرا در خانواده‌ی شان ببینند. این فعال بودن باعث می‌شود که آن‌ها به خود باور پیدا کرده وبا پولی که به دست می‌آورند آینده‌ی خود را بسازند.

ما شاهد این بوده‌ایم که زنان برای بدست آوردن کوچکترین خواسته‌های‌شان دست به دامن برادر ،پدر وشوهر زده اند این وابستگی همواره جریان داشته است وزنان انگار به این تکیه دادن‌ها خو کرده اند. تاجاییکه وقتی شوهر می‌میرد او تنها تکیه گاهش را از نگاه عاطفی و بنیه‌ی مالی از دست داده است ومثل جسمی که بین زمین وهوا دست وپا بزند تنها می‌ماند.

برای بر طرف سازی این معضل‌ها خوبست که به دختران از کودکی استقلال را بی‌آموزیم واینکه سرنوشت شان تنها با ازدواج خوشرنگ نخواهد شد چون بیشترین نمود ازدواج در جوامع سنتی، روشن شدن سرنوشت وآینده‌ی زن هست وهر قدر مرد ثروتمند تر، دسترسی به خوشبختی بیشتر.

با بدست آوردن آگاهی ونبرد در  زمینه‌های فکری می‌توان به شغل‌های برابر دست یافت شغل‌هایی‌که قبلا هیچ‌گاه از آن زنان نشده است. می‌توان این رویای دیرینه راتحقق بخشید وسرنوشت یک ملت را به زنان سپرد. البته این مهم وقتی میسر است که همدیگر پذیری وجود داشته باشد. بدین معنی که مردان زنان را به عنوان کسانیکه همانند خودشان قابلیت‌های فراوان و حتی بیشتر دارند بپذیرند وزنان نیز  خواهر خوانده‌ی‌های هم شده ودر جهت اعتلا وتحقق آرمان‌های بلند شان بکوشند.

مدینه‌ی فاضله نیست آنروز اگر دانستن را مانند بذر در سطح جامعه پخش کنیم ومنتظر حاصل زیبای آن بنشینیم. دروازه‌های مکاتب باز گذاشته شوند وکلیشه‌های جنسیتی از کتاب‌های درسی پاک شود. وقتی به محتوای کتاب‌های درسی مکاتب می‌بینیم که شغل نجاری، خلبانی و… از آن مرد هست این مساله آسیب زننده بوده وباعث نقش بستن کلیشه‌های دایمی در ذهن کودکان خواهد شد. دختران مشاغلی چون خیاطی ، آشپزی و… را برای خود شایسته خواهند دید و پسران مشاغلی را که بیشتر با مشکلات دست وپنجه نرم کردن را می‌خواهد. لذا کتاب‌های درسی باید دارای محتوای هم سطح وعاری از هرگونه تبعیض جنسیتی باشد تا آنچه در ذهن کودکان نقش می‌بندد برابری باشد نه نا برابری.

فرصت‌های شغلی مناسب در همه سطوح باعث جذب بیشتر زنان به زمینه‌های کاری خواهد شد. تبلیغات مثبت در جهت اینکه زنان باید توانایی‌های فکری وجسمی شان را به محک بگذارند ، باید صورت بگیرد. نباید از حیطه ی بیرون از خانه هیولا بسازیم که زنان خود را در چهار دیواری خانه‌ها محصور ساخته وبرای اینکه گزندی به آن‌ها نرسد پای در دامن کشند. رشته‌های متنوع تحصیلی باعث می‌شود که زنان به کار بپردازند و بتوانند به حیث کمک کننده‌های اقتصادی در جامعه نقش بازی کنند. با  جامعه‌ای که یک نیمه‌اش راکد وبی حرکت است هیچ کاری را از پیش نتوان برد.

زنان باید باور کنند که در بهتر سازی آینده‌ی فرزندان شان نقش دارند وباید مثل دیواری استوار در پشت آن‌ها قرار بگیرند  تا اینکه فقط نقش پدر در زندگی پر رنگ نباشد و مادر نیز در به سازی زنده‌گی فرزند از هر لحاظ اثر بخش باشد. زنان را جامعه  تنها در خوب آشپزی کردن وخوب پرستاری کردن شان نشناسد یا در احراز مشاغل  معدودی چون معلمی ، پزشک زنان و… .

باید زمینه  و وسعت دید چنان وسیع باشد که این کلیشه‌ها در هم شکسته شوند وما شاهد فردای روشن و عاری از نا برابری باشیم.

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا