کسی که طویانهاش بیش عزتش بیشتر!
نویسنده: زینب محسنی
در جامعه من زیباترین رویاهای پدر متعلق به برادرم است و قشنگترین آرزوهای مادر در وجود پسرش واقعی میشوند.
نمیدانم، شاید حق دارند؛ شاید به خاطر این که از آن قدیم قدیمها که عقلم قد نمیکشد یک متل بین مردم بوده و آن این که «دختر مال مردم است.»
شاید داشتن من را ترسناک میدانند. راستش نمیدانم چرا، من این برداشت را از حرفهای قوم و خویش دارم. راستش را بخواهی هر وقت که برای من خواستگار میآمد، نزدیکان پیش پدر میآمدند و میگفتند «این بار را تا اینجا کشیدی بس است، بیانداز گردن دیگری و نفس راحتی بکش!»
این حرف همیشه بود تا این که یک روز پدر تصمیم گرفت شوهرم بدهد، من هم راضی بودم اما پدر شرطی داشت و آن این که «من در بدل هفت لک افغانی!»
واقعا من جنس بودم؟؟ یا همان باری که روی شانههای پدر سنگینی میکرد؟!
شاید میخواستند قیمت سیزده سال کشیدنم را حساب زنند!
و آنها، خواستگارهایم را میگویم؛ با نگاهی براندازم کردند و بعد با رضایت تمام قبول کردند.
آن نگاه برای من سرشار از معنا بود شاید این که جنس ارزش این قیمت را دارد و شایدهم بردهای حلقه به گوش مناسبی به چشم شان خوردم که پس از ازدواج، هر نفس را باید با اجازه ارباب میکشید.
من میدانستم که بعد از ازدواجم اگر هر ستمی هم باشد، بر من روا خواهد بود چون جنس فروخته شده دست فروشنده را از آن کوتاه میکند و تمام اختیارات بر روی جنس از آن صلب خواهد شد. بعد از آن شاید همه فریادهایم فقط یک چیز در خود داشته باشد و آن انعکاس!
نه؛ من به این ازدواج ناراضم!!
پیشکش گرفتن عرف کهنی است که در شماری از کشورهای جهان سوم مخصوصا افغانستان وجود دارد.
برای گرفتن پیشکش یا طویانه از خانواده داماد، مردم دلایل مختلفی را مطرح میکنند.
شماری بر این باور اند که هر دختر وقتی وارد خانه شوهرش میشود باید با خود جهیزیه داشته باشد و شماری از خانوادهها به دلیل اوضاع ضعیف اقتصادی و مخارج بالایی که تهیه این جهیزیه میطلبد، گرفتن پیشکش را لازم دانسته و تهیه جهیزیه را دلیلی برای این الزام میدانند.
و اما در این میان شماری هم هستند که از نظر اقتصادی نیاز مبرمی به دریافت طویانه ندارند اما آن را حق خود دانسته و میگویند این مبلغ ناچیزی برای جبران زحماتی است که برای دختر خود تا کنون کشیده اند.
در بین مردم دیدگاههای متفاوتتری هم نسبت به این قضیه وجود دارد به طور مثال عدهای گرفتن پیشکش یا طویانه را وسیلهای برای فخر فروشی میدانند به این معنا که هر خانوادهای که توانست بابت دخترش طویانه بیشتری بگیرد، یعنی دخترش نسبت به دختری که طویانهاش کمتر است برتری دارد و به قول عوام از عزت و احترام بیشتری در بین خانواده شوهر برخوردار خواهد بود.
اما اگر بخواهیم دید کلی نظر به قضیه داشته باشیم این عرف که مشخص نیست از چه زمانی در بین جامعه وجود داشته و دارد عرف منفی و ناپسندی است که بر اثر تکرار در بین جامعه جا افتاده و مردم آنرا پذیرفته اند هرچند که امروزه در شماری از شهرهای افغانستان همانند هرات این پدیده تا حدودی کمرنگ شده است اما در روستاها هنوزم هم در بین بیشتر خانوادهها این عرف حاکم بوده و در بین نسلها انتقال مییابد.