فروشندهای در نقش مشتری؛ مبارزهی «یلدا» با ممنوعیت کار زنان در بلخ
لیدا بارز
با لحنی آرام و چهرهای خندان، تکتک مشتریان زن را راهنمایی میکند. قیمت هر کالا را به دقت توضیح میدهد و حتا اگر مشتری خریدی نکند، با لبخندی او را بدرقه میکند؛ اما یلدا، بهطور قانونی اجازهی کار و فعالیت ندارد. در طول روز و هنگام فروش، هر زمان که نیروهای «امر به معروف و نهی از منکر» طالبان، برای بازرسی به فروشگاهها و دکانهای سطح شهر میآیند، همکاران مرد وارد عمل میشوند و یلدا نقش مشتری را بازی میکند. گاهی نیز ناچار است فروشگاه را ترک کرده و خود را از دید این گروه پنهان کند.
یلدا حبیبی*، ۲۴ ساله و ساکن شهر مزارشریف، از پنج سال پیش مشغول فروشندهگی است؛ اما پس از رویکار آمدن طالبان در اگست ۲۰۲۱، این کار را بهطور مخفیانه در یکی از فروشگاههای شهر ادامه میدهد.
در میان انبوهی از محدودیتها و محرومیتهای طالبان بر کار و فعالیت زنان، یلدا با ترس از دست دادن شغلش دستوپنجه نرم میکند. او در گفتوگو با خبرگزاری بانوان افغانستان، میگوید: «وقتی نیروهای امر به معروف میآیند، میترسم که متوجه حضور من بهعنوان فروشندهی زن شوند. این میتواند دردسر بزرگی برای من باشد. اگر شغلی نداشته باشم، چگونه میتوانم به درسم ادامه بدهم و بخشی از هزینههای خانواده را فراهم کنم؟ با ترسی که تمام وجودم را گرفته، هر روز با خودم میگویم: امروز میآیند و مرا از کار منع میکنند… یا فردا».
یلدا، فروشندهگی را از سال ۱۳۹۹، از روی مجبوریت آغاز کرد. او از این طریق هزینههای تحصیل خود و کمکهزینههای خانوادهاش را فراهم میکند. یلدا که در خانوادهای ششنفره زندگی میکند، اکنون تنها نانآور خانواده است و همزمان در یکی از انستیتوتهای صحی، رشتهی قابلهگی عالی را میآموزد.
او در بخشی از صحبتهایش به خبرگزاری بانوان افغانستان، میگوید: «دختر بودن در شرایط کنونی افغانستان دشوار است. باید هم درس بخوانی، هم کار کنی و همزمان هزینههای خانواده را فراهم کنی. مسیر من متفاوت بود. هیچ حامیای نداشتم که مرا کمک کند. تازه از مکتب فارغ شده بودم و جایی کار مناسب برایم نبود، تا اینکه به فروشندهگی روی آوردم».
یلدا، فروشندهای در شهر مزارشریف، پیش از به قدرت رسیدن طالبان، دکان مستقل لوازم آرایشی و بهداشتی خود را داشت؛ اما پس از وضع محدودیتهای کاری برای زنان، او مجبور شد در یک فروشگاه مردانه مشغول به کار شود.
او حضور در اجتماع را نمادی از قدرت زنان میداند و میگوید: «اکنون در یکی از فروشگاههای لوازم بهداشتی، آرایشی و زیرپوشهای زنانه مشغول به کارم. حضور من در اجتماع قدرت من است و مبارزهام با دشواریهای زندگی و حکومت طالبان را نشان میدهد».
کار یلدا مورد استقبال مشتریان زن قرار گرفته است. او میگوید: «زنان هنگام خرید از دکانهای زنان احساس راحتی بیشتری دارند. فروشگاهی که من در آن کار میکنم، مکانی است که زنان میتوانند هر چیزی که بخواهند را تهیه کنند. به همین دلیل، مشتریان زن و دخترانی که به ما مراجعه میکنند، احساس خرسندی دارند».
بهباور یلدا، حضور زنان در اجتماع، چه بهعنوان فروشنده، تجارتپیشه یا در هر بخش دیگر، سبب دلگرمی سایر زنان و دختران میشود. او میگوید: «وقتی مشتریان زن به فروشگاه میآیند، حضور مرا در دکان حس میکنند. این برایشان احساس خوبی به همراه دارد و خوشحال میشوند. آنان میگویند: از دیدن زنان بهعنوان فروشنده ابراز امیدواری دارند».
یلدا، در ادامه میافزاید: «حضور من بهعنوان فروشندهی زن، سبب جذب مشتریان زن و دختر میشود. آنان به راحتی میتوانند لوازمی که نیاز دارند را پیدا کرده و آزادانه خرید کنند».
او حضور فروشندههای زن در فروشگاهها و دکانهای سطح شهر را ضروری میداند و میگوید: «وقتی به لباسفروشیهایی میروم که فروشندههای مرد دارند، برای گفتن سایز لباس خجالت میکشم؛ اما اگر فروشنده زن باشد، به راحتی میتوانم سایز مورد نظر را درخواست کنم».
یلدا، از میزان درآمد و شرایط کاریاش در دوران جمهوری راضی بوده و به خوبی از آن دوران یاد میکند؛ اما اکنون با کاهش درآمد مواجه است. او میگوید: «در آن زمان زنان مستقلتر بودند. بسیاری از دختران شاغل و صاحب شغل بودند که میتوانستند با خیال راحت خرید کنند؛ اما اکنون درآمد ما پایین آمده و بسیاری از خانوادهها بیکار شدهاند. حالا مردم بیشتر به خوراک و نیازهای روزمرهشان اهمیت میدهند و اولویتشان فراهم کردن نیازهای اساسی است».
با وضع محدودیتهای کاری زنان از سوی طالبان، بسیاری از زنان استقلال مالی خود را از دست دادهاند که یکی از دلایل عمدهی کاهش فروش یلداست. او اکنون ماهانه بین ۴ تا ۵ هزار افغانی سود خالص دارد، در حالی که در دوران جمهوری میتوانست تا سقف هفت هزار افغانی از طریق فروشندهگی به دست آورد.
کمبود درآمد تنها چالش یلدا نیست. او در این مسیر با مشکلات و سرکوبهای دیگری نیز روبهرو است، از جمله دشواریهای کاری در فروشگاه و نگرانی از بازداشت توسط نیروهای «امر به معروف و نهی از منکر» طالبان.
در روزهای نخست بازگشت طالبان به قدرت، محدودیتهایی برای کار یلدا وضع شد. این گروه درخواست کرد که زنان برقع بپوشند و کاملا پوشش سیاه داشته باشند، حتا دستکش بپوشند. با گذشته سه سال، این محدودیتها همچنان برقرار است و زنان بدون حجاب کامل مورد نظر طالبان نمیتوانند به راحتی رفتوآمد کنند و در برخی موارد حتا در جادها تحقیر میشوند.
با وضع محدودیتهای طالبان، بسیاری از عرصههای کاری بسته شده و زنان در انزوا قرار گرفتهاند. گرفتن شغل یا راهاندازی کسبوکار برای زنان بسیار دشوار شده و به آنان اجازهی کار یا جواز کار داده نمیشود. به همین دلیل، یلدا از دکان مستقل خود دست کشید و به فروشندهگی در فروشگاه مردانه روی آورد.
نیروهای «امر به معروف و نهی از منکر» طالبان، به طور معمول هر هفته یک بار، در روزهای چهارشنبه، از همهی دکانها و فروشگاههای شهر مزارشریف، بازدید میکنند. در روزهای دوشنبه، محتسبین این گروه بهطور گروهی در خیابانهای شهر گشتوگذار دارند و بیشتر با زنانی که حجاب مطابق نظر این گروه را ندارند، برخوردهای زشت میکنند.
این نیروها به دکانداران مرد نیز تاکید میکنند؛ زنانی که حجاب مدنظر طالبان را رعایت نمیکنند، نباید وارد فروشگاههای آنان شوند. یلدا میگوید: «چالش اصلی این گروه تنها حجاب است. حجاب به کلام رایج این گروه تبدیل شده است. به دکاندارها میگویند حتا به زنانی که حجاب ندارند، لوازم نفروشید. فروختن لوازم به زنان بدون حجاب حرام است».
به باور یلدا، موفقیت، آرامش و رفاه در انتظار جامعهای است که زنان دوشادوش مردان کار کنند، سهم داشته باشند و از حقوق برابر برخوردار شوند.
او میگوید که سختگیریهای طالبان نمیتواند مانع پیشرفت و دستیابی زنان به اهداف و آرزوهایشان شود. باوجودی که شرایط دشوار شده و فضا تنگتر است، زنان همچنان در مبارزه با محدودیتهای طالبان، حضور فعال در اجتماع دارند.
یلدا میافزاید: «ما ریسکهای زندگی و کار در این جامعه را پذیرفتیم و به خود قول دادیم که موفق خواهیم شد. وقتی نیمی از جامعه زنان هستند، پس باید سهم مساوی داشته باشند. من تنها خواهان اجازهی فعالیت زنان هستم. میخواهم مانند گذشته دکان شخصی خودم را داشته باشم و بهعنوان فروشنده دیگر در فروشگاههای مردانه کار نکنم. وقتی همه مهارتهای لازم را دارم، چرا باید کارمند باشم؟»