خشونت خانگی، برزخ زنان در حاکمیت طالبان؛ «به که شکایت کنم؟»
حدیث حبیبیار
«هر روز مورد لتوکوب قرار میگیرم و وقتی به حوزههای طالبان مراجعه میکنم، به من میگویند که برو سر خانه و زندگیات». بخشی از گفتههای زنی که در سه سال اخیر مورد خشونت خانگی از سوی شوهرش قرار گرفته است. شهناز، مدعی است که در حاکمیت طالبان، خشونتهای خانگی به طرز «وحشتناکی» افزایش یافته و نه تنها شرایط برای حقخواهی و وکالت زنان دشوارتر شده، بلکه «هیچ نهادی» به وضعیت زنان در افغانستان، رسیدگی نمیکند.
شهناز رسولی، کارآفرین از ولایت هرات است. او فعالیت در هنر خیاطی را ده سال پیش آغاز کرد تا دشواریهای زندگی شش نفرهاش را به دوش بکشد؛ اما هر روز بهخاطر درآمد کم، تحت ضربوشتم شوهر معتادش قرار میگیرد.
در کشورهای کمدرآمد و سنتی همانند افغانستان، معمولا مردان خانواده، سرپرستی و تهیهی نفقه را بهدوش دارند؛ اما برای شهناز، این داستان فرق میکند. شوهرش نه تنها حمایت نمیکند، بلکه زندگی پر از رنج و درد را برای او رقم زده است.
شهناز، در گفتوگو با خبرگزاری بانوان افغانستان، اضافه میکند: «او غرق در اعتیاد است. شبها مرا با خشونت تحقیر میکند. تمام زحماتم بیارزش میشود و در دنیای او جایی برای عشق نیست، تنها خشم و بیرحمی است».
بانو رسولی با ابراز نگرانی میگوید که هر روز مجبور است که سهصد افغانی برای خرید مواد مخدر به شوهرش پول نقد بدهد در غیر آن با خشونت و تحقیر روبهرو میشود. شهناز با صدایی لرزان اضافه میکند که تاکنون دو بار بر اثر خشونتهای شوهرش دستش شکسته است؛ اما با وجود تمام دردها و رنجها، هنوز هم به هنر خیاطیاش ادامه میدهد. شهناز، بجز خیاطی راهی دیگری برای کسب درآمد ندارد.
شهناز، در بخشی از صحبتهایش، جریان زندگی روزمرهاش را چنین روایت میکند: «تمام روز بیرون است و گم. زمانیکه شام میآید، میگوید که پول بده وگرنه لت میخوری. از صبح تا شب خیاطی میکنم و کمرم شکسته است؛ اما مجبورم پول بدهم که دود کند».
کارآفرین زن، بیان میکند که نه تنها خودش، بلکه فرزندانش نیز از خشونتهای خانگی آنان، رنج میبرند. او میافزاید: «احساس میکنم که هیچ راهی برای نجات خود و خانوادهام وجود ندارد».
بانو رسولی افزوده است: «وضعیت زندگی من خیلی خراب است.از زمانیکه فرزندانم بزرگ شدند، روحیهشان خیلی تحت تأثیر قرار گرفته است. اصلاً افسرده شدهاند. زمانیکه من را میزند، هیچ کاری از دستشان برنمیآید و تنها جیغ میزنند. اگر بخواهند از من دفاع کنند، آنان را هم میزند. چند وقت ناپدید شدم، خانهام را عوض کردم، ولی باز هم پیدایم کرد».
شهناز، بارها بهدلیل زخمها و شکستگیهایی که در ناحیهی کمر و دستهایش دارد، تلاش کرده که از هنر خیاطی دست بکشد؛ اما بهخاطر فراهم کردن هزینههای زندگی و خواستهای دوامدار شوهرش، نتوانسته که از خیاطی کنارهگیری کند.
رسولی، میگوید: «کمرم تکهتکه شده و دو تا از انگشتهایم هم آسیب دیدهاند. هیچ راهی ندارم. حتا اگر طلاق بگیرم، چه فایدهای دارد؟ کجا باید بروم؟ هر جا هم بروم، باز میآید و مرا لت میکند. حتا اگر خیاطی را رها کنم، او نمیفهمد که پول دارم یا نه. از هر طریقی که شده باید برای او پول پیدا کنم».
او همچنان از عملکردهای گروه طالبان در برابر زنان انتقاد کرده و زندگی تحت حاکمیت این گروه را «مردسالارانه» توصیف میکند. شهناز میگوید که بارها به حوزههای امنیتی طالبان بهخاطر شکایت از شوهرش مراجعه کرده؛ اما هیچگونه توجهی به وضعیتاش صورت نگرفته است.
شهناز ادامه میدهد: «شوهرم هر روز ظلم میکند. بارها رفتم به حوزههای امنیتی طالبان که شکایت کنم؛ ولی برایم گفتند که برو سر خانه و زندگی خود. تنها من نیستم؛ بلکه زندگی بیشتر ما زنان تحت حاکمیت طالبان و جامعهی مردسالاری که داریم، اینگونه است. هر روز با بدرفتاری از سوی مردان مواجه هستیم».
وی میگوید که اکنون در بیسرنوشتی به سر میبرد و هر روز، با خشونتهای خانوادگی دستوپنجه نرم میکند؛ اما هیچ نهاد یا مرکزی برای حمایت و دفاع از او وجود ندارد.
بانو رسولی، در پیامی از جامعهی جهانی میخواهد که بهمنظور بازگشایی دوبارهی نهادهای حقوق بشری در افغانستان، فشارهای بیشتری بر گروه طالبان وارد کند. او معتقد است که این اقدام میتواند به بهبود وضعیت حقوق بشر در کشور کمک کرده و شرایط را برای آزادیهای اساسی مردم، بهویژه زنان و کودکان، تسهیل کند.