تولید دستکشهای گرم؛ استقامت زنان در سردی روزگار
حدیث حبیبیار و زحل شمس
شماری از کارآفرینان زن در ولایت بلخ، با دستان هنرمند خود نه تنها از سپیدهدم تا غروب به تولید دستکشهای نرم و گرم برای مردم مشغول هستند؛ بلکه در اوج سختیها و محدودیتهای طالبان، راهی برای ایستادگی و خودکفایی ساختهاند. آنان میگویند که با وجود همهی دشواریها و بحرانهای اقتصادی، همچنان در تلاشاند تا از این راه مصارف زندگی خود را فراهم کرده و بر خانهنشینی غلبه کنند.
مژگان رحمتی، دانشآموختهی رشتهی اقتصاد دانشگاه بلخ است. او پیش از روی کار آمدن طالبان در یک نهاد خارجی فعالیت میکرد. اکنون به همت خود و گروهی از زنان دیگر، کارگاه تولید دستکشهای زمستانی را راهاندازی کرده است.
او میگوید: «پس از تغییر نظام سیاسی، تلاش کردم که یک فعالیت برای خود پیدا کنم و در کنار آن، با دو دوستم این کار را آغاز کردیم. چون ما هنر خیاطی را بلد بودیم، خواستیم کاری متفاوتی انجام دهیم و خوشبختانه مورد استقبال مردم قرار گرفت».
مژگان ۳۰ ساله، هدف از راهاندازی این کارگاه را رهایی از خانهنشینی و فراهم کردن منبع درآمدی برای خانوادههای شان عنوان میکند. او گفت: «ما در این کارگاه تلاش داریم تا در برابر محدودیتها و فقر مبارزه کنیم».
همچنان بانو رحمتی میگوید که پس از وضع ممنوعیتهای کاری و آموزشی از سوی طالبان، احساس از دست دادن همهی دستاوردهای ۱۶ سالهاش، او را به مرز افسردگی کشاند. وی میافزاید: «روی کار امدن طالبان و تغییرات ناگهانی و سخت، همچون ضربهای بود که همهی آرزوها و تلاشهای چندین سالهام را از من گرفت».
این کارآفرین زن میافزاید که بهدلیل محدودیتهای طالبان، دو سال در خانه حبس بوده؛ اما به کمک دو همکارش توانسته از این حبس خانگی رهایی یابد و با راهاندازی این کارگاه به زندگیاش ادامه دهد.
مژگان افزوده است: «زمانی که طالبان قدرت را گرفتند، خود را در اتاقی حبس کرده بودم و هیچ چیزی خوشایند نبود. یک روز دو دوستم که اکنون با من همکار هستند، آمدند و گفتند: “تا کی میخواهی اینطور زندگی کنی؟ باید برای رسیدن به اهدافت مبارزه کنی”. این صحبتها انگیزهای شد تا برای موفقیت خود تلاش کنم».
او با ابراز خرسندی میگوید که اکنون خوشحال است که به دور از فضای «تنگ» خانه شغلی دارد و با وجود امکانات محدود، در برابر محدودیتهای روزافزون طالبان مبارزه میکند. رحمتی ادامه میدهد: «فعلاً با همین امکانات کم کار میکنیم؛ دو دستگاه برای دوخت داریم، دو نفر از ما مشغول دوختن هستند و نفر سوم کارهای دیگر را انجام میدهد».
وی در پیامی از جامعهی جهانی و سازمانهای بینالمللی میخواهد که به سکوت خود در برابر اقدامهای طالبان علیه زنان پایان دهند.
در همین حال، همکاران مژگان نیز از اینکه پس از ماهها چالشهای سخت دوباره سر پا ایستادهاند، احساس خرسندی میکنند. آنان در مصاحبه با خبرگزاری بانوان افغانستان، از روزهای دشوار گذشته و تلاشهای بیوقفهای که برای غلبه بر مشکلها داشتهاند، سخن میگویند.
نوریه جمشیدی، یکی دیگر از زنان کارآفرین در این کارگاه است. او پیشاز تسلط دوبارهی طالبان، در یکی از مکتبهای خصوصی آموزگار بوده است. وی میگوید که اکنون با ارادهای قوی، برای ساختن آیندهای روشنتر از طریق کار در این کارگاه تولید دستکش، زندگی خود را به پیش میبرد.
او میافزاید که با انگیزه و ارادهی قوی، باور دارد که میتواند هر مانعی را که طالبان، سد راهاش قرار دادهاند، پشت سر بگذارد و به هدفهای بزرگتری دست یابد.
بانو جمشیدی میگوید که پس از آنکه به دلیل سیاستهای طالبان بیکار شده، به هنر خیاطی رو آورده است. نوریه گفت: «زمانیکه طالبان کابل را گرفتند، بیکار شدم و مدتی لباسهای کودکانه را در بدل۲۰ افغانی میدوختم. پساز مدتی مسوولان کارخانهها به خارج رفتند و دوباره بیکار شدم. با برادرم، مشکلات اقتصادی را تحمل کرده و نفقهی خانواده را فراهم میساختیم».
نوریه در حالی که مشغول جابهجا کردن تکههای نرم و پنبهای به درون دستکشها است، میگوید که با نزدیک شدن به فصل زمستان، بیشتر مردم به خرید دستکشهای تولیدی آنان رو آوردهاند. او میافزاید: «چون هوا نسبتا سرد شده، اکنون بیشتر مشتریان ما مردانی هستند که از موتور سیکلت استفاده میکنند».
جمشیدی همچنان از محدودیتهای وضع شده بر زنان از سوی طالبان شکایت دارد و میگوید که زنان و دختران افغانستانی، اکنون در «تنگنا» قرار دارند. او اضافه میکند که طالبان هر روز فرمانهای تازهای برای محدود کردن حقوق زنان صادر میکنند. نوریه میگوید: «گاهی اوقات با خودم فکر میکنم که شاید روزی طالبان، نفس کشیدن را نیز برای زنان حرام کنند».
نوریه، در مقایسه با سایر کشورهای اسلامی میگوید که در برخی از این کشورها زنان حتا به فضا سفر میکنند؛ اما در افغانستان آنان اجازه ندارند در شهر خود قدم بزنند. «این گروه نادان باور دارند که زن باید تنها در چهاردیواری خانه باشد و بس».
حمیده رنجبر، ۲۵ ساله و دانشآموختهی رشتهی تعلیم و تربیت است. او میگوید که در خانوادهای سنتی بزرگ شده که مخالف ادامهی آموزش دختران در دانشگاه بوده و اگر اجازه میداد، تنها باید رشتهی تعلیم و تربیت را میخواندند.
او میافزاید که علاوهبر محدودیتهای آموزشی، هیچ دختری در خانوادهاش اجازهی کار در بیرون از خانه را نیز نداشت. حمیده بهعنوان فرزند کوچک خانواده، توانست تا پدر و مادرش را قانع کند که به او اجازهی آموزش بدهند؛ اما با شرطی که بعد از فارغ شدن از دانشگاه اجازهی کار نداشته باشد.
بانو رنجبر گفته است که در دورهی دانشگاه، در زمان بیکاری نزد یک خانم سرگرم آموزش خیاطی بوده تا مهارتهای عملی کسب کند. حمیده بیان کرده است که پساز گرفتن مدرک لیسانس، پدر و مادرش او را از کار در بیرون از خانه منع کردند و تنها اجازه دادند در داخل خانه به خیاطی مشغول شود.
این کارآفرین زن افزوده که با تغییرات سیاسی و به قدرت رسیدن طالبان، دچار افسردگی شده بود. وی گفت: «با روی کار آمدن طالبان، بالای تمام رویاهایم من و دیگر دختران هم سن من خط سرخ کشیده شد».
با این حال، حمیده گفته است که از طریق هنر توانسته است روزنهای از امید برای خود ایجاد کند و با تولید دستکش، مصارف زندگی خود را فراهم کند.
حمیده میگوید همچنین در تلاش است تا به همکارانش کمک کند. او میگوید: «زمانی که کار همکارانم زیاد میشود و نیاز به کمک دارند، من هم به آنها ملحق میشوم و در کنارشان کار میکنم».
این کارآفرینان زن، میگویند که بهدلیل سیاستهای «زنستیزانهی» طالبان، هیچ نوع خواستی از این گروه ندارند؛ اما امیدوار هستند که جامعهی جهانی و سازمانهای بینالمللی هرچه زودتر بهخاطر پایان دادن به نقض حقوق بشر بهویژه حقوق زنان و دختران در افغانستان، اقدامهای جدی و فوری را روی دست گیرند.
نامهای مصاحبه شوندهگان در این گزارش بهدلیل مشکلات امنیتی، مستعار انتخاب شدهاند.