از آموزگاری دانشگاه تا مینیاتوری؛ نبرد «نیلوفر» برای زنده نگهداشتن رویاهایش
حدیث حبیبیار
دستهایی که روزگاری به آموزش دختران مشغول بودند، اکنون با رنگ و قلممو به هنر مینیاتوری در حاکمیت طالبان ادامه میدهند. نيلوفر در این مسیر به خلق زیباییها و بازتاب «روان» خود نیز میپردازد. او، در حالی که با دقت و عشق بر روی یک گلدان میناکاری میکند، میگوید: «زندگیام زیر سایهی طالبان دگرگون شده و به مسیری نامعلومی روان هستم؛ اما هر رنگ و طرحی که میزنم، تلاشی است برای زنده نگهداشتن رویاها و هویتام».
نیلوفر دانش – [نام مستعار]، آموزگار پیشین دانشگاه بلخ است. او در گفتوگو با خبرگزاری بانوان افغانستان از دگرگونی عمیق زندگیاش تحت حاکمیت طالبان سخن میگوید. همچنان بانو دانش به چالشهایی که محدودیتهای طالبان بر شغل و زندگی شخصیاش تحمیل کرده، اشاره میکند.
نیلوفر، ۳۲ ساله، مدرک کارشناسی در رشتهی اقتصاد را از افغانستان و مدرک کارشناسی ارشد را از دانشگاههای دولتی ایران دارد. پیشاز سقوط نظام و به قدرت رسیدن طالبان، او در دانشگاه مشغول آموزش بوده و بهعنوان یک آموزگار دانشگاه، فعالیتهای آموزشی و پژوهشی مؤثری داشت.
با روی کار آمدن طالبان و وضع محدودیتهای شدید بر زنان و دختران، بانو دانش نیز مانند بسیاری دیگر از زنان آموزش دیده و شاغل در افغانستان بیکار شد.
او بیان میکند: «روزی با عشق و امید به آموزش دختران مشغول بودیم؛ اما اکنون به ناچار در جستوجوی راهی برای بقا و ابراز هویت خود هستیم».
بانو دانش، اکنون در گوشهای از یک کارگاه کوچک، مشغول مینیاتوری و خلق آثار هنری است. وی میگوید: «هر گلدان و هر رنگ، نمادی از آزادی و امید است. با هر ضربه قلم، به یاد دخترانی هستم که حق آموزش و زندگی بهتر را دارند و سعی میکنم بهعنوان یک زن، در جامعه حضور داشته باشم».
او میافزاید که این هنر را زمانی که در ایران دانشآموز بوده، از یک دختر ایرانی آموخته است. نیلوفر، دربارهی علاقهاش به مینیاتوری چنین میگوید: «مینیاتوری از گذشته روی سنگها و کاشیها وجود داشته، مانند نمونههای زیبای روضه شریف. ایرانیها این هنر را روی ظروف سفالی نیز پردازش کردهاند که برایم جالب بود و خواستم یاد بگیرم».
بانو دانش اشاره میکند که فرهنگ ایران و افغانستان در زمینهی هنر مینیاتوری شباهتهای زیادی دارد و به همین دلیل انگیزهاش برای گسترش این هنر در افغانستان افزایش یافته است.
این آموزگار پیشین افزوده که تاکنون شش دختر را به مدت چهار ماه در هنر مینیاتوری آموزش داده؛ اما از هیچ نهاد حمایتی بهرهمند نشده است. او اضافه میکند: «هزینهها بسیار بالا بود و به دلیل مشکلات اقتصادی نتوانستم آموزش دختران را ادامه دهم و بهطور موقت شاگردانم را رخصت کردم. اکنون در خانه کار میکنم و اعضای خانوادهام به من کمک میکنند».
نیلوفر در ادامه میگوید که اگر نهادهای کمککننده از او حمایت کنند، دوست دارد دوباره به دختران این هنر را آموزش دهد. «هدف من ترویج این هنر است تا اگر روزی من نباشم، کسانی باشند که این میراث فرهنگی را ادامه دهند».
او که بیش از هفت ماه است به هنر مینیاتوری مشغول است، میافزاید که تاکنون در چندین نمایشگاه شرکت کرده و آثارش مورد استقبال مردم قرار گرفته است.
بانو دانش گفت: «علاوهبر نمایشگاهها، از طریق یک صفحهی آنلاین و همچنین دوستان و آشناها سفارش میگیرم. با این حال، اکثر مردم هنوز هم آشنایی کافی با این طرحها ندارند و نگران کیفیت و شکنندگی آنها هستند».
این آموزگار زن از جامعهی جهانی میخواهد که هرچه زودتر به وضعیت زنان در افغانستان توجه کند. نیلوفر میگوید: «جامعهی جهانی باید برای زنان افغانستانی ارزش قائل شود و به دادخواهیشان بپردازد. همان ارزشهای انسانی که هر فردی باید داشته باشد، باید شامل حال زنان افغانستان نیز شود».
بانو دانش در پیامی به زنان و دختران کشورش میگوید که صبر داشته باشند و ناامید نشوند، زیرا ناامیدی به نابودی میانجامد. او همچنان اضافه میکند: «من هیچ خواسته و تقاضایی از طالبان ندارم».
الهامه دانش، ۲۰ ساله، دانشجوی دانشکدهی ادبیات و خواهر نیلوفر است. او در هنر رنگآمیزی ظروف سفالی، با خواهرش همکاری میکند. الهامه میگوید: «در ابتدا هیچ تجربهای در کار مینیاتوری نداشتم؛ اما خواهرم در قسمت یادگیری به من کمک کرد. او کارهای سادهتری به من واگذار میکرد و حالا خوشبختانه میتوانم بیشتر کارهایش را انجام دهم».
او از محدودیتهای طالبان، بر زنان و دختران انتقاد کرده و تأکید میکند که این محدودیتها تأثیرات «منفی عمیقی» بر روان تمامی زنان داشته است. این دانشجو گفت: «طبیعی است که محدودیتها و خانهنشینی به روح و روان همهی زنان و دختران آسیب میزند. تجربه شخصی من نیز همینطور بوده است».
همچنان او ابراز امیدواری کرد که با فعالیتهای خود، از جمله کار در زمینهی مینیاتوری، بتواند صدای خود را به گوش جامعهی جهانی برساند. وی افزود: «ما باید تلاش کنیم تا توسط یک گروه جاهل بهطور کامل از جامعه حذف نشویم و در مقابل این چالشها ایستادگی کنیم».
با این حال یک کارشناس مسائل آموزشی در دانشگاه بلخ، با حفظ هویت خود، به خبرگزاری بانوان افغانستان گفت که ممنوعیت آموزش از سوی طالبان تأثیر منفی و مستقیمی بر وضعیت اقتصادی و شغل آموزگاران زن داشته است.
او هشدار داد که این محدودیتها نهتنها بر حق آموزش زنان تأثیر میگذارد؛ بلکه به ضرر وضعیت مالی خانوادهها نیز خواهد بود.
به باور این کارشناس، اکنون تمامی منابع عایداتی و فرصتهای شغلی که پیش از این از طریق آموزش برای زنان و دختران ایجاد میشد، به دستور طالبان از بین رفته است. وی گفت: «محدودیتهای طالبان نه تنها سبب از بین رفتن شغل آموزگاران زن شده است، بلکه آسیب جدی به وضعیت روانی آنها نیز وارد کرده است».
نیلوفر و خواهرش از جامعهی جهانی و سازمانهای بینالمللی، خواستار اقدام فوری برای پایان دادن به نقض حقوق بشر در افغانستان، بهویژه حقوق زنان و دختران، هستند و تأکید میکنند که نیاز به حمایت از حقوق انسانی در این کشور اکنون بیشتر از هر زمان حس میشود.