ورزش دختران در حاکمیت طالبان
“مبارزهی عاطفه از ورزشگاه مخفی برای مدال المپیک"
ورزش دختران، یکی از ممنوعههای دیگر در حاکمیت طالبان است. اما گروهی از دختران اینجا در هرات در یکی از زیر زمینیها، به دور از چشم طالبان ورزش تکواندو را تمرین میکنند. عاطفه، در این گروه ورزشی به امید مبارزه در بازیهای المپیک تلاش میکند.
هر لحظهی این حرکتهای فزیکی، افزون بر فشارهای فزیکی بدنی؛ ترس و اضطراب پیگیری شدن توسط طالبان را نیز به همراه دارد.
اما از سوی دیگر، عزم این ورزشکاران برای مخالفت و مبارزه در برابر فرمانهای رژیم حاکم، آنان را وا میدارد که همچنان به راهشان ادامه دهند.
٭عاطفه بختیاری، ورزشکار ۲۳ ساله، که به گونهی مخفیانه به ورزشکردن ادامه میدهد.
صحبت کردن در مورد رویاها و هدفهای که با حاکمیت طالبان ناتمام مانده؛ با گذشت سه سال هنوز هم برایش دشوار است. میگوید که لباسهای ورزشیاش را در گوشهی نگهداشته تا شاید روزی دوباره بدون وحشت و ترس آن را بر تن کند. لباسهای ورزشیاش را بپوشد و به امید رقابت در بازیهای المپیک بازهم مشت بزند و در میدان مبارزه کند.
ورزشکاری که پس از حاکمیت طالبان در بیسرنوشتی به سر میبرد. پیش از آنکه گروه طالبان قدرت به دست گیرد؛ در بخش تکواندو مصروف تمرین بود. عاطفه، پنج مدال نقره و برنز از رقابتهای ملی دارد.
میگوید که به ورزش علاقهمندی زیادی دارد. زمانیکه صنف یازدهم مکتب بود؛ ورزش را در بخش تکواندو آغاز کرده و پنج سال در این بخش تمرین کرده است.
ورزش کردن در جامعهی سنتی افغانستان که به شدت دیدگاه سنتی در آن حاکم است؛ برای عاطفه کار آسانی نیست. او همزمان در دو جهت مبارزه میکند. در میدانهای ورزشی برای پیروزی و در اجتماع برای نشاندادن توانایی دخترانهاش.
عاطفه در صحبتی با خبرگزای بانوان افغانستان از دشواریهای روزهای میگوید که میتوانست به ورزشگاه برود و برای پیروزی مبارزه کند.
همزمان با اینکه برای آزمون کانکور آماده میشود؛ هر روز به ورزشگاه رفته و سه ساعت تمرین فشرده میکند. میگوید، زمانیکه ورزش را آغاز کرد؛ رویایی مبارزه در بازیهای المپیک را داشت. برای دستیابی به این هدفاش هر روز باید در هر دو بخش پسرانه و دخترانه به گونهی فشرده حرکتهای روزشی را تمرین میکرد.
برای رسیدن به رقابتهای جهانی او باید از هفت خوان رستم میگذشت. با این وجود، عاطفه میگوید که باورمند به پیروزی و رسیدن و به رویاهایش بود. به همین هدف سخت تلاش میکرد.
بختیاری، در مسابقههای مختلف در هرات شرکت کرده و مدالهای مختلف کسب میکند. او میافزاید که برای راهیابی به گروه ملی تکواندو همواره تلاش کرده و به زودی عضویت «تیم منتخب» را به دست میآورد. عاطفه همچنان در مسابقههای مختلف از هرات در کابل نیز شرکت میکند.
این ورزشکار میگوید که مردم افغانستان هیچگاه از زنان و دختران حمایت نکرده؛ بلکه همراه تلاش کردهاند که با عنوانهای مختلف مانع حضور آنان در اجتماع شوند. «چه در دوران جمهوریت و چه اکنون که طالبان قدرت را در دست دارند، حمایت از ورزش زنان در افغانستان هیچگاه جدی گرفته نشد».
پس از سقوط نظام جمهوری، عاطفه مانند صدها دختر ورزشکار دیگر مجبور به فراموش کردن رویاها و هدفهایش میشود. عاطفه مانند صدها هزار دختر دیگر در دورهی حاکمیت دموکراسی در یکی از بزرگشهرهای افغانستان رشد کرده است. او هیچ شناختی از طالبان جز داستانهای که از مادرش و خبرهای که از طریق رسانهها شنیده؛ چیزی در مورد این گروه نمیدانست.
زمانیکه هرات به دست طالبان سقوط میکند؛ عاطفه میگوید که از ترس طالبان حتا جرات بیرون شدن از خانه را نداشت. او نگران بود که ابتدا به عنوان یک دختر و ورزشکار از سوی این گروه مورد بازداشت و تهدید قرار گیرد.
عاطفه میگوید: «پس از سقوط، دیگر جرأت بیرون رفتن از خانه را نداشتم. به عنوان یک زن ورزشکار، همیشه از اینکه طالبان ورزش زنان را حرام میدانند، وحشت داشتم».
اکنون با گذشت بیش از سه سال از حاکمیت دوبارهی طالبان، همهی تلاشهایش در عرصهی ورزشی «هیچ و نیست» شده است. عاطفه میافزاید که اکنون امیداش را نسبت به آینده از دست داده است. او تاکید دارد که رژیم طالبان همهی راهها را برای ورزشکاران زن مسدود کرده است.
از طرف دیگر، او از جامعهی جهانی نیز شکوه داشته و میافزاید که ورزشکاران زن در افغانستان به فراموشی سپرده شده و هیچ راه بیرون رفت از وضعیت کنونی ندارند.
او با ناامیدی میگوید که زهرا میرازیی و ذکیه نوروزی، که همراهشان تمرین میکردند و در مسابقههای مختلف شرکت داشتند؛ اکنون به کشورهای دیگر مهاجرت کردهاند. ذکیه نوروزی، موفق به کسب مدال در پاراالمپیک شده است.
عاطفه افزون بر ممنوعیت از ورزش، از ادامهی آموزشهایش در دانشگاه نیز محروم میشود.
او دانشجویی دانشگاه هرات بود؛ اما بربنیاد فرمان طالبان باید تا “امر ثانی” صبر کند که با گذشت سه سال هنوز اعلان نشده است.
بخیتاری که از ورزشکردن به گونهی آشکارا منع شده، تلاش کرده که حضورش را در اجتماع حفظ کند.
او در یکی از مکتبهای خصوصی در هرات به دختران پایینتر از صنف ششم آموزش میدهد.
عاطفه در این مورد چنین میگوید: “تدریس برای من فرصتی بود تا همچنان به دختران کمک کنم و شاید به نوعی رسالت خود را ادامه دهم.”
بخیتاری از ادامهی ممنوعیتها و افزایش آن بر زنان و دختران ابراز ناراحتی کرده و میگوید: “هر بار که میبینم دختران نمیتوانند به تحصیل خود ادامه دهند، احساس ناامیدی میکنم. آنان مثل من، در تلاش بودند که به آرزوهایشان دست یابند؛ اما حالا این مسیر برایشان مسدود شده است.”
گزارشگران: آینور سعیدپور و آزاده قاسمی