در میان ترس و دلهره؛ زنی در تلاش خلق امید

آی‌نور سعیدپور

«هر روز که به صنف می‌روم، نگرانم که آیا روزی خواهد آمد که حتی همین فرصت‌های کوچک هم از ما گرفته شود؟» این بخشی از سخنان یکی از آموزگاران زن است که در میان قوانین “زن‌ستیزانه و سرکوب‌گر” طالبان، سه سال است که بر تخته‌ی سیاه، سفیدی را می‌آموزاند.

٭نازنین بختیاری، آموزگاری است که برای اثبات قدرت زنانه‌اش و ارزش‌های حق و برابری، سه سال در نبرد نابرابر با طالبان مبارزه کرده است.

محدودیت‌های فزاینده‌ی طالبان بر زنان، همه‌ی ابعاد زندگی نازنین را تحت تاثیر قرار داده است. ناامیدی و تسلیم‌شدن، ساده‌ترین کاری بود که می‌توانست انجام دهد؛ اما او با تمام قدرت در برابر این سختی‌ها ایستاد و از هر راه ممکن برای بقای خود استفاده کرده است.

هر روز که چشم‌هایش را باز می‌کند و برای یک روز دیگر، لباس سیاه خود را به تن می‌کند تا از زخم‌زبان و تهدیدهای کارکنان امر به معروف و نهی از منکر طالبان در امان باشد، شاهد است که این گروه قانون تازه‌ای برای “سرکوب” زنان وضع کرده است.

این روزها، کوچک‌ترین داشته‌ها برای نازنین به فرصتی طلایی تبدیل شده‌ است. او می‌گوید که پس از صدور فرمان‌ تازه‌ی طالبان، به‌شدت نگران از دست‌دادن شغل خود است.

نازنین در حال حاضر در یکی از مکتب‌های خصوصی، به دختران پایین‌تر از صنف ششم تدریس می‌کند. پیش از حاکمیت طالبان، او آموزگار دوره‌های متوسطه و لیسه بود؛ اما پس از آن‌که چتر محدودیت‌های آموزشی طالبان بر سر دختران گسترده شد، او با آموزش‌دهی به کودکان به کاراش ادامه داد.

هرچند که این سه سال را با محدودیت‌های فراوان سپری کرده است، اکنون که طالبان صدای زنان را نیز عورت می‌داند، نازنین می‌گوید: «با این وضعیت، حتا آزادی‌های اندکی که برای زنان باقی مانده بود، به‌زودی سلب خواهد شد.»

نازنین می‌گوید که در روزهای اخیر، فشارها و سخت‌گیری‌های طالبان بر زنان افزایش یافته است. اکنون، زنان بدون نقاب و روپوش حق خروج از خانه ندارند.

او در گفت‌وگو با خبرگزاری بانوان افغانستان، از ترس و نگرانی‌اش درباره زندانی‌شدن در چهاردیواری خانه سخن می‌گوید: «مدتی است که محدودیت‌های جدید وضع شده است که زندگی و کار ما را به‌شدت تحت تأثیر قرار داده. اینکه زنان بدون محرم و نقاب نمی‌توانند به مدرسه یا محل کار بروند، نه‌تنها آزادی‌های ما را محدود کرده بلکه ترس عمیقی را در دل ما کاشته است.»

با وجود این همه محدودیت، نازنین و سایر زنان و دختران افغانستان هم‌چنان به زندگی در سایه‌ی قانون‌های سخت‌گیرانه طالبان ادامه می‌دهند. اما این آموزگار نگران است که اوضاع از این هم بدتر شود.

نازنین به این باور است که فرمان‌های محدودکننده‌ی طالبان، اثرهای درازمدتی بر زنان و جامعه خواهد داشت. او می‌گوید که  به‌عنوان یک زن و آموزگار از این وضعیت به‌شدت نگران است.

به گفته‌ی او، اکنون زنان افغانستانی در شرایطی قرار دارند که هیچ روزنه‌ای امیدی به آینده‌ی بهتر ندارند.

نازنین، وقتی درباره‌ی محدودیت‌های طالبان صحبت می‌کند، کلمات را به سختی ادا می‌کند و گاهی در میان سخنانش مکث می‌کند. سپس ادامه می‌دهد: «این محدودیت‌ها برای من و بسیاری از همکارانم که دل به آموزش و تربیت نسل آینده داده‌ایم، غیرقابل تحمل است.»

با وجود همه‌ی نگرانی‌ها، ترس و دلهره‌ها؛ اما نازنین هم‌چنان تلاش دارد که باید برای دانش‌آموزانش امید و انگیزه به ارمغان بیاورد.

او می‌گوید: «در میان تمام این چالش‌ها، همه‌ی تلاشم را می‌کنم که دانش‌آموزانم را تشویق به یادگیری و آموزش کنم.»

نازنین برای دیگران امید و انگیزه خلق می‌کند؛ اما خود غرق در پرسش‌هایی است که پاسخ هیچ‌کدام‌شان را نمی‌داند.

او صحبت‌هایش را با این پرسش تمام می‌کند: «تا کی؟ تا چه زمانی می‌توانیم ادامه بدهیم؟»

٭نام آموزگار به‌دلیل وضعیت امنیتی‌اش مستعار آورده شده است.

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا