کار رسانه اگر با چالش همراه نباشد کار رسانه‌یی نیست

ترتیب: سودابه احراری

روزنامه‌گاری یکی از پر دردسرترین و خطرناک‌ترین شغل‌های جهان به شمار می‌رود به ویژه در کشوری هم‌چون افغانستان که با گذشت هرسال خشونت در برابر خبرنگاران افزایش می‌یاید. اما در این میان زنان خبرنگار در مقایسه با مردان با دشواری‌های زیادتر مواجه بوده اند آنان نسبت به مردان با چالش‌های بیشتر دست و پنجه نرم کردند و در این راستا موفق نیز شدند. حمیرا حبیب نخستین زن خبرنگار در ولایت هرات از همین زنان است که با چالش‌های زیاد در حوزه کار خبرنگاری مبارزه کرد و امروز از آن به عنوان یک خبرنگارموفق و با تجربه یاد می‌شود.

در بخش زنان نخبه خبرگزاری بانوان افغانستان این بار خواستیم پای حرف‌ها و تجربه‌های حمیرا حبیب روزنامه‌نگار بنشینیم.

کار و تحصیلات

درسال ۱۳۶۲ در کابل متولد شدم. به دلیل تحولات سیاسی مدت ده سال در پاکستان مهاجر شدیم و مکتب را در آنجا به پایان رساندم. بعداز سقوط طالبان به کشور برگشتم و در سال۱۳۸۱ در رشته ادبیات فارسی به کابل کامیاب شدم و بعداز تبدیلی به ولایت هرات با توجه به این که ادبیات فارسی یک رویا برایم بود وعلاقه‌ زیاد به آن داشتم اما رشته ژورنالیزم را براساس نیاز همان زمان انتخاب کردم. چون ما یک دوره‌ی را پشت سر کرده بودیم که صدای زن کاملا خاموش شده بود. این طور شد که من وارد دنیای روزنامه‎نگاری شدم.

کار در رادیو سحر

سال دوم دانشگاه بودم که یک تعداد از بانوان خبرنگار از کشور کانادا آمدند و خواستند که یک رادیویی ویژه زنان  را در ولایت هرات ایجاد کنند. در سال ۱۳۸۲ بود که رادیو سحر  در یک فضای پر از محدودیت ایجاد شد. من به عنوان نخستین فرد مسلکی در رادیو به حیث خبرنگار شروع به کار کردم  و بعداز فراغت از دانشگاه رسما مسوولیت آن را به عده گرفتم و مدت دوازده سال یعنی تا اواخر سال ۱۳۹۳ کار کردم .

در سال ۱۳۸۶ که فارغ شدم به یک بورسیه کوتاه مدت به کشور کانادا رفتم و در رشته مدیریت رسانه نیز درس خواندم.

در کنار کار رادیو سحر که در آن زمان کار اصلی من بود همکاری‌های زیادی را در رسانه‌های داخلی وخارجی داشتم. و در اواخر سال ۱۳۹۳ بود که به دلایل مختلف رادیو سحر را به یک گروه دیگر از خانم‌ها واگذار کردم. یکی از دلایل این بود که بعداز ۱۲ سال کار در رادیو سحر من دریافتم که دیگر نمی‌توانم تجربه تازه کسب کنم بخاطر همین تصمیم گرفتم که کارم را متفاوت تر بسازم.

و دلیل دیگرش این بود که کار رسانه محلی با امکانت کم برایم وقت گیر شده بود به این خاطر بود که رادیو سحر را رها کردم.

و بعداز آن مدتی با رسانه دویچه‎وله در قسمت گزارش‌های تحقیقی و اجتماعی همکاری داشتم و فعلا هم با رسانه‌ها همکاری دارم.

اوج فعالیت‌ها

لحظه به لحظه که به رادیو سحر کار کردم برایم جذاب بود. مهم ترین دهه عمر هر انسان که از ۲۰ تا ۳۰ است  و این دهه اوج نشاط و فعالیت و کار  است  را من در رادیو سحر گذشتاندم . فکر می‌کنم بیشترین انرژی را در همین سال‌ها در رادیو سحر خرج کردم.

 فضای کارخبرنگاری برای زنان هرات

احساس می‌کنم که خود جامعه هرات است که کار روزنامه نگاری را برای زنان  متفاوت ساخته است نه تنها کار روزنامه نگاری بلکه همه کارها را . یک محدویتی وجود دارد که نه تنها از سوی خانواده جامعه و  خود زن وضع می‌شود، بلکه همه این‌ها دست به دست هم داده فضای را ایجاد کرده که امروز زن خبرنگار در ولایت هرات  فضای درون رسانه را در بیرون ترجیع بدهد. در حالیکه این فضا در ولایاتی چون کابل و مزارشریف که با تهدیدهای امنیتی بیشتر نسبت به هرات قرار دارد  کاملا فرق می‌کند و کاری که شما از یک خبرنگار زن در مزار می‌بینیند در هرات دیده نمی‌توانید.

در روزنامه‌نگاری مهم ترین چیز جرات و علاقه است که زنان خبرنگار باید این دوگزینه را داشته باشند. و چیز دیگری که نباید فراموش کنیم این است که تهدیدهای که سر راه خبرنگاران زن وجود دارد سبب شده تا روحیه شان تضعیف شود و آن‌ها نتوانند آن‌طور که باید کار کنند.

در رسانه‌های هرات من احساس می‌کنم کار زنان بیشتر یک کار نمایشی است به ویژه در رسانه‌های تصویری . جدا از اینکه زنان در راس یک رسانه قرار ندارد و موقف بلندی ندارند اما در بخش‌های دیگر هم که هستند کارهای بسیار سطحی را انجام می‌دهند. در قسمت رسانه‌های صوتی فعالیت‌های که انجام شده بازهم قابل پذیرش است . در مورد نشریه‌های چاپی زنان بسیار ضعیف عمل کردند. این نوع از رسانه هیچ تهدیدی برای زنان وهم‌چنان مردان ندارد اما متاسفانه که ضعیف کار شده اولا که در سطح کشورنشریه چاپی آن‌چنانی نداریم، اگر هم داشته باشیم قلم آن‌چنان قدرتمندی از خانم‌ها وجود ندارد.

چالش‌های در زمینه کار روزنامه نگاری

شخص خودم با هیچ نوع چالشی که مانع کار خبرنگاری من شده باشد ‌‌نبوده است. ولی فضای آن دوره در هرات تا حالا بسیار متفاوت بود ما بسیار مشکلات زیادی داشتیم جامعه هرات در آن زمان نمی‌توانست بپذیرد که زنان هم می‌توانند یک رسانه مختص به زنان را ایجاد کنند.

شما تصور کنید که حرف و حدیث در پشت سر خانم‌های که هم‌چون کاری را آغاز کنند  چقدر زیاد بوده و تو چقدر باید توانایی داشته باشی که این حرف‌ها را پشت گوش بسازی تا مردم بپذیرند. کار رسانه اگر با چالش همراه نباشد که کار رسانه یی نیست

پیشنهاد

خانم‌های خبرنگار هیج وقت نباید از کار خبرنگاری خسته شوند چون کار رسانه یی همیشه با مشکل همراه است.

حرف دیگه این که به عنوان یک خواهرخبرنگار به تمام زنان خبرنگار می‌خواهم بگویم که بخش‌های مختلف روزنامه‌نگاری را تجربه داشته باشند یک مدت کوتاهی را نویسندگی کار کنند یک مدتی به سراغ یک گوشه دیگرش که عکاسی است بروند چون هر بخش از کار روزنامه‌نگاری لذت خودش را دارد. تلاش کنند که در قسمت بارورسازی کار خبرنگاری کوشا باشند جامعه هرات را اگر ما نتوانیم تغییر بدهیم و دید مردم را متفاوت نسازیم هیچ کس دیگر نمی‌تواند.

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا