سایهی فقر و محدودیتهای طالبان بر زنان
آینور سعیدپور
برنامهی جهانی غذای سازمان ملل متحد بار دیگر از بحران بشری در افغانستان ابراز نگرانی کرده و میگوید که زنان و دختران افزون بر محدودیتهای طالبان بار عمدهی بحران گرسنگی را نیز تحمل میکنند. شماری از زنان و دختران میگویند که با حاکمیت طالبان، وظیفههایشان را از دست داده و اکنون در وضعیت بد اقتصادی قرار دارند.
برنامهی جهانی غذا، با نشر گزارشی میگوید که زنان و دختران در افغانستان بهگونهی دوامدار از زندگی عمومی حذف شدهاند. به گفتهی این نهاد، زنان افغانستانی افزون بر چالشهای دیگر بار عمدهی تاامین مالی خانوادههایشان را نیز تحمل میکنند.
تهمینه، یکی از زنانیست که کمکهای غذایی از برنامهی جهانی غذا دریافت میکند. او میگوید که بدون کمکهای غذایی این نهاد حتا ادامهی زندگی برایشان دشوار است.
او میافزاید که در وضعیت بد اقتصادی قرار دارند؛ اما تحمل فقر و گرسنگی بیشتر برای فرزندانش دشوار است. تهمینه، میگوید که بزرگترین دخترش هفت ساله است و به مکتب میرود. او میافزاید که تحمل گرسنگی برای کودکاش دشوار است. دوست دارد که دخترش به مکتب برود تا در آینده برای خود و اجتماعاش شخص موثری باشد.
*نرگس آذرخش، آموزگار در یکی از مکتبهای خصوصی است. او پس از حاکمیت دوبارهی طالبان، وظیفهاش را از دست داده است.
او بااشاره به بحران اقتصادی حاکم بر افغانستان میگوید که پس از بیکار شدن در وضعیت دشوار اقتصادی قرار دارد.
خانم آذرخش پس از بیکار مجبور شده که به شدت مصرفهای روزمرهیشان را کاهش دهد. او میگوید که تمام مصرفها را به حداقل رسانده؛ اما بازهم نمیتواند که نیازهای اولیهی شان را تهیه کند.
نرگس میافزاید که بیکاری از یکسو؛ اما خانهنشینی از طرف دیگر او را متاثر کرده است.
آذرخش برای استقلال مالی و حضور برابر در اجتماع سالها تلاش کرده و درس خوانده است؛ اما کنون طالبان او و زنان دیگر را مجبور به خانهنشینی کرده است.
نرگس در این باره چنین میگوید: “بیکاری با در نظر داشت وضعیت کنونی خیلی دشوار است. بیکاری سبب میشود که ما نتوانیم نیازهای اعضای فامیل خود را کاملا تهیه کنیم. با این حال ما مصارف خود را بیشاز حد کاهش بدهیم که این خود سبب سردردی، اضطراب، مشکلهای روحی و جسمی برای زنان و دختران میشود.”
*مریم، پس از سالها تدریس در مکتبهای مختلف دولتی پس از حاکمیت طالبان بیکار شده است. او نیز سرپرست خانوادهی چهار نفره است و باید همهی نیازهای مادی آنان را تهیه کند.
مریم، پس از بیکار شدن، مجبور میشود که به کارهای صنایعدستی رو آورد. اکنون خیاطی و دستدوزی میکند تا از این راه نیازهای اولیهی خود و خانوادهاش را تامین کند.
این آموزگار میگوید، باوجودیکه سخت تلاش میکند؛ اما بازهم نمیتواند پول کافی از این راه بهدست آورد.
مریم در این باره چنین میگوید: “اگر طالبان برای زنان اجازهی کار را میداد، مه میتوانستم که دوباره سرپا شوم. اکنون تمام مصرف خانواده را میپردازم. اما بازهم با خیاطی پرداخت تمام مصرفها برایم دشوار است”.
٭کوثر، کارمند پیشین وزارت دفاع است. او نیز مانند صدها زن دیگر که در وزارتخانههای مختلف مصروف کار بودند، وظیفهاش را از دست داده است.
خانم کوثر مادر چهار فرزند است و شوهرش وفات کرده است. پس از وفات شوهر، بار سنگین تهیهی نان و سرپرستی فرزندان به عهدهی او میماند.
حاکمیت دوبارهی طالبان وضعیت را برایش دشوارتر کرده است. میگوید که طالبان در ابتدا وعده داده بودند که حقوق ماهانهی شان را پرداخت میکند؛ اما در این سه سال به آنان هیچ حقوقی پرداخت نشده است.
سیاستهای طالبان و تشدید فقر
طالبان پس از بهدست گرفتن قدرت در اگست ۲۰۲۱، محدودیتهای شدید بر آزادیهای فردی شهروندان افغانستان بهویژه زنان وضع کرد.
محدودیتهای طالبان سبب شد که شماری از کشورها کمکهایشان را به افغانستان قطع کردند. به گفتهی سازمان ملل قطع کمکهای انساندوستانه و کمبود بودجه، سبب تشدید بحران بشری در کشور شده است.
همچنان نقض حقوق زنان از سوی طالبان سبب شده که افغانستان در سه سال گذشته در انزوای سیاسی قرار داشته باشد. از سوی دیگر، پروژههای انکشافی که از طرف سازمانهای مختلف جهانی در افغانستان اجرا میشد؛ نیز متوقف شده است.
این گروه همچنان سیاستهای سختگیرانهی را بر زنان و دختران وضع و اجرا کرده است.
این سیاستها، زنان را محدود کرده و آنان را از کار نیز ممنوع کردهاست. ممنوعیت کاری زنان، سبب شده که فقر بیشتر تشدید شود.
براساس آمار سازمان ملل، ۲۳.۷ میلیون نفر در افغانستان نیازمند کمکهای انساندوستانه استند و حدود ۴۸ درصد مردم افغانستان با فقر و گرسنگی مواجه اند. پیشاز این، گروه کاری زنان، صلح و امنیت گفت که ۸۰ درصد این نیازمندان زنان و کودکان استند.
از بحران اقتصادی زنان سرپرست خانوادهها بیشتر متاثر شده است. طوریکه به گفتهی برنامهی جهانی غذای سازمان ملل از هر ده خانواده، ۹ خانواده غذای کافی ندارند.