سه سال سایهی طالبان بر زندگی زنان
آینور سعیدپور
پانزدهم اگست برابر با سومین سال سقوط نظام جمهوری و حاکمیت دوبارهی طالبان است. همزمان با فروپاشی نظام جمهوری، زیرساختها و دستآرودها در زمینهی برابری جنسیتی و حقوق زنان نیز از بین رفت. در سومین سال حاکمیت این گروه، محدودیتها بر زنان و دختران افزون بر اینکه ادامه داشت، افزایش نیز یافت. شماری از زنان و دختران که مجبور به تحمل این محدودیتها استند، میگویند که با گذشت هرروز زندگی برایشان دشوارتر میشود. به گفتهی شماری از دانشآموزان و دانشجویان فرصتهای آموزشی و پیشرفتها درحال از دسترفتن است.
همزمان با سومین سال حاکمیت طالبان بر افغانستان، با شماری از دانشآموزان و دانشجویان که سه سال گذشته را در حاکمیت طالبان سپری کردهاند، گفتوگو کردیم.
*فروغ بهزاد، دانشآموختهی رشتهی خبرنگاری از دانشگاه کابل است. او باوجود وضعیت دشوار اقتصادی و محدودیتهای فرهنگی بازهم به درسهایش ادامه داد. دوست داشت که روزگاری روزنامهنگار شود؛ اما حاکمیت دوبارهی طالبان روند زندگی عادی را برایش مختل کرد.
پس از حاکمیت طالبان، بهزاد بهجای کار و حضور پررنگ در اجتماع به کنج خانه رانده شد. از او میپرسم که این مدت را چگونه سپری کرده است. میگوید که پاسخ این سوال برایش دشوار است.
فروغ سخنانش را اینگونه آغاز میکند: «سه سال حاکمیت طالبان، سبب نبودی زندگیهای جوانان شده است. جوانانی که در بیست سال گذشته همهای انرژی خود را صرف آموزش و آبادی وطنشان کرده بود.»
این دانشجو در ادامه میگوید که سه سال حاکمیت طالبان همهی هدفها، آرزوها و رویاهایش را نابود کرده است. میگوید که اکنون زندگیاش «پوچ و تهی» شده است. تهی از هدف و آرزوهای که برای رسیدن به آنها بزرگ شده و تلاش کرده بود.
بهزاد برای اینکه در دانشکدهی ژورنالیزم دانشگاه کابل کامیاب شود و سپس بتواند با سند تحصلی خوب در یکی از رسانهها کار کند؛ شبانه روز تلاش کرده بود. او در این باره میافزاید: «سه سال حاکمیت طالبان برای من نیز منحیث جوان، سه سال نحسی بود که سبب نابودی رویاها و هدفهای شد که بهخاطر رسیدن به آن از جان مایه گذشته بودم.»
فروغ میگوید که در این سه سال افزون بر اینکه به هیچ یک از هدفهایش نرسیده است، از همهی حقوق و آزادیهای اساسی و ابتدایی خود چون گشتوگذار آزادانه نیز منع شده است. او میافزاید که در این سه سال مانند «جسم بیجان در کنج خانه پوسیده» است.
خانم بهزاد میگوید: «این سه سال نحسی بود که سبب افسردگی، استرس و اضطراب که تنها برای من؛ بلکه همهی زنان و دختران شد».
این دانشجو از طالبان امیدی ندارد که به حقوق و آزادیهای فردی و اجتماعی زنان و دختران احترام بگذارد؛ اما انتظار داشت که جامعهی جهانی و سازمانهای حقوق بشری آنان را تنها نگذاشته و در مورد وضعیت آنان با طالبان گفتوگوهای جدی داشته و از اهرامهای فشار بر این گروه استفاده کند.
اکنون بهزاد از همهی جهتها ناامید شده است. میگوید که زنان و دختران باوجود تهدیدهای بلند امنیتی و خطر بازداشت و زندانی شدن بازهم در سه سال گذشته به دادخواهیشان ادامه داد؛ اما جهان آنان را در «میدان نبرد نابرابر» با طالبان تنها رها کرده است.
به اعلامیهها و نکوهشهای جامعهی جهانی در سه سال گذشته اشاره کرده و میگوید که این واکنشهای جهان در برابر طالبان و برای زنان و دختران کافی نیست.
*هوسی پوپل، دانشآموز مکتب است. در سال ۱۴۰۰، زمانیکه طالبان قدرت را در دست گرفت، او دانشآموز صنف دوازدهم بود. محدودیتهای طالبان دامنگیر هدفها و رویاهای هوسی نیز شد. او باوجود ممنوعیت آموزش بازهم از مکتب فارغ شد. اما فارغ شدن از مکتب برای رسیدن به هدفهایش کافی و بسنده نیست.
این دانشآموز میگوید که آرزوی داکتر شدن داشت؛ اما طالبان این هدف او را نابود کرده است. هوسی محدودیتهای طالبان بر زنان و دختران را «مسخره» عنوان میکند. به گفتهی او اکنون جهان در مورد حیات در سیارههای دیگر پژوهش میکند؛ اما در افغانستان آنان هنوز حق آموزش بالاتر از صنف ششم را ندارد.
پوزخندی میزند و میگوید «جهان کجا رسیده و ما کجا استیم. دیگرا به فضا میره؛ ولی طالبا که خودشان حاکم افغانستان میدانه در فکر اندازه چادر و لباس زنان و دختران است. مردم از گشنگی میمیره؛ ولی اینها فقط به فکر از ای است که یک دختر تا صنف چند باید مکتب بره.»
هوسی میگوید که با گذشت هرروز روزنهی امید به آینده برایش تاریکتر میشود. این سه سال میان بیسرنوشتی و نگرانی از آینده سپری کرده است. این دانشآموز میافزاید که نگران است، مبادا اینکه بیسواد بماند و هیچ کاری برای خود، زنان و کشورش نتواند. هوسی سخنان را این گونه به پایان میرساند. «بخدا حیف است که این رقم، ای سه سال گذشته و آینده را هم که نمیفهمم چه خواهد شد.»
شماری از زنان و دختران در سه سال گذشته با وجود محدودیتها؛ اما بازهم به اعتراض شان در برابر سیاستها و محدودیتهای طالبان ادامه دادهاند.
نها صخره، فعال حقوق زن است. او پس از وضع محدودیتها بر زنان و دختران تصمیم میگیرد که برای رسیدن به حقوقشان در برابر طالبان اعتراض مدنی کند. نها، جنبش اعتراضی زنان موسوم به «جنبش روزنهی آزادی زنان افغانستان» را تشکیل داده است.
خانم نها میگوید که در سه سال گذشته همهی دستآوردها در عرصهی حقوق زنان از بین رفته است. این فعال حقوق زن میافزاید که آنان در سه سال گذشته در روند دادخواهیهای شان به چالشهای فراوان مواجه بوده اند.
نها صخره، با اشاره به محدودیتهای روزافزون طالبان در سه سال گذشته میگوید که این گروه افغانستان را برای آنان به «زندان خانگی» مبدل کرده است. او تاکید میکنند که زنان و دختران باوجود همهی این محدودیتها و تهدیدها؛ اما بازهم نمیتوانند در برابر این گروه خاموش باشند.
نها صخره، میافزاید که زنان و دختران برای دستیابی به حقوق و آزادیهای شان همچنان به مبارزه و دادخواهی ادامه میدهند.
گفتنیست که طالبان در ۱۵ اگست ۲۰۲۱، برای دومینبار و پس از بیستسال قدرت را در دست گرفت.
این گروه در سه سال گذشته زنان و دختران را از آموزش، کار، گشتوگذار آزادانه، پارک رفتن، سفر و سایر فعالیتهای اجتماعی، فرهنگی، مدنی و سیاسی ممنوع کرده است.