سومین اگست سیاه؛ محدودیتهای ناتمام طالبان
آینور سعیدپور
در آستانهی سومین سال حاکمیت طالبان، زنان بار دیگر از جامعهی جهانی و سازمانهای بینالمللی میخواهند که رژیم طالبان را بهرسمیت نشناسند. این زنان و دختران میگویند که محدودیتهای طالبان در سه سال گذشته همچنان ادامه داشته و با گذشت هر روز آزادیهای آنان از سوی این گروه سلب شده است. آنان میگویند که جهان بهجای حمایت از طالبان و تعامل با این گروه، در کنار زنان افغانستانی ایستاده شده و از حقوق آنان دفاع کند.
فرزانه، صنف دوازدهم بود که طالبان قدرت را در دست گرفت. او باوجود مشکلهای اقتصادی در یکی از آموزشگاههای خصوصی مصروف فراگیری آموزشهای پیش کانکوری بود. تصمیم داشت که به دانشگاههای طبی کابل راه یابد و داکتر شود.
حاکمیت دوبارهی طالبان، زندگی او و صدها هزار دختر دیگر را بههمریخت. به آرزوی داکتر شدنش نرسید. رژیم طالبان باوجود وعدههای قبلی، سیاستهای سختگیرانهی شان را بر زنان تطبیق کرد. در نتیجهی این سیاستها، فرزانههای زیادی مجبور به گذر از هدفها و آرزویهای شان شدند.
سه سال برای فرزانه به آسانی نگذشته است. برای گذر از وضعیت دشوار روانی، تلاش کرده از هر راه ممکن برای خودش مصروفیتی ایجاد کند.
قلم، کتاب، کتابچه و رویای داکتر شدنش را کنار میگذارد. سوزن نخ میکند و از صبح تا شام روی پارچهی سپید خامکدوزی میکند. نخها را یک به یک میشمارد و نقشونگارهای مختلف بر اثر سوزن فرزانه، روی پارچهی سپید رونما میشوند.
زیر بیرق سپید طالبان؛ اما امید به آینده ندارد. از دیدگاه فرزانه این گروه رویاها و هدفهایش را “دزدیده” و او را در وادی بیسرنوشتی رها کرده است.
خودش را طرد شده میداند. سرگردان در میان روزهای که برایش به درازی سال است. دختر ۲۰ سالهی که در دورهی جمهوری و نظامی که وضعیت زنان در بزرگ شهرها بهتر بود؛ رشد کرده و برنامه داشت که روزگاری برای خود شفاخانهی داشته باشد. لباس سپید داکتری بر تن کند؛ اما طالبان بار دیگر بر اریکهی قدرت تیکهزد و او را مجبور به پوشیدن لباس سیاه میکند و به کنج خانه راند.
از طریق خامکدوزی میتواند، مقدار پول نیز بهدست بیاورد. با پولی که از خامکدوزی بهدست میآورد، انترنت فعال میکند و هفتهی دوبار در صنفهای آموزشی آنلاین شرکت میکند. اگر خامکدوزی بیشتری کرده باشد؛ میتواند برایش کتاب هم بخرد.
رحیمه کامیار، یکی از زنان معترض است. او پس از حاکمیت طالبان برای بهدست آوردن حقاش، در برابر این گروه دست به اعتراض زده است. رحیمه، پانزدهم اگست را روز سیاه در تاریخ افغانستان عنوان میکند. روزی که به گفتهی او هدفها، آرزوها، دستآوردهای بیست سالهی زنان، حقوق بشر، آزادیهای فردی و اجتماعی نابود شده و افغانستان به صد سال قبل برگشته است.
بانو کامیار، طالبان را “کور دل و دشمن علم” عنوان میکند. او میگوید که این گروه با سیاستهایشان افغانستان را نابود کرده است. این زن معترض به فرمانهای طالبان در سه سال گذشته اشاره میکند. برگشت دوبارهی طالبان به قدرت باعث شد که زنان و دختران از همهی حقوق اولیه و ابتدایی خود محروم شوند. زنان در این سه سال از عرصههای سیاسی، اجتماعی، فرهنگی و مدنی حذف و خانهنشین شدهاند.
رحیمه، از زندگی زیر حاکمیت طالبان به ستوه آمده و میگوید: “ما زنان زندگی در جهنم را در این دنیا تجربه کردیم. فکر نمیکنم که عذاب جهنم، تجربهی بدتر از عذاب زندگی ما در این دنیا باشد. چون بجز از غم، رنج و فرار از جنگ و مهاجرت برای ما چیزی به ارمغان نیاورده است”.
این زن معترض، از جامعهی جهانی و سازمانهای بینالمللی میخواهد که رژیم طالبان را بهرسمیت نشناسند.
گلوم کامیار، نیز یک دختر معترض است. او عضویت گروه اعتراضی زنان موسوم به “جنبش زنان پنجره امید” را دارد.
او از پانزدهم اگشت، روزی که طالبان قدرت را بهدست گرفت، به عنوان رو “تاریک و فراموش ناشدنی” یاد میکند. گلوم میگوید که به قدرت رسیدن طالبان باعث از بینرفتن تمام پیشرفتها شده و مردم افغانستان بهویژه زنان مجبور به فراموشکردن رویاها و هدفهایشان شدند. این زن معترض میگوید که تعداد زیادی از شهروندان کشور از ترس طالبان فرار و به کشورهای مختلف آواره شدهاند.
خانم کامیار میافزاید که رژیم طالبان در سه سال گذشته، زنان و دختران را که نیمی از جمعیت افغانستان را تشکیل میدهد، نادیده گرفته و از تمام سطوح حذف کرده است.
او از پیامدهای این سیاستهای طالبان نیز هشدار داده و میافزاید که این وضعیت نه تنها برای افغانستان؛ بلکه برای منطقه و جهان خطرناک است.
خانم کامیار از جامعهی جهانی میخواهد که با زنان افغانستان همصدا شده و رژیم طالبان را به رسمیت نشناسند.
طالبان، در ۱۵ اگست ۲۰۲۱، برای دومین بار قدرت را در دست گرفت. این گروه در سه سال گذشته بیش از ۵۰ فرمان به هدف محدود کردن زنان و دختران وضع کرده است. طالبان در سه سال حاکمیت شان به نقض گستردهی حقوق بشری متهم است.