سنت و شریعت، ترفندی برای ممنوعیت آموزش دختران
طالبان در سه سال گذشته، با استفاده از سنت و شریعت زنان و دختران را از جامعه طرد کرده و در کنج خانههای شان زندانی کردند. دختران در یک هزار روز گذشته از ابتداییترین حقشان که آموزش اند، نیز محروم است. اعلامیهها، خواستها و محکومیت جهانی تاثیری بر سیاستهای طالبان نگذاشت. دروازههای مکتب همچنان بهروی دختران بسته ماند. زنان به کار برنگشت و همچنان حقوق آنان روزبهروز از آنان سلب شد. طالبان به نام دین و شریعت حکم صادر کردن، زنان و دختران اعتراض کردند؛ اما محدودیتها در این مدت همچنان تشدید شد. دختران در یک هزار روز گذشته، سه میلیارد ساعت درسی را از دست دادند. زمانی که بازگشت ندارد و طالبانی که از وضع محدودیتها بر زنان عقبنشینی نمیکند.
درمورد پیامدهای ممنوعیت آموزش دختران، تفکر طالبان برای محدودیتهای روزافزون، با طاهره ناصری فعال حقوق زن و بنیانگذار جنبش زنان بهسوی آزادی گفتوگوی داشتیم:
سعیدپور: طالبان از چه میترسند که به دختران اجازهی آموزش نمیدهند؟
ناصری: وقتیکه در یک جامعه دختران از دانش بهره ببرند و آموزش ببینند، ترقی و پیشرفت داشته باشند؛ قطعا یک نسل خوب و آگاه به جامعه تقدیم میشوند. چون هر دختر و هر زن نمایندگی از یک خانواده، جامعه و یک کشور میکنند. در صورتیکه دختران و خانمهای یک کشور دانشروز و مدرن دست داشته باشند و بتواند از آن بهره برده و فعالیتهای گوناگونی در جامعه انجام بدهند، در ساختار اجتماعی، اقتصادی و سیاسی کشور دخیل باشند؛ پس آیندهی خوبی برای فرزندان وطن، یک خانواده، جامعه و کشور رقم میخورد. همچنان دختران و پسران آینده نیز با فکر روشن، ایدیالوژی مدرن و برابر با استندردهای جامعهی بینالملل بار آمده و مطابقت میکنند. آنان میتوانند به گونهی بهتر جامعه را بهسوی پیشرفت، دانایی و توانایی سوق بدهند. بنا جامعهی که پیشرفته باشد، فرزندان وطن، نسل آینده بهسوی آبادانی، آموزش و پیشرفت سوق پیدا بکنند، قطعا که برد طالبان نیست. برد طالبان این است که یک جامعه کور باشد. جامعهای مثل خودشان، با ایدیالوژی و تفکر بنیادگرا، مردسالاری و افراطی، تا بتوانند که خوبتر و بهتر بهطرف جهل و نادانی مثل اینکه انفجار میکنند به این سمت سوق دهند. همچنان بتوانند دارالعلومهای که خودشان ساخته و درس افراطیت را در آنجا آموزش میدهند، [نسل آینده] را در آنجا جذب کنند. به همین لحاظ اینها [طالبان] نمیخواهند که دختران اجازهی آموزش را داشته تا آگاهی، دانایی و توانایی داشته باشند.
سعیدپور: سه سال ممنوعیت از آموزش چه تاثیر بهروی زندگی دختران و زنان گذاشته است؟
ناصری: متاسفانه معلوم نیست که گروه طالبان تا چه وقت در افغانستان باقی میمانند. سه سالی که در حاکمیت گروه طالبان گذشته، زنان و دختران از حقوق اساسی و انسانیشان محروم ماندهاند. این خیلی تاثیر بدی روی زندگی دختران و زنان گذاشته است. دختران متاسفانه با چالشهای مختلف مثل مشکلهای روانی و همچنان با خشونتهای گوناگون در خانواده و جامعه مواجهاند. وقتیکه یک انسان در جامعهی خود، جایکه زادگاهاش باشد، در جایکه یک فرد تمام تلاش خودش را انجام میدهد که در جامعه موثر واقع شود؛ ولی متاسفانه از طرف یک گروه افراطی و زنستیز به حاشیه رانده میشود. مدام برایشان فرمانهای زنستیزانه صادر میشود. اینها قطعا تاثیر منفی روی زنان میگذارد. زنان حتا خودشان را در خطی که شهروندان از آنان بهره میبرند، نمیبینند. بنا آنان نه تنها که عزت نفسشان را از دست میدهند، اعتماد به نفسشان پایین میآید. همچنان وضعیت حاکم مشکلهای روحی و روانی را برای دختران ایجاد میکند. از سوی دیگر، خشونتهای گوناگون از طرف خانوادهها و همچنان در اجتماع افزایش یافته است. نه تنها که از سوی گروه طالبان؛ بلکه از طرف دیگران نیز خشونت بر آنان تحمیل میشود. چونکه این روند را نهادینه ساخته است. آنها میخواهند که آهستهآهسته مروج کنند که زنستیزی در افغانستان رونق پیدا کند. بنا این تاثیری بسیار بدی در آینده نیز برای زنان افغانستانی خواهد داشت. فعلا هم متاسفانه از وضعیت حاکم که بر زنان و دختران است، آنان رنج میبرند و وضعیت شان وخیم است. متاسفانه هیچ کاری از دستشان نمیآید، چون هیچکسی نیست که صدایشان را بشنود و از آنان حمایت کند.
سعیدپور: ممنوعیت آموزش دختران چه تاثیری بر وضعیت اجتماعی و فرهنگی گذاشته است؟
ناصری: همانگونه وضعیت روانی دختران در خانه خراب میشود چون هیچ مضمونی ندارند که بر آن تمرکز کند، در جامعه هم نمیتوانند حضور داشته باشند، حتا ما فرمانهای اخیری که داشتیم مبنی بر اینکه دختران و زنان به بهانهی عدم پوشش حجاب طالبانی دیگر در جامعه حضور نداشته باشند. این قطعا که بر فرهنگ و اجتماع خیلی تاثیر عمیق میگذارد. یک زن نمایندهی یک خانه، خانواده، اجتماع و یک کشور است. وقتیکه در خانه یک زن با دانش روز برابر باشد و آموزش ببیند، در ساختارهای تصمیمگیری در کشور خود سهم داشته باشد، قطعا که آن زن بیشتر بر این تمرکز میکند که فرزندان و خانوادهاش را روشنفکر تربیه کند. وقتیکه یک زن خودش نتواند برای خود کاری انجام دهد، برای فرزندان خود هم هیچ کاری انجام داده نمیتواند. بنا این باعث میشود که بیسوادی، جهل و نادانی در فرهنگ افغانستان بیشتر نهادینه شود. وضعیت فعلی باعث میشود که جهل، نادانی و سرکوب زنان در جامعهی افغاستان فرهنگسازی شود. این وضعیت در چند سال آینده تاثیر بسیار بدی روی وضعیت کلی در افغانستان خواهد گذاشت. وقتیکه زنان در جامعه سهم نداشته و حتا از حقوق انسانی خود محروم باشد؛ او چگونه میتواند که دختران، فرزندان و حتا تمام خانوادهاش را مدیریت کرده و رهبری خوبی داشته باشد. ما تا چند سال دیگر جامعهی خواهیم داشت که هیچکس حق نفسکشیدن را نداشته باشد و مدرسههای گوناگون افراطی ایجاد شود و فرزندان وطن را هم به طرف نادانی و افراطیت بکشاند.
سعدپور: نظر شما برای ممنوعیت آموزش دختران، آیا ممنوعیت فرهنگی در افغانستان وجود دارد؟
ناصری: ممنوعیت فرهنگی در افغانستان بخاطر آموزش دختران وجود نداشته و ندارد. هیچگاهی چنین فرهنگی در افغانستان وجود نداشته که دختران درس نخوانند. در زمان جمهوری زمانیکه قانون اساسی در افغانستان حاکم بود، تنها مساله این بود که گروه طالبان در بعضی نقاط کشور دسترسی داشتند و آنها نمیگذاشتند که دختران به مکتب بروند. ضمنا والدین دختران هم هراس شان از این بود چون که ولایتهای که دست طالبان بود، ناامن بود. خانوادهها نمیخواستند که فاجعهی برای فرزندان شان رخ دهد. در غیر این صورت ما کدام ممنوعیت خاصی در قسمت آموزش برای دختران و زنان نداشتیم. آنان میتوانستند تا مرحلهی دکترا پیش بروند و بعدا در چهارچوب و ساختارهای دولت جابهجا شده و کار کنند. همچنان در موسسههای شخصی و دولت سهم فعال خودشان را داشته باشند.
سعیدپور: زنان و دختران با توجه به وضعیت کنونی، میتوانند چه کارهای انجام دهند؟
ناصری: باتوجه به وضعیت فعلی که در افغانستان حاکم است، زنان و دختران هیچ کاری خاص کرده نمیتوانند الی اینکه آنان صنایعدستی و بعضی کارهای ابتدایی را انجام داده میتوانند. ولی با تاسف همین زمینه هم فعلا برای شان مساعد نیست. پیشتر هم اشاره کردم که گروه طالبان فرمان اخیر را که صادر کردن مبنی بر این بود که دختران بخاطر عدم پوشش مورد نظر طالبان نمیتوانند بیرون از منزل گشتوگذار کنند. چندین ماه پیش هم گروه طالبان دختران و زنان را مورد ضربوشتم قرار دادند در شاهراهها، جادهها و بیرون و بعدا به نحوی آنان را اختطاف کرده و زندانی میکردند. بعدا در بدل پول از خانوادههای شان آنان را دوباره رها کردند. بنا من فکر میکنم که حتا زمینهی کارهای شخصی و ابتدایی مانند صنایعدستی و زمینهی بعضی کارهای دیگر هم برای زنان مساعد نیست. وقتیکه صدای شان را بلند میکنند تا جامعهی جهانی صدای آنان را بشنوند از داخل افغانستان کسی با آنان همصدا شده و برای حقوق شان دادخواهی کنند، متاسفانه هیچکسی توجه نمیکنند. جامعهی جهانی همچنان گو شان را به کری انداخته و نمیخواهند که صدای محرومیت و مظلومیت دختران افغانستان رابشنوند. بنا بهترین کار این است که مانند حاکمیت دور اول گروه طالبان، هر یک از دختران براساس قدرت و توانایی که دارند، زمینههای که مساعد است از دانشگاهها و یا مکتب فارغ شدند، میتوانند سایر دخترانی که در دروهی ابتدایی مکتب استند و یا صنف ششم به بالا اند، میتوانند با آنان را همکاری کرد، صنفها و کورسهای مخفی را ایجاد کنند. یا در خانههای شان و یا جاهای که گروه طالبان دسترسی نداشته باشند.
سعیدپور: آموزشهای غیر رسمی و مکتبهای زیر زمینی، آیا برای آموزش دختران کمک کننده است؟
ناصری: به نظر من این خیلی کمککننده و موثر واقع میشود، در وضعیت فعلی که دختران حتا حق بیرون شدن از خانه را ندارند و اینکه هیچ مضمون، برنامه و پلان خاصی برای دختران در نظر گرفته نشده، بهترین راه همین است. تا زمانیکه دسترسی آنان به مکتب، دانشگاه و آموزشگاه زمینه مساعد شود میتوانند به صورت غیر رسمی آموزش ببینند. بلی قطعا به این مورد رای میدهم که این مساله کمککننده است. همین زمینه، باوجود که آنان میتوانند درس بخوانند و پیشرفت کنند، در کنارش حداقل بین خانمها و دختران روابط ایجاد میشود. این خود جلوگیری از این میکنند که دختران دچار استرس، افسردگی و روانی وخیم نشوند.
سعیدپور: در مورد آموزشهای دینی برای دختران نظر شما چیست؟
ناصری: به نظرم آموزشهای دینی در وضعیت کنونی خیلی خوب و جالب نیست. چون آموزشهای دینی تنها آموزش دینی نیست؛ بلکه درآموزشهای دینی یک مضمونها و یا نصاب گنجانیده شده که مملو از افراطیت است، مملو از این است که دختران را تغییر ایدیالوژی دهند و بهطرف دیگری سوق داده شوند. مثلا ما شاهد استیم که گروه طالبان دقیقا یک سال پیش نصاب تعلیمی مکتب را هم به همین شکل تغییر دادند که حتا فعلا با استندردهای بینالمللی برابر نیست. اگر هیاتی از جامعهی بینالملل بر معارف افغانستان گذاشته شود تا نصاب تعلیمی بررسی شود؛ قطعا که یک نصاب مورد نظر هیچ جامعهی بوده نمیتواند الی اینکه برابر با ایدیالوژی افراطی خود طالبان باشد. من رای نمیدهم که دختران در مکتبهای دینی و یا دارالعلومهای که گروه طالبان ایجاد کرده و یا آموزشهای دینی را در جاهای دیگری که برای دختران مدنظر دارند تا دختران آموزش ببینند. به نظرم بهجای آموزشهای دینی دختران در خانه باشند، بهتر است.
سعیدپور: در این مدت جامعهی جهانی و شماری از سازمانها ممنوعیت آموزش دختران را محکوم کرده؛ اما این محکومیتها و خواستها برای بازگشایی مکتبها موثر نبوده است. جامعهی جهانی چه کارهای بیشتر در این زمینه میتوانند انجام دهند؟
ناصری: جامعهی جهانی و یا سازمانهای که حامی آموزش اند، محرومیت آموزش دختران را اعلامیه میدهند و یا محکوم میکنند، هیچگونه موثریت ندارد. اینها خواستشان بازگشایی مکتب است. نمایندگان داشتیم که برای بازگشایی مکتبهای دخترانه به افغانستان رفتند و از گروه طالبان خواستند که مکتب را باز کنند. این نمایندگان چه مربوط سازمان ملل میشدند و یا مسلمان بودند؛ ولی متاسفانه جواب بلی از سوی گروه طالبان نشنیدیم که در شبکههای اجتماعی پخش و نشر شده باشد. بنا ما هیچ چیزی از طالبان نمیخواهیم. جامعهی جهانی نیز باید بدانند که گروه طالبان به انسانیت باورمند نیست. طالبان باورمند به این نیست که جامعه پیشرفت کند. سیستم آموزشی افغانستان مطابق به استندردهای بینالمللی باشد و بتواند که ضرورتهای شهروندان افغانستان را برآورده کنند و دید انسانی به زنان افغانستانی داشته باشد. بیش از ۱۰۰ فرمان صادر شده، هویدا و آشکار کنندهی این است که طالبان زنان را به مثابهی انسان حساب نمیکنند. یعنی دید انسانی به جامعهی زنان ندارد. پس چگونه آنها [طالبان] از طرف جامعهی جهانی و یا هر کس دیگری بپذیرد که مکتبها را باز کند و زنان را بگذارد که از حقوق انسانی و از حقوق برابر شان در جامعه برخوردار باشند. ما از جامعهی جهانی این را میخواهیم که حاکمیت گروه طالبان را پایان ببخشد و نگذارند که گروه طالبان بیش از این مردم افغانستان را گروگان بگیرد. زنان افغانستانی پیشتر از این به حاشیه بروند و مردم را بهسوی افراطیت بکشانند با مدرسهها و دارالعلومهای افراطی را که ساختهاند.
سعیدپور: به نظر شما، آیا بالاخره طالبان به دختران اجازهی آموزش را خواهد داد؟
ناصری: نخیر. طالبان هیچگاه حق آموزش به دختران را نمیدهد. چون طالبان زنان را به مثابهی انسان نمیپذیرد. وجود زنان را انکار میکنند بنا چگونه حق آموزش برای دختران بدهند.
سعیدپور: رفتار طالبان با زنان ریشه در چهچیزی دارد؟
ناصری: رفتار طالبان با زنان ریشه در مکتب شان دارد. ریشه در در قراٸتی دارد که این گروه نسبت به زنان افغانستانی دارد. ریشه به ایدیالوژی افراطی و بنیادگرای دارد که زن به مثابهی بردهی جنسی میدانند و فقط از وجود زنان در افغانستان در مقابل جامعهی جهانی ابرازی ساخته که باید از طریق آن امتیازگیری کنند. دید یا رفتار گروه طالبان، رفتار زنستیزانه، رفتار سرکوبگرانه و رفتاریست که به صورت واضح و آشکار به طالبان میراث مانده است. گروه طالبان زنان را فقط به عنوان اینکه برای شان اولاد به دنیا بیاورند و بردهی جنسی شان باشند، به همین دید میبینند.
سعیدپور: آیا طالبان به دستور کشورها و یا سازمانهایی چنین رفتار را در برابر زنان دارد و یا این رفتار، بر اساس تفکر آنان است؟
ناصری: نخیر، گروه طالبان هیچ دستور از هیچ کشور و یا سازمانی نمیگیرد. رفتار گروه طالبان بر اساس تفکر شان است. تفکر دیوبندی، بنیادگرا و افراطی که دارند. اینها دشمنی خاصی با جامعهی زنان دارد که نمیخواهند زنان کار کنند، در جامعه سهم بگیرند یا حتا از خانه بیرون شوند. فقط به عنوان بردهی جنسی استفاده کنند و اولاد برای شان به دنیا بیاورد و آنان را کلان کنند. مانند جنس دوم از آنان استفاده کنند.
سعیدپور: منشا تفکر طالبان چیست؟
ناصری: منشا تفکر طالبان، یک تفکر سنتی، بنیادگرا، افراطی و تفکری که بر اساس مکتب دیوبندی و سلفی برای آنها ایجاد شده و همچنان اینها در مقابل زنان قانونها، مقررات و ایدیالوژی افراطی دارند که با دید سنتی شان قانون و مقررات سختگیرانه را در برابر زنان رویدست میگیرند. بیشتر روی این تمرکز میکنند که زنان را سرکوب کنند تا زنان بربریت و سرکوب طالبان را حق خودشان بدانند و هیچگاهی اعتراض نکنند که ما چنین سختگیری و مشقت که شما روا میدارید قبول نداریم. بنا آنقدر قانون را سخت میگیرد که سرکوبشان میکنند، برای شان حق نمیدهند که اینها کدام اعتراض در برابر شان نکنند.
ترتیب: آینور سعیدپور