روایت زندگی دختری که به آرزوی معلم شدن، گل‌ساز شد

دختری که از ادامه‌ی آموزش‌هایش توسط طالبان منع شده، اکنون در اتاق کاه‌گلی در حومه‌ی شهر مزار شریف، گل‌های مصنوعی می‌سازد. در کنج این اتاق کاه‌گلی، گل‌برگ‌های رنگارنگ را با چسپ‌ یک‌جا کرده و از آن گل‌های مختلف می‌سازد تا بتواند پول نان شب‌وروز خود و خانواده‌اش را تهیه کند. 

سمین عارفی –نام مستعار-، 22 ساله است و در شهر مزار شریف زندگی می‌کند. زمانی‌که طالبان فرمان مسدود کردن دانش‌گاه‌ها را به‌روی دختران صادر کرد، او دانش‌جوی سال سوم ادبیات در دانش‌گاه جوزجان بود. عارفی، آرزو داشت که روزی پیش روی صنف ایستاده شده و برای دختران و پسران آموزش دهد؛ اما روی کار آمدن طالبان و برگشت‌دادن دختران به دو دهه پیش، فرصت آموزگار شدن را از وی گرفت. 

زمانی‌که سمین 12 ساله بود، مادرش وفات کرد. او پس از آن همراه با پدرکلان و مادر کلانش‌اش زندگی می‌کند. پدرکلان سمین پس از سال‌ها سرپرستی نواسه‌ها اکنون توانایی کار را ندارد. سمین که از آموزش و کار در اجتماع منع شده، آستین‌ بالازده و برای تامین هزینه‌ی خانواده، کمک‌دست پدرکلان‌اش شده است.

خانم عارفی، گل‌سازی را از پدرکلان‌اش آموخته و اکنون در این کار حرفه‌یی شده است. دستانی که تا دو سال پیش به امید آینده‌ی بهتر قلم می‌زد، اکنون گل‌برگ‌های سرخ‌ را روی‌هم می‌کند. گل‌های سرخی می‌سازد که از آن بوی به مشام کسی نمی‌دمد؛ اما برای سمین و خانواده‌اش بر سر سفره نان و آب می‌آورد. 

با دستان لطیف خود، گل‌های رنگارنگ را کنارهم چیده و گل‌دسته‌های به لطیفی چهره‌ی خودش می‌سازد. گل‌سازی علاوه بر این‌که برای خانواده‌ی عارفی منبع درآمد است، برای سمین 22 ساله کار و مصروفیت ایجاد کرده است. 

خانم عارفی، ممنوعیت آموزش دختران را «ظلم آشکار» در حق دختران سرزمین‎‌اش عنوان می‌کند. ظلمی که در این سه سال سمین و دختران دیگر مجبور به تحمل آن، فراموش کردن هدف‌ها و رویاهای‌شان شده‌اند. «صنف سه دانش‌گاه بودم که با یک مکتوب درب دانش‌گاه‌های سراسر کشور بسته شد. این ظلم آشکار در حق ما دختر خانم‌ها است. پس از این‌که درب دانش‌گاه‌ها بسته شد و حق تحصیل از ما گرفته شد. من به گل‌سازی رو آوردم. در کار‌های گل‌سازی با پدرکلانم کمک می‌کنم و از این طریق خرج و مصرف‌های خود و خانواده را بر آورده می‌کنم.»

سمین، می‌گوید که روحیه‌اش را از دست نداده و با شماری از دختران گروه کتاب‌خوانی‌ای را ایجاد کرده اند. خانم عارفی و شماری از دانش‌جویان و دانش‌آموزان گروه «کتاب ‌بخوانیم» را ایجاد کرده و در آن‌جا کتاب‌های مختلف را مطالعه کرده و سپس در آخر هر ماه در مورد آن بحث و گفت‌وگو می‌کنند. «از این‌که دانش‌گاه‌ها به‌روی ما دختر خانم‌ها بسته شد؛ اما من امیدام را از دست ندادم. در وقت‌های فراغت از گل‌سازی کتاب مطالعه می‌کنم. تعداد از جوانان گرد هم جمع شدیم و گروهی را به‌نام کتاب بخوانیم را ایجاد کردیم. کتاب‌های متنوع را به معرفی می‌گیرند.»

محمدضمیر عارفی، پدرکلان سمین است. او گل‌سازی را به نواسه‌اش آموزش داده است. اکنون او گل‌دسته‌های ساخته شده‌ی سمین را برای فروش به شهر می‌برد. آقای عارفی می‌گوید که مردم علاقه‌ی به خرید این گل‌ها ندارد. به گفته‌ی او فقر حاکم در افغانستان باعث شده که مردم توجهی به خرید لوازم تزیینی نداشته باشد. 

آقای عارفی می‌گوید: «روزانه پانزده الی بیست عدد گل جور می‎‌کنیم. کسانی‌که این گل‌ها را می‌خرند، مردان، زنان و بیش‌تر افرادی‌ست که رستورانت دارند. این روزها بازار گل‌فروشی بسیار سرد است. بازار خریدوفروش کم است. مردم علاقه‌مندی زیاد داره؛ اما پول ندارند. بعضی روزها سه الی چهار صد افغانی کار می‌کنم».

از سوی هم، برخی از آگاهان امور اقتصادی کشور نقش زنان را در رشد اقتصاد کشور مهم و تاثیرگذار عنوان کرده و می‌افزایند که زنان و دختران باید در همه‌ی بخش‌ها به‌گونه‌ی مشترک و برابر با مردان حق کار داشته باشند. 

فرشته ظریفی، آگاه امور اقتصادی می‌گوید که ممنوعیت کار زنان در نهادهای مختلف یکی از عامل‌های بحران اقتصادی در کشور است. خانم ظریفی می‌افزاید که حضور زنان در اجتماع و حق کار آزادانه‌ی آنان بر رشد و توسعه‌ی اقتصاد افغانستان مهم و تاثیرگذار است.

این آگاه اقتصادی در مورد اهمیت کار زنان می‌گوید: «زن نقش مهمی در جامعه دارد. ممنوعیت کار زنان در نهادهای دولتی یا بین‌المللی می‌تواند که ضربه‌ی مهمی بر اقتصاد کشور وارد کند. بیش‌تر خانم‌ها در نهادهای دولتی و بین‌الملی وظیفه داشتند که باعث رشد و توسعه‌ی اقتصادی کشور می‌شد؛ اما در وضعیت کنونی، زنان از بیش‌تر موارد منع شده‌اند. این یک ضربه‌ی بزرگ اقتصادی به کشور وارد کرده است. تقریبا 32درصد این کسب‌وکارها لغو شده و زنان از کار از بیرون از خانه منع شدند. این باعث شد که اقتصاد افغانستان بحران‌زده شود و هم‌چنان ضربه‌های ناگواری بر اقتصاد خانواده‌ها وارد شود».

پس از آن‌که طالبان کار زنان در بسیاری از بخش‌ها را ممنوع کرد و هم‎‌چنان آموزش آنان نیز منع شد؛ دختران و زنان برای دور زدن محدودیت‌های طالبان و هم‌چنان راهی برای کسب‌درآمد به تجارت‌های کوچک و متوسط که بیش‌تر متکی به صنایع‌دستی‌ست، رو آورده‌اند.

شماری از فعالان حقوق زن، روی آوردن زنان و دختران به صنایع‌دستی را راهی برای مبارزه به محدودیت‌های طالبان عنوان می‌کنند. 

راضیه، یکی از فعالان حقوق زن می‌گوید، هرچند که صنایع‌دستی به هیچ صورت جای‌گزین کارهای رسمی برای زنان و دختران شده نمی‌تواند؛ اما با آن‌هم به گفته‌ی وی، این مصروفیت راهی برای مبارزه به محدودیت‌های روزافزون طالبان است. 

این فعال حقوق زن می‌گوید: «صنایع‌دستی جای‌گزین کار رسمی زنان به هیج وجه شده نمی‌تواند؛ ولی وسیله‌ی به‌خاطر مبارزه و وسیله‌ی برای این‌که نشان بدهند که خانم‌ها باوجود چالش‌ها و مشکل‌ها می‌تواند، خودشان را از این مشکلات اقتصادی نجات دهند و مبارزه کنند. صنایع‌دستی بهترین وسیله برای نمایش‌دادن این‌ است که خانم‌ها ضعیف نیستند».

طالبان، پس از به دست گرفتن قدرت بیش از ۵۰ فرمان به هدف محدود کردن زنان و دختران وضع و تطبیق کرده است. زنان و دختران نتیجه‌ی این فرمان‌های طالبان از همه‌ی حقوق‌شان محروم شده‌اند. 

بر اساس آمار برنامه‌ی توسعه‌ی سازمان ملل متحد، ممنوعیت کار زنان یکی از عامل‌های بحران اقتصادی در افغانستان است. 

سمین یکی از میلیون‌ها دختری است که بر اساس فرمان طالبان از دانشگاه رفتن محروم شده و برای چرخش زندگی خود و خانواده‌اش به کارهای صنایع‌دستی رو آروده است. باوجودی‌که فرما‌ن‌های طالبان او را از اجتماع به کنج‌خانه رانده و مجبور به انجام کاری شده که علاقه‌ی به آن ندارد؛ اما با آن‌هم امیداش را از دست نداده و در کنار مصروفیت‌های خانه و گل‌سازی، مطالعه می‌کند. 

گزارش‌گران: آی‌نور سعیدپور و مستوره محمدی

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا