سال‌گرد حمله به مکتب سیدالشهدا؛ زخمیان هنوز هم متاثر از اثرهای منفی این رویداد

حدیث حبیب‌یار

امروز، سه‌ سال از انفجار خونین بر مکتب نسوان سیدالشهدا در تاریخ ۱۸ ثور ۱۴۰۰ در دشت برچی واقع در غرب کابل می‌گذرد. انفجاری که در آن دست‌کم ۹۰ دختر دانش‌آموز کشته و بیش از ۱۰۰ نفر دیگر زخم برداشت. باوجودی‌که سه سال از آن روز می‌گذرد؛ اما گویا زخم‌های پروین هنوز هم تازه است. با یادآوری آن روز چهره‌اش فشرده شده و چشم‌هایش نم‌ناک می‌شود.

پروین، در انفجاری که شام‌گاه ۱۸ ثور سال ۱۴۰۰ در مقابل درهای ورودی مکتب سیدالشهدا واقع در دشت برچی در غرب کابل رخ داد، از ناحیه‌ی ساق پا شدیدا زخم برداشت و آسیب دید. با گذشت سه سال هنوزهم لکه‌ی زخم در پایش پیدا است.

جریان برنامه‌ی سال‌گرد مکتب سیدالشهدا؛ ۱۴۰۳ – کابل.
عکس:‌ رسانه‌های اجتماعی

پروین دانش‌آموز صنف یازدهم مکتب بود. او، با گذشت سه سال هنوز هم صدای مهیب انفجار را فراموش نکرده است. او، می‌گوید که هیچ صدای انفجار و آتش آنرا فراموش نمی‌تواند.

او، در سال ۱۴۰۰ زمانی‌که خودش آسیب دیده و شماری از دختران زخمی شدند، دانش‌آموز صنف یازدهم بود.

پروین به دلیل، آسیبی که در پا دیده بود تا یک ماه از درس‌های مکتب‌اش به‌دور ماند؛ اما باوجود آن هم می‌گوید که هر روز به صنف‌اش، درس‌ها، آموزگارها و مکتب‌اش فکر می‌کرد. او دوست داشت که دوباره به مکتب برگردد و به درس‌هایش ادامه دهد.

اما زمانی‌که حال پروین بهبود یافت و آماده‌ی رفتن به مکتب شد، طالبان بار دیگر به قدرت رسید و او نتوانست به مکتب باز گردد. او، هیچ انتظاری از طالبان ندارد. می‌گوید که طالبان در بیست سال حاکمیت جمهوری “دشمنی” شان را با دانایی و علم نشان داده و همواره مکتب‌ها و آموزش‌گاه‌ها را منفجر می‌کرد.

سخن گفتن از روزی که وی زخمی شده و شاهد کشته شدن ده‌ها دختر دیگر بود، برایش آسان نیست. هنوز هم با یادآوری رویداد ۱۸ ثور ۱۴۰۰ گلویش بغض گرفته و بریده بریده سخن می‌گوید.

انفجار سه سال پیش را مانند کابوسی برایش توصیف می‌کند. در این سه سال هیچ‌گاه رویداد آن روز را فراموش نکرده است.

پروین آن روز شاهد سه انفجار پی‌هم بود.

نگار حسینی -نام مستعار-، یکی دیگر از آسیب‌دیدگان این حمله است. او که در زمان این حادثه ۱۵ سال سن داشته، می‌گوید کهوضعیت بد اقتصادی به سر می‌برد و به‌خاطر هزینه‌ی هنگفت، پروسه‌ی درمان‌اش متوقف شده است.

نگار، یکی از بازماندگان مکتب سیدالشهیدا

نگار هم‌زمان با این‌که دانش‌آموز مکتب سیدالشهدا بود، به‌دلیل فقر همراه با مادر و خواهرانش قالین‌بافی می‌کرد. وی، می‌گوید که برای ادامه دادن درس‌ها، کمک اقتصادی با خانواده‌اش مجبور بود که قالین‌بافی کند.

دشت برچی، در غرب کابل منطقه‌ی هزاره‌نشین است. این ساحه همواره مورد تهدیدهای امنیتی قرار داشت و اکنون با حاکمیت طالبان نیز این ساحه از لحاظ امنیتی آسیب‌پذیر است.

نگار می‌گوید باوجودی‌که از تهدیدهای امنیتی اگاه بود، اما همه روزه بخاطر درس‌هایش به مکتب می‌رفت. بالاخره او در تاریخ ۱۸ ثور شاهد کشته شدن دوست‌ها و صنفی‌هایش می‌شود.

نگار در این مورد می‌گوید: “در هفت سالگی به درس و تعلیم پرداختم. وضعیت اقتصادی نامناسب برایم امان نمی‌داد که درس خود را با دل جمع بخوانم. همواره با مادر و خواهرم به‌خاطر تأمین نیاز‌های اولیه خود شب و روز قالین می بافتیم. بالاخره صنف ۹ مکتب بودم که وضعیت امنیتی دشت‌برچی روز‌به‌روز خراب و خراب‌تر می‌شد. هر روز متوجه تهدیدهای مکتب ما بودم. متاسفانه یک روز در ماه مبارک رمضان یکی از انفجار‌ها در پیش چشم من اتفاق افتاد. اکنون بدتر از قبل میان فقر و بیماری گم هستم”.

نگار  می‌افزاید که چندبار به‌خاطر درمان سوخته‌گی‌های بدن‌اش به کشور ایران رفته است؛ ولی اکنون دیگر توان پرداخت هزینه‌‌های درمان خود را ندارد.

نگار در این مورد می‌گوید: “زمانی‌که گروه طالبان افغانستان را برای بار دوم گرفتند، من در کشور نبودم، چون در این حمله از ناحیه دست‌ها، پاها، صورت، شکم و کمر به‌شدت زخم برداشته بودم و امکان تداوی من در کابل نبود. برای ادامه‌ی تداوی، کوک‌‌زدن زخم‌ها و پلاتین داخلی دست خود به ایران سفر کردم. بعد از یک سال ماندن در ایران، دوباره به کابل آمدم. حالا توان تداوی جای سوخته‌گی‌های باقی‌مانده و پلاتین دستم که باید هر دو سال بعد کشیده شود را بخاطر وضعیت بد اقتصادی ندارم”.

بانو نگار علاوه‌ بر فقر از ممنوعیت‌های آموزشی طالبان بالای زنان و دختران نیز ابراز نگرانی می‌کند و می‌گوید که طالبان از هیچ نوع عمل‌کرد‌ی در مقابل زنان و دختران دریغ نمی‌کنند.

او گفت: “با آمدن طالب درهای آموزش و تحصیل به‌ روی من بسته شد، آموزشی که به‌خاطرش سوختم. وقتی طالب آمد؛ آرزو کردم کاش در آن انفجار شهید می‌شدم، تا آمدن این گروه زن‌ستیز را نمی‌دیدم. طالبان هر عمل بد و غیر انسانی را بالای دختران افغانستان به‌ویژه دختران “دشت‌برچی” انجام می‌دهد. در خانه زندانی استیم، چون پدرم از ترس طالب اجازه نمی‌دهد که بیرون برویم”.

به‌ گفته‌ی خانواده‌ی نگار، او پس از حمله‌ی انتحاری و از دست‌دادن دوست‌هایش در وضعیت بد روانی قرار داشته و با کمک آنان و داکتر روان درمان به تازه‌گی توانسته بهبود یابد.

رویا حسینی، خواهر نگار گفت: “نگار به‌خاطر از دست‌دادن هم‌صنفی های خود و ان حمله‌ی ناگوار بسیار در یک وضعیت بد روحی و روانی قرار داشت. خیلی تلاش کردیم تا به کمک داکتران متخصص وضعیت اش بهتر شود. حالا خود را قوی نشان می‌دهد؛ اما می‌دانم که به‌خاطر زیبایی‌های از دست رفته‌اش رنجور شده است. اگر خبر ناگواری را بشنود همان لحظه ضعف می‌کند و از هوش می‌رود”.

نگار جا ماند‌‌ه‌ی حمله‌ی انتحاری مکتب “سیدالشهدا‌ی” دشت‌برچی کابل از جامعه‌ی جهانی می‌خواهد که هرچه زودتر برای تأمین حقوق زنان افغانستانی اقدام‌های جدی را روی دست بگیرد.

هم‌زمان با سومین سال‌گرد انفجار بر این مکتب دخترانه، امروز دانش‌آموزان و آموزگاران این مکتب، مراسمی را برای بزرگ‌داشت از قربانیان این رویداد برگزار کردند.

خانواده‌های قربانیان در این مراسم بر تامین امنیت منطقه‌های آسیب‌پذیر به‌ویژه غرب کابل تاکید کردند.

طالبان باوجودی‌که مدعی است که پس از به‌دست گرفتن قدرت امنیت سراسری را تامین کرده است؛ اما غرب کابل در سه سال اخیر بارها شاهد رویدادهای انتحاری بوده است.

حمله‌ی انتحاری در مقابل مکتب نسوان سیدالشهداء، در دشت برچی واقع در غرب در کابل رخ داد. این رویداد در ۱۸ ماه ثور ۱۴۰۰ برابر با ۲۵ ماه رمضان هنگام خروج دانش‌آموزان از مکتب به‌وقوع پیوست.

در این حادثه ابتدا جلوی دروازه مکتب یک بمب‌ منفجر و پس از آن دو‌مین انفجار در داخل مکتب رخ داد. بر اثر این حمله، ۸۵ نفر شهید و ۱۴۷ نفر زخمی شدند. اکثر قربانیان و مجروحان این حمله دانش‌آموز‌های دختر بودند.

حکومت پیشین افغانستان گفت که این حمله را گروه طالبان انجام داده است؛ اما طالبان، مسوولیت این حمله را نپذیرفته و گفتند که گروه داعش آنرا انجام داده است.

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا