امیدی در ناامیدی؛ گفتوگو با میترا مجیدی، خبرنگار سال ۱۴۰۲
آینور سعیدپور
چشمانداز کار رسانهای که دستآورد بزرگ بیست ساله در افغانستان بود، پس از حاکمیت طالبان که به شدت محدود شده است. اکنون خبرنگاران در سانسور، نگرانی و دلهره به کار شان ادامه میدهند. در میان محدودیتهای وضع شده بر فعالیت آزاد رسانهها؛ اما فرمانهای طالبان کارمندان زن رسانهای را بهگونه مشخصتر نشانه گرفته است. باوجود محدودیتها؛ اما خبرنگاران زن نه تنها که به کارشان ادامه داده؛ بلکه از سوی برخی از نهادها جایزههای مهمی را بهدست آوردهاند. میترا مجید، از سوی مرکز خبرنگاران افغانستان بهعنوان یکی از «خبرنگار سال» ۱۴۰۲ معرفی شد. خانم مجیدی عدم دسترسی به اطلاعات را یکی از عمدهترین مشکل خبرنگاران عنوان کرده و با آنهم تاکید دارد که متعهدانه به کارش برای اطلاعرسانی ادامه میدهد.
گفتوگوی خبرگزاری بانوان افغانستان با میترا مجیدی:
سعیدپور: خودتان را معرفی کنید:
مجیدی: میترا مجیدی، فارغ از رشتهی ارتباطات و ژورنالیزم دانشگاه کابل در سال ۲۰۲۲ استم. بیشتر از یک سال میشود که در طلوعنیوز به عنوان خبرنگار کار میکنم. پیش از او در آژانس خبرگزاری باختر به عنوان کارآموز کار کرده بودم. در نهاد ارتلور در بخش ارتباطات به عنوان کارآموز کار میکردم.
سعیدپور: در کدام موردها شما گزارش تهیه میکنید؟
مجیدی: گزارشهای سیاسی و حقوق بشری را بیشتر دنبال میکنم. بیشتر موضوعهای سیاسی را کار میکنم و در کنارش موضوعهای حقوق بشری مثل مسالهی بانوان، مکتبها، مسایل که مربوط حقوق بشری میشود کار میکنم.
سعیدپور: در مورد گزارش کودکان کار بگوید؟
مجیدی: گزارش کودکان کارگر را تقریبا سه ماه پیش تصمیم گرفته شد که در مورد آن گزارش داشته باشیم. مسوولیت این گزارش را من گرفتم. در شهر کابل به قسمتهای مختلف رفتیم و همرای کودکان مصاحبه داشتیم. وضعیت آنان را به تصویر کشیدیم. کودکان کار با چه مشکلهای مواجه استند، چه وضعیت دارند، بخاطریکه هزینهی خانوادهی شان را تامین بتوانند یا اینکه برای مسایل مالی به خانوادهی شان دستپیشی کنند، اینها کار میکنند. کارهای شاق که ما در گزارش هم نشان دادیم. یکی از بچههای که در خشتپزی کار میکرد. کار بسیار سخت که شاید از توان یک آدم بالغ هم بالاتر باشد؛ ولی یک کودک ۱۳ یا ۱۴ ساله این کار را انجام میداد. در کنار این، کودکان دیگری هم بودند که در روی سرک کار میکردند. در مستریگری کار میکردند. ترکاری فروشی میکردند. بوتها را رنگ میگردند. زباله جمع میکردند و کودکان زیادی بودند که همرایشان مصاحبه کردیم. کودکانی بودن که ذغالهای سوختهشده را جمعآوری میکردند، برای گرمکردن خانههای شان. تعدادی هم گفتند که این ذغالها را میفروشند. هدفام این بود که وضعیت کودکان کارگر را به تصویر بکشیم تا نهادهای که پشتیبان حقوق کودکان اند و همچنان حکومت سرپرست/طالبان، متوجهی حساسیت این مساله شود و در قمست کمک و حمایت از این کودکان تلاشهای بیشتری را انجام دهند. بهخاطری اینکه هر تحول یا اتفاقی که در یک کشور رخ میهد، معلومدار است که کودکان آسیب میبیند. باید دست کودکان گرفته شود و به کودکان بیشتر از همگی رسیدگی شود.
سعیدپور: باتوجه به وضعیت کنونی تقدیر از کار زنان خبرنگار چقدر باعث ایجاد روحیه میشود؟
مجیدی: ضرورت است که خبرنگار در هر بخشی که باشد، تنها خبرنگار زن نه؛ بلکه تمامی خبرنگاران باید از کارشان تقدیر شود. چون کاری را که انجام میدهند از دلوجان کار میکنند. در این شرایط که دسترسی به اطلاعات مشکل است و گاهی همکاری صورت نمیگیرد و کارکردن در این شرایط بسیار مهم و با ارزش است. از این خاطر فکر می کنم که تقدیر از خبرنگاران بسیار مهم است و میتوانند آنان را تشویق کنند تا اینکه بیشتر از همیشه تلاشش کنند. مشکلهای اجتماعی را شناسیکرده و دربارهی آن گزارشهای مختلف را تهیه کنند تا مسوولان متوجهی کار شان شوند و در آن قسمت رسیدگی کنند و هم مشکل از جامعه برطرف شود. به نظر من خیلی خوب است که برنامههای مختلف برگزار شود و از کار خبرنگاران تقدیر شود.
سعیدپور: کار کردن برای خبرنگاران به ویژه دختران در حال حاضر چگونه است؟
مجیدی: کار کردن بدون شک دشوارهای خودش را دارد؛ ولی این مشکلها تنها برای خبرنگاران نیست، در هر بخشی که کار کنیم دچار مشکلات میشویم. همانگونه خبرنگاران در افغانستان چه مرد باشد و چه زن با یک سلسله مشکلاتی مواجه استند. آن مشکلات تا زمانیکه قانون رسانهها نافذ و توشیح نشود، خبرنگاران شاید که در یک سردرگمی باشد که چه چیزهای شامل قانون میشود و چه چیزهای شامل قانون نمیشود. به این خاطر، مشکلات خود را دارد. ولی بازهم باید بگویم که خبرنگاران در افغانستان کوشش میکنند که به وجه احسن کارشان را انجام دهند. کاری را داشته باشند که مردم از آن راضی باشند. حداقلاش همان بیطرفیشان حفظ کنند و طرف واقع نشوند. توازن را در خبر شان داشته باشند. فکر میکنم که باوجود این مشکلات؛ ولی بازهم تلاش تمامی خبرنگاران نظر به تعهدی که به کار خود دارند، حتما وجود دارد.
سعیدپور: در ساحهی کار با چه مشکلهای مواجه استید؟
مجیدی: مشکلات مختلف است در ساحهی کاری. مشکلات از گذشته تا حال بوده؛ اما بزرگترین مشکلی که ما خبرنگاران داریم، همین است که دسترسی به اطلاعات زیاد به موقع نیست. زمانیکه نیاز است اطلاعات از طرف منبعهای دستاول به رسانهها شریک نمیشود.
سعیدپور: همکاری منبعهای رسمی -طالبان- با شما چگونه است؟
مجیدی: تاجای منابع همکاری دارند و بعضی وقتها هم اصلا همکاری ندارند و این مشکلیست که تمامی خبرنگاران در افغانستان با آن مواجهاند. محدودیتها در دسترسی به اطلاعات، چون برخی از نهادها خودشان را مسوول فکر نمیکنند و اطلاعات را در اختیار خبرنگاران قرار نمیدهند. این مشکل یا محدودیتیست که خبرنگاران با آن مواجه استند. در همین چند سال گزارشهای مختلفی در رابطه با همین مساله داشتیم؛ ولی بازهم برخی از نهادهای حکومت سرپرست/طالبان وجود دارد که اینها همکاری نمیکنند. اطلاعات را در اختیار خبرنگاران قرار نمیدهند و به این خاطر ما مجبور میشویم بهجای این که اطلاعات را از منابع دستاول بگیریم از منابع دیگری مراجعه کنیم که از طریق آنها ما بتوانیم که خبر یا گزارش خود را داشته باشیم.
سعیدپور: چه محدودیتها در ساحههای پوشش خبری برای شما وجود دارد؟
مجیدی: در بخش سیاسی، بیشتر مشکلی که با آن مواجه استیم، همین اطلاعات است که به موقع به خبرنگاران داده نمیشود. منابع دستاول گاهی به خبرنگاران اطلاعات را نمیدهند. در کنار آن به مسایل حقوق بشری که میرویم؛ مسالهی مکتبها بعضا مقامهای حکومت سرپرست/طالبان صحبت نمیکنند و در رابطه با او موضوع گپ نمیزنند. این مساله باعث میشود که گاهی خبر یک طرفه شود و یا خبر همان توازن را نداشته باشد. این مشکلیست که خبرنگاران در بخش سیاسی و حقوق بشری با آن مواجه استند.
سعیدپور: محدودیتهای طالبان بر خبرنگاران زن چه تاثیری روی کار شما گذاشته است؟
مجیدی: تنها دختران خبرنگار نه، تمامی خبرنگاران در افغانستان با مشکلات مواجه استند. خوب مهم و هدف این است که خبرنگاران تعهدی را که دارند و خبررسانی کنند. ما متعهد به کار خود استیم و در هر حالتاش ما خبررسانی میکنیم. همان وظیفهی ایمانی و وجدانی ما را ادا میکنیم با حفظ بیطرفی.
سعیدپور: پیام شما به زنان و دختران چیست؟
مجیدی: پیامم برای زنان این است که شرایط سخت است. شرایط دشوار است. هرقدر که بگویم تحمل کنیم، تحمل کنیم؛ اما بازهم جز صبر چاره نیست. اما به نظر من ضرور است که همهی ما تلاش کنیم. از تلاش خسته نشویم و تلاش کنیم از فرصتهای کوچکی که برای ما پیش میشود، استفاده کنیم. از زمان خود طوری استفاده کنیم که هدر نرود. محدودیتها وجود دارد. دختران مکتب رفته نمیتوانند. دانشگاهها بسته است. کار نیست؛ ولی بازهم در کنار اینکه این فرصت پیش آمده که همگی در خانهی خود است، میشود از این فرصت استفاده کنیم و در دیگر بخشها خودمان را تقویه کنیم. کارهای دیگری را یاد بگیریم. تا زمانیکه بالاخره در امید بهروی دختران باز میشود و همگی حداقل یک دستآوردی داشته باشند که سالهای عمرشان، دو سال یا سه سال است و یا نمیدانم چند سال دیگری خواهد طول کشید. ولی حداقل در ایقدر سال هرکس باید برای خودش یک دستآوردی داشته باشد. جدا از اینکه دانشگاهها و مکتبها نیست. یعنی اگر کسی پشت آموزش و یادگیری باشه خوب بستگی به دانشگاه ندارد. آدم در هر حالتی میتواند یاد بگیرد. به همین خاطر از همین فرصتی که فعلا است یا از همین زمانیکه درحال گذر است، باید از آن استفاده کنیم و ناامید نشویم. دنیا به امید است. امیدوارم که بخیر روزی برسد که همهی دختران و زنان در افغانستان مثل دیگر کشورها به همان حقوق اولیه و اساسی خود برسند و زندگی آرام و مرفه داشته باشند. زندگیای را داشته باشند که نیازمند کسی نباشد و یا دستشان به کس دیگری دراز نباشند. هرکه خودش همان توانایی مالی و تامین مالی و اقتصادی خودشان را داشته باشند.