زندگی مستقل بعداز ازدواج؛ آرزوی هر دختر امروزی

گزارشگر: فریبا آرام

داشتن زندگی با خانواده شوهر کابوسی است که بیشتر زنان خانه دار را دامن گیر خود کرده است و این زنان آرزو دارند روزی از این کابوس رهایی یابند.

بیشتر این زنان از زندگی  با خانواده شوهر شان شکایت  دارند و آرزو داشتن زندگی مستقل را دارند.

زهرا یکی از زنانی است که مدت سه سال می شود ازدواج کرده و با خانواده شوهرش زندگی می‌کنداو می‌گوید:” با اینکه خانواده شوهرم خانواده بزرگی اند با آن هم تمام کار خانه را خودم به تنهایی انجام می‌دهم و اگر گاهی در انجام کارها تاخیر کنم سر و صدای خشویم بلند می‌شود و شب شکایتم را پیش شوهرم میکند”.

او آرزو دارد روزی صاحب زندگی مستقلی شود تا طعم خوش زندگی را بچشد.

این تنها زهرا نیست، زنان زیادی چون او از زندگی با خانواده شوهر شکایت دارند حلیمه یکی از این زنان است که از برخورد دوگانه‌ی خانواده شوهرش شاکی است.

حلیمه که به همراه شش طفلش از ولایت غزنی به هرات آمده است می‌گوید در غزنی زنان کمترین ارزش را دارند با این که از صبح تا شام مصروف شست و روف و گوش سپردن به کنایه‌های خشو و خواهر شوهر اند شب هم باید به دلایل مختلفی از طرف شوهر لت و کوب شوند او همچنان می‌گوید: “در قریه ما دختر داشتن ننگ است و من بخاطر دخترزا بودنم همیشه ناسزا می‌شنیدم”.

یکی از شرط‌های اساسی بیشتر دخترانی که قصد ازدواج دارند داشتن خانه‌ای مستقل و جدا از خانواده شوهر است و دلیلش را دخالت و ناسازگاری خانواده شوهر می‌دانند.

بهاره عزیزی که هنوز نامزد است می‌گوید: “اولین شرطم برای ازدواج داشتن خانه‌ای مستقل بود که از طرف خانواده نامزدم پذیرفته شد. چون نمی‌خواستم زندگی جدیدم را با گفت و شنودهای بیهوده خراب کنم و این گونه احترام متقابل من و خانواده شوهرم حفظ خواهد شد”.

این که چه چیزی باعث شده تا عروسان این همه از ماردشوهران شان هراس داشته باشند بی بی شاه به آن پاسخ می‌دهد ؟

بی بی شاه زنی 55 ساله است که هفت پسر و 6 عروس دارد و بجز یکی که خارج کشور است تمام عروسانش همرایش زندگی می‌کنند. او دلیل این یکجا بودن را چنین بیان کرد: ” من پیش خود عهد کردم تا تمام پسرهایم صاحب زن نشوند هیچ یک را از خود جدا نمی‌کنم چون اتفاق بین شان از بین می‌رود”.

بی بی شاه گفت این وظیفه‌ی یک مادر است تا فرزندانش را زیر یک سقف نگهدارد و عروسان باید با این شرایط خودشان را بپذیرند.

در این میان خانواده‌های هم هستند که به عروس شان تمام حقوقی که حقش است را داده و عروسان نیز از زندگی مشترک با آن‌ها راضی اند.

فردینا صالحی که پنج سال از ازدواجش می‌گذرد و کارمند یک اداره است می‌گوید: من مدت سه سال با خانواده شوهر خود زندگی کردم و در این مدت هیچ مشکلی باهم نداشتیم مسوولیت‌هایم را سر وقت انجام می‌دادم و درس دانشگاه را نیز ادامه می‌دادم آن‌ها نیز مرا مثل دختران شان دوست داشتند تا بعد از سه سال با رضایت تمام خانواده و بدون ایجاد مشکلی از آن‌ها جدا شدم.”

آگاهان امور خانواده و اجتماع بروز مشکلات بعد ازدواج بین خانواده‌ها را توقعات بی جای هردو طرف از یکدیگر می‌دانند.

نادیه ذبیحی جامعه شناس در این رابطه می‌گوید فرهنگ ناسالم و چشم و هم‌چشمی و توقع بی جا سبب بروز مشکلات بعد از ازدواج می‌شود به این دلیل دختران جوان دوست دارند زندگی  مستقلی داشته باشند تا دخالتی از طرف بقیه اعضای  خانواده در زندگی شان نباشد.

جوانان در افغانستان بیشتر از لحاظ مالی وابسته خانواده‌های شان هستند و فراهم کردن زندگی مستقل برای شان در اوایل زندگی دشوار است به این دلیل زنان مجبور اند حد اقل تا چندین سال بعد از ازدواج با خانواده شوهر شان یکجا زندگی نمایند.

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا