خشونت آنلاین علیه زنان؛ علتها و راهکارها
دکتر کتایون مصری، روزنامهنگار و پژوهشگر مطالعات زنان و جنسیت
خشونت علیه زنان در فضای سایبر یا شبکه های اجتماعی اصطلاحاً به خشونت سفید معروف است شاید یکی از علل این نامگذاری، نامحسوس و پنهان ماندن اینگونه خشونتهاست که بیش از آنکه جنبه جسمی داشته باشد و بصورت ضربوشتم و یا تجاوز جنسی دارای تبعات بیرونی ومحسوس باشد، با فشارهای روحی و تحقیرهای کلامی بروز مییابد.
این پدیده باتوجه به افزایش حضور زنان در رسانههای تعاملی به عنوان کاربر رشد صعودی یافته، درواقع، شبکه- های اجتماعی وفضای سایبری، ظرفیت جدیدی خلق کرده تا زنانی که تنها به حریم خصوصی تعلق داشتند یا به عبارت بهتر، محبوس بودند، از این ظرفیت برای ایجاد مجاری جدید ارتباطی و بروز خلاقیت و ارتقای آگاهی استفاده کنند.
یکی از علل خشونتهای سایبری که معمولاً خودرا با تحقیرهای کلامی و ترویج انگاره های فرودستانه علیه زنان ونیز تهدید به خشونت از سوی مخالفان حضور زنان در فضای عمومی خودرا نشان می دهد این است که در این ارتباط سایبری، زنان از تجربههای مشترک و مطالبات همسان خود آگاه میشوند و این آگاهی میتواند زنان را به قلمرویی وارد کند که پیش از این فقط مردانه تلقی میشد.
علت دیگر، ماهیت فضای سایبر است که هویت واقعی افراد به مثابه کاربر میتواند پنهان بماند. انبوه اکانتهای فیک و ساختگی در هجمههای جنسیتی به تصادم میان زنان ومردان منجر میشود وشکاف بین این دو را عمیقتر میکند. وقتی فردی از عدم شناسایی خود مطمئن باشد به راحتی، هنجارها را زیرپا میگذارد و به آزارهای جنسی میپردازد.
تجربه حضور زنان در شبکههای اجتماعی نشان میدهد که اگرچه این فضا مملو از ظرفیتهای ناب برای نمایش خلاقیتهای فردی است و اگرچه بسیاری از زنان از این فضا برای ترویج آگاهی و کارآفرینی از این فضا استفاده میکنند وبرای رسیدن توان واستقلال مالی ازآن بهره میبرند ولی شکی نیست که به همان اندازه زرق وبرق و جذابیتهای بصری این فضا بالاست ومتاسفانه اندک بودن سطح سوادرسانهای بسیاری از زنان را درمعرض ابژگی جنسی قرار میدهد، یعنی این شبکهها، مملو از کاربرانی است که مانند آنچه درفضای واقعی حاکم است بر سکس و تنانگی زنان، ارزشی بیش از ارزشهای انسانی زن قائلند واین امر برای جلب دنبال کننده صورت میگیرد. تقلیل زنانگی در سایبر به بدن، به فرودستی و ناتوانانگاری زنان در واقعیت منتهی میشود.
درجوامع مختلف براساس میزان توجه حاکمیتها به عدالت جنسیتی، کاربران شبکههای اجتماعی نگاه متفاوت و استفاده های متعددی از آن دارند. هنگامی که درواقعیت، زنان نادیده گرفته شوند و فرصت رشد یا توزیع امکانات برابر نباشد، شبکه های تعاملی به محیطی برای تبادل تجربه زیسته زنان و محملی برای نزدیک شدن آرای آنان تبدیل میشود دراین صورت، مرزهای جغرافیایی بیمعنی است و زنان هرچند با آزمون وخطا ولی مطالبات مشترکی خواهند داشت. اما چگونه میتوان از فضای دَرَندشت و بی دروپیکر سایبر به مفهوم عدالت و خودآگاهی جنسیتی رسید؟ من معتقدم، زنان به تعامل بیشتر و گفتگوی عمیق تری نیازمندند. نه عملیات چریکی و نقدهای عاصیانه ونه انفعال و محبوس ماندن در قفس کلیشههای جنسیتی نمی تواند امکان استفاده مناسب از فضای مجازی و تعامل را فراهم کند.
سواد رسانهای به معنی پرسشگری است. پرسشگری بدون تعمق ممکن نیست. تحمل عقیده مخالف و ایجاد فضای مباحثه بدون ترس از انگ خوردن کاربران را به تجربههای مشترک و سطح سواد رسانهای مقبول میرساند. راهبری چنین مسیری برعهده زنان نخبه دردامنههای مختلف به عنوان پیش روست. با چنین نگاهی شبکههای اجتماعی محمل کاهش خشونت علیه زنان خواهد بود.