خبرنگاران زن در افغانستان: گزارشگری میان دلهره و ترس
Photo: Victor J. Blue/The New York Times
در یکی از روزهای پاییزی 1401 که هوا رو بهسردیست، مدیر خبر به زبیده میگوید که در مورد توانایی مردم برای خرید مواد سوختی گزارش تهیه کند.
زبیده همراه با تصویربردارش برای مصاحبهی مردمی به سطح شهر میرود. او و تصویربردارش به یکی از چوبفروشیهای کابل میروند. پس از صحبت با فروشندهی مواد سوختی، میخواهند که ضبط مصاحبه را شروع کنند. درست لحظهی که تصویربرادر از زبیده میپرسد آماده؟ نظامیان طالبان سوار بر موترسایکلها با صدای بلندوخشدار صدا میکنند که اینجا چه کار میکنید؟
زبیده میگوید که آن لحظه از شدت ترس حس میکردم قلبم از جا کنده میشود؛ اما با آنهم تلاش میکردم که صدایم نلرزد و ترسم را پنهان کنم. به آنان توضیح دادیم که خبرنگار استیم و گزارش تهیه میکنیم، اما نظامیان طالبان به حرفهای ما باور نکردند. مردمی که تا چند لحظه پیش از رسیدن افراد طالبان چهارطرف ما منتظر بودند که از آنان مصاحبه بگیرم همه پراکنده شده بودند. نظامیان طالبان آنان را صدا کرده و پرسیدند که این دو نفر از شما درباره چه سوال میکردند.
پس از آن کارت هویت ما را خواستنه و برای مدت زیادی منتظر نگهداشتند و چندین بار تماس گرفته و مخابره کردند. بالاخره گفتند به کارتان ادامه دهید و تا ختم مصاحبه همانجا ایستاده شدند و از جریان مصاحبه نظارت کردند.
زبیده همچنان میگوید که چندینبار به او اجازه اشتراک در نشستهای خبری داده نشده است. همچنان او میگوید زمانیکه به دختران اجازه پوشش برنامههای رسمی طالبان داده هم میشود خبرنگاران زن باید از ماسک استفاده کند و در نشستها و برنامههای خبری زنان خبرنگار از تریبون دور است و حتا گاهی آنان صدا را واضح نمیشوند « در بعضی برنامهها جای دخترا کلا از تریبون دور است، ما نمیتوانیم سخنرانان را ببینیم، صدا را واضح بشنویم و حتا نمیتوانیم با تصویربردار خود هماهنگی کنیم. خبرنگاری این گونه دشوار است؛ اما باید ایستادگی کنیم.»
زرغونه – نام مستعار- خبرنگار دیگری در کابل، که از سه سال به اینسو کارمند رادیو است. او نیز وضعیت اطلاعرسانی برای خبرنگاران زن را دشوار توصیف کرده و میگوید که دسترسی به اطلاعات تازه برای عموم خبرنگاران بهویژه برای خبرنگاران زن دشوار شده است.
زرغونه میگوید که مقامهای طالبان به رسانههای بینالمللی برای اطلاعات تازه اولویت میدهد. وی در این مورد میگوید که:« اطلاعات درست و تازه بهآسانی در دسترس خبرنگاران داخلی به خصوص از دختران قرار نمیگیرد و در کنفرانسها اجازهی اشتراک داده نمیشود، هر آنچه که واقعیتهای جامعه باشد تقریبا سانسور میشود.»
همچنان وی میگوید که برخی از سخنگویان طالبان حاضر به مصاحبه با دختران نیستند. او، برخورد سخنگویان، مقامها و نظامیان طالبان را تاسفبار و تبعیضآمیز عنوان میکند. وی میگوید که سخنگویان طالبان بارها گفتهاند که نمیخواهند با یک دختر همکلام شوند. « زمانیکه ما از سخنگویان امارت اسلامی میخواهیم که کلیپ داشته باشیم، به آسانی حاضر به کلیپدادن نمیشوند و بعضیهایشان حتا زمانیکه ما صوتی آواز ما را روان کنیم، میگویند که باید به شکل نوشتاری باشد و ما نمیخواهیم که با خانمها همکلام شویم.»
تمنا – نام مستعار- نیز کارمند در یکی از رسانههای خصوصیست. او نیز تجربههای مشابه زرغونه را دارد. تمنا میگوید که بارها مقامهای مختلف طالبان با وی مصاحبه نکرده و او، مجبور شده تا برای مصاحبه با این مقامها از همکاران مردشان کمک بگیرد که گزارشش را تکمیل کند. همچنان وی نیز میگوید، در نشستهای که در سطح رهبری طالبان برگزار میشود به زنان خبرنگار اجازه پوشش خبری این کنفرانسها داده نمیشود.
این محدودیتها تمنا را نگران کرده و میگوید که به آیندهی کاری خبرنگاران امیدوار نیست. آینده کاریش در حکومت طالبان را مبهم عنوان کرده و میگوید که ممکن طالبان به زنان خبرنگار نیز اجازه کار را ندهد. او در این مورد میگوید:« آینده کاری مه مبهم است. یعنی معلوم و مشخص نیست که تا چه زمانی دختران میتوانند در رسانهها حضور داشته باشند و اجازهی کاری به ما داده میشود و یا نه؟»
راضیه – نام مستعار- خبرنگار دیگر در یکی از رسانههاست. او، اما میگوید که علاوه بر این که از سوی نظام کنونی برای آنان محدودیت وضع شده و نمیتواند به اطلاعات دسترسی داشته باشند؛ مردم نیز میترسند و حاضر به مصاحبه نیستند. « در کنار اینکه از گرفتن اطلاعات از منابع دولتی مشکل داریم، بیشترین مشکل ما در بخش منابع مردمی هم است. مردم کمتر صحبت میکنند، بخاطر ترس از طالبان.
علاوه بر این راضیه میگوید به خاطر گزارشهایش، چندین بار او را وزارتهای اطلاعات و فرهنگ و امر بهمعروف و نهی از منکر طالبان او را به دفترهای شان خواسته و هشدار دادهاند با رسانههای که او کار میکنند خلاف پالیسی آنان است و باید از کارش استعفا دهند. « فلان رسانه دشمن حکومت است که تو کار میکنی، به عنوان دشمن حکومت محسوب میشوی اگر کار خو ادامه بدهی.»
راضیه نسبت به آینده نیز ناامید است و میگوید که وضعیت اگر اینگونه ادامه یابد، بسیاری از خبرنگاران زن مجبور میشوند که وظیفهیشان را ترک کنند.
در همین حال، شماری از فعالان حقوق زن، وضع محدودیتها بر زنان به ویژه خبرنگاران زن را تبعیض آشکار جنسیتی خوانده و میگویند که عملکرد طالبان در قبال زنان و دختران آپارتاید جنسیتی است.
مینه رفیق، فعال حقوق زن میگوید که وضع محدودیت بر خبرنگاران زن، وضعیت اطلاعرسانی را متاثر میکند. همچنان وی میگوید که این محدودیت باعث گسترش تبعیض جنسیتی در افغانستان میشود. « چرا اینها/ خبرنگاران زن، اجازه ندارند که به کنفرانسها بروند و برنامهی شان را بسازند، کار خودشان را پیش ببرند؟ این یک مثال زندهی آپارتاید جنسیتی در افغانستان است. این یک بیاحترامی کلان به زنان افغانستان است.»
همچنان نی حمایت کنندهی رسانههای آزاد افغانستان، نیز میگوید که پس از تحولهای سیاسی در کشور، سکتور رسانه، به ویژه کارمندان زن شدیدا آسیب دیده است.
ظریف کریمی رییس نی یا حمایت کنندهی رسانههای آزاد افغانستان میگوید که پس از تحول سیاسی، بیش از 90 درصد کارمندان زن رسانهای وظیفههای شان را از دست داده است. همچنان وی میگوید که پیش از تحول سیاسی نزدیک به چهارهزار زن مصروف کارهای رسانهیی بودند که در حال حاضر این آمار کمتر از یکهزار تن میرسد و این خبرنگاران زن در شرایط بسیار دشوار به کار رسانهیی ادامه میدهند. « ما در بیش از بیست ولایت هیچ خبرنگار و کارمند رسانهای زن نداریم، تنها در 12، 13 ولایت جمع مرکز/کابل خبرنگاران و کارمندان رسانهای زن داریم که تحت شرایط بسیار حاد و سخت کار خبرنگاری را به پیش میبرند.»
محدودیتهای روزافزون بر خانمها از سوی طالبان، عدم همکاری مردم با خبرنگاران زن و فشار از سوی سازمانهای رسانهای باعث شده است که زبیده همانند خبرنگاران زن دیگر از انجام و ادامهی وظیفهاش دلسرد و خسته شود. او میگوید که اکنون باوجود همهی این دشواری هنوز هم به کارش ادامه میدهد؛ اما با آنهم نسبت به آینده کاری خبرنگاران زن امیدوار نیست.
طالبان گامبهگام محدودیتهای شدید بر فعالیت رسانههای آزاد کشور وضع کردند. در نخستین گام از رسانهها خواستند از نشر و پخش سریالهای خارجی، موسیقی و اعلانات تجارتی که در آن تصویرهای زنان باشد، خوداری کنند. در پوشش ظاهری خبرنگاران زن نیز محدودیت وضع کرده و سپس دستور دادند که گویندگان زن در تلویزیونها چهرههای خود را بهگونهی کامل بپوشاند. هرچند وضع این محدودیتها با واکنشهای داخلی و بینالمللی به همراه بود؛ اما طالبان باوجود تمام این خواستها و مخالفتها بر تطبیق سیاستهای سختگیرانهیشان پافشاری دارد.