افزایش اقدام به خودکشیها؛ روایتهای تلخ یک زن شاغل در هرات
از سقوط دموکراسی نوپا بیشتر از دو سال میگذرد، زنان در این دو سال با چالشهای زیادی از جمله منع کار و آموزش مواجه شدهاند.
ضیاگل (نام مستعار) یک تن از زنان شاغل در هرات است او کارمند یکی از ادارات دولتی بوده است، او در حال حاضر برای درمان وضعیت روحی اش به یکی از کلنیکهای مرکز شهر مراجعه کرده است، او برای من میگوید که این ششمین جلسهاش است که نزد داکتر مراجعه میکند تا وضعیت روحی او بهبود پیدا کند.
از اولین اقدام به خودکشی او هفت ماه میگذرد اما تاهنوز میتوان اثرات خراشههای که با تیغ ایجاد شده را روی دستها و پاهایش دید.
“آینها را میبینین؟ از همان روزهای است که من به راهی جز مرگ فکر نمیکردم و خودم را در یک آیندهی نامعلوم میدیدم..”
ضیاگل با برای من میگوید که او تجربهی کار در ادارات دولتی حکایت میکند، او بیان میدارد که چندین سال به عنوان عضو ارشد در یکی از ادارات کار کرده است.
“با این که چندین سال در ادارات کار کردم و فعلا بیکارم و نمیتوانم مانند قبل کار کنم، واقعا برای من دردناک است، خودم کسی بودم که با استقلالیت تمام با معاش خود چندین نفر را حمایت میکردم اما فعلا بیکار هستم.”
از ضیاگل در مورد اثرات تیغی که روی دستها و پاهای اوست میپرسم، او بیان میدارد که از زندهگی خسته شده بود و مشکلات خانوادهگی و روحی وی را مجبور به این کار کرده بود.
“وقنی فکر کردم دیگر کاری برای انجام نیست، گفتم شاید ختم زندهگی یک راهی باشد، تیغ را برداشتم و کشیدم روی دستها و پاهایم کشیدم فکر میکردم آخرین بار است که باید زندهگی را ختم کنم.”
ضیاگل نانآور خانوادهی هشتنفره بوده و در کنار شوهر خود چرخ زنده گی یک خانواده را میچرخاند، این موضوع بیکاری و و خانهنشین کردن زنان او را از زندهگیاش ناامید میکرد.
“گاهی وقتها خیلی ناراحت میشوم، مثلا در گذشته هم من کار میکردم و هم شوهر من و ما دوتا بازو بودیم در یک خانه که خیلی خوب زندهگی را برای اعضای خانواده خوب کرده بودیم اما متاسفانه با امدن طالبان این زندهگی ایدهای از من گرفته شد.”
به گفتهی ضیاگل، پس از آمدن طالبان در افغانستان، او یک تعداد دیگری از زنان بخاطری تبعیض جنسیتی از کار در ادارهی دولتی محروم شدهاند.
از سوی دیگر مشاورین وضعیت روحی و روانی زنان را پس از سقوط جمهوریت حاد میدانند و بیان میدارند که اکثر مراجعین آنان زنانی هستند که از کار یا تحصیل محروم شدهاند.
داکتر انیتا یوسفی مشاور و رواندرمان در یکی از کلنیکهای هرات بیان میدارد که زنان زیادی مانند ضیاگل نزد وی بخاطری وضعیت بد روحی مراجعه میکنند.
“زنان به حالت بدی در حال تجربهی بیست سال قبل هستند که اگر طالبان به این روند ادامه دهند؛ او تعداد از زنانی که به جاهای مختلف کار کردند و درس خواندند. از این بدتر خواهد شد.”
این داکتر بیان میدارد که وضعیت کلی زنان پس از رویکار امدن طالبان در حالت خوبی قرار ندارد.
بر اساس امار این کلنیک، حدود ۸۰ درصد بیماران زنان و دختران هستند و روزانه بهطور اوسط از هر ده بیمار حداقل نُه تن آنان دختران و زنانی هستند که به دلایلی چون خشونتها خانوادهگی، ناامیدی از آیندهی تحصیلی و نگرانی از بیکاری نزد داکتران مراجعه میکنند.
“ما مراجعهکنندهگانی داریم که به دلیل خشونتهای خانوادهگی، محرمیتهای کاری و تحصیلی نزد ما مراجعه میکنند و دلیل عمدهی این همه مراجعه کننده،
محدودیتها میباشد.”
همچنان این داکتر وضعیت زنان را نگران کننده عنوان میکند.
از سوی دیگر یکی از مسوولان در شفاخانهی حوزهوی هرات که نخواست نام وی افشا شود میگوید که تعداد مجموعی خانمهایکه بهدلیل از دست دادن شغل و بسته شدن مکتبها در تحولات اخیر دچار اختلال روانی شدهاند؛ به بیش از ۵۶۴ تن میرسیدند اما در سال دوم که تمام مراکز آموزشی، دانشگاهها و برخی از موسسات به روی زنان بسته شد؛ این آمار دوچند شده است.
او بیان داشت: “احتمال اینکه این امار دو برابر شده باشد زیاد است چون در این مدت ما شاهد بسته شدن مراکز دیگری از سوی طالبان بودیم که این همه محدودیت به روی زنان، میتواند تاثیرات منفی بگذارد..”
قبل از این شفاخانهی حوزهوی هرات نیز با نشر آماری گفته بود که میزان بیماریهای روانی در بین زنان نسبت به سال گذشته پنج درصد افزایش یافته است و در حال حاضر ۷۵ درصد از مراجعهکنندهگان را بیماران زن تشکیل میدهد و روزانه بهطور میانگین بیش از ۲۵۰ بیمار زن در این شفاخانه مراجعه میکند.
این در حالیست که پس ار حاکمیت طالبان و افزایش محدودیتها بر زنان در این کشور میزان بیماریهای روانی و اقدام به خودکشیها افزایش یافته است.