روزگار پریشان زنان دستفروش در هرات؛ فقر و گرسنگی پای ما را به جادهها کشانده است
محدودیتهای شغلی برای زنان، بیکاری و افزایش ناامنی غذایی سبب شده تا زنان دست فروش کنار جادهها در هرات بیشتر از هر وقت دیگری به چشم بخورند.
شماری از از زنان بی سرپرست که در جادههای شهر هرات دست فروشی و کهنه فروشی میکنند
روایتهای دشواری از زندگی شان دارند.
این زنان میگویند که سالهاست که در هیمن جاده دست فروشی میکنند تا نان بخور و نمیر را برای خانواده های شان پیدا کنند.
این زنان که لباس های کهنه زنانه، پرده و برخی وسایل خانه را از مردم خریداری و دوباره به فروش میرسانند میگویند، درآمد چندانی ندارند اما راهی غیر از این کار نیز برای شان نمانده است.
آنها از حکومت میخواهند که برای زنان مساعد کند تا آنها نیز بتوانند نفس راحت بکشند.
کنار نفسگل یکی از زنان دست فروش نشسته هستم، گرمای طاقت فرسا زیر چادری وی را بی رمق ساخته است اما به گفتهی خودش به اجبار کنار سرک مینشیند تا لقمه نانی برای فرزندانش مهیا کند.
میگوید که: “خودم بیوه و بیچاره هستم، مال مردم را اینجا آرودم تا به فروش برسانم، تا حداقل ده افغانی برایم بماند، اما باور کنید صد تا دوصد افغانی هم به فروش نمیرسد، تا هنوز ۲۰ افغانی پیدا نکردم، در خانه کرایه زندگی میکنم، پنج اولاد در گردنم هست، مرد در خانه ندارم.”
شیما بانوی دیگری که کنار جاده لباس دست دوم به فروش میرساند میگوید زندگی به شدت طاقت فرسا شده و مشکلات زیادی تجربه کرده است اما تا کنون کسی دستش نگرفته است. به گفتهی او: “مردینه ندارم، بیوه هستم، همین چهارتا لباس مردم را آوردم تا بفروشم، اما روز دراز چیزی پیدا نمیتوانم، نه نانی هست، و نه آبی. لباس های از نواسه هایم است و دو جوره آن از همسایه هایم است، سه بار است میاریم به فروش نمیرسد، دخترم هم بیوه است خودم هم بیوه است، دو پسر دارم دارم ، گم هستند، نمیدانم ایران هستند یا کجا است، اما هیچ خبری از آنان نیست، هشت سال است کهنه فروشی میکنم و و هیچ وقت شکلمم سیر نشده و نمیتوانم به سر وضع خودم برسم.”
نفسگل، شیما و صدها تن همچون این دو زنان بی سرپرستی هستند که میگویند تنها نان آوران خانوادهای شان هستند، و تنها تلاش شان این است تا بتواند لقمه نانی برای خانواده ها و فرزندان شان تهیه کنند.
در همینحال آگاهان اقتصادی میگویند که منجمد شدن پولهای افغانستان، به رسمیت شناخته نشدن حکومت و منع کار و تحصیل زنان در افغانستان، روی چرخهی اقتصادی تاثیر سو گذاشته و زندگی همه به ویژه قشر کارگر جامعه را طاقت فرسا کرده است.
محمد مدبر آگاه اقتصادی میگوید که: “ اگر اوضاع به همین شکل ادامه پیدا کند یک بحران بشری نفسگیر دامن افغانستان را خواهد گرفت و زندگی تمام مردم به ویژه قشر کارگر و مشخصا زنان سرپرست خانواده که از سوی حکومت برای شان اجازهی کار نیز داده نمیشود ضربه خواهد خورد، حکومت چه اسلامی باشد چه غیر اسلامی یکی از مکلفیتهایش فراهم سازی زمینهی کار برای زنان و مردان است، اما متاسفانه حکومت فعلی افغانستان در این امر بسیار ضعیف بوده و به یقین باعث بلند رفتن نرخ گرسنگی در میان مردم به ویژه زنان بی سرپرست و بیوه شده است.”
طالبان سال پار کار زنان در موسسات دولتی و غیر دولتی را ممنوع اعلام کردند. در پی این ممنوعیت هزاران زن سر پرست خانواده شغل هایشان را از دست دادهاند.
در پی افزایش ممنوعیتها به ویژه در برابر زنان، یافتههای سازمان ملل متحد نشان میدهد که بیشتر از ۲۸ میلیون نفر در افغانستان به کمکهای بشردوستانه نیاز دارند.
این نهاد افزود که ۲ ملیارد و ۲۰۰هزار دالر نیاز است تا به این افراد رسیدگی شود.