روز جهانی پیش‌گیری از خودکشی؛ بحران سلامت روان زنان افغانستانی پس از بازگشت طالبان

دهم سپتامبر روز جهانی پیشگیری از خودکشی است. همه ساله در ۱۰ سپتامبر و در سراسر جهان این روز تجلیل می‌شود و برای افزایش آگاهی عمومی نسبت به خودکشی و پیشگیری از آن آگاهی دهی صورت می‌گیرد.

اما در افغانستان که بیشترین امار قربانیان خشونت
ها را دارد در عدم موجودیت نهاد‌های حقوق بشری و حامی زنان وضعیت زنان قربانی چگونه است؟

“احساس خفگی دارم، حس میکنم روحم زخمی شده است، فقط می‌خواهم کسی صدایم را بشنود. من احساس درد عمیقی دارم و تنها کسی هم نیستم که این حس را تجربه می‌کند.”
این، سخنان اسما یکی از دختران دانش‌آموزان محروم از مکتب در افغانستان است.

اسما چند ماه پس از بسته شدن مکتب‌ها از سوی طالبان اقدام به خودکشی کرد و هم اکنون تحت درمان یک روان درمان قرار دارد.
درحالی که گریه می‌کرد از حال و هوای آن روز‌های خود به من می‌گوید: “فشار روحی زیادی را تحمل می‌کردم، دست خودم نبود، بیدار شدن با نا امیدی زجر آور بود برایم، اضطراب شدید داشتم و همواره به خودکشی فکر می‌کردم، بلاخره دست به خودکشی زدم اما چون من را سر وقت به بیمارستان رساندند زنده ماندم. اگر داروی عصاب استفاده نکنم، هنوز هم گاهی کنترول افکارم را از دست می‌دهم اما با مراجعه نزد داکتر افکار خودکشی از کن من دور می‌شود ولی هنوزم هم به دلیل بی سرنوشت بودن بی انگیزه هستم.”

هم‌چون اسما ناهید (نام مستعار) یکی از بانوان خبرنگار در هرات است که پس از تسلط دوباره طالبان به دلیل نا امیدی و از دست دادن شغل‌اش اقدام به خودکشی کرده بود.
می‌گوید که: “ اضطراب، افسردگی، تشویش‌های روحی و از دست دادن شغل من را دچار امراض روحی روانی کرد‌ و من هم دست به خودکشی زده بودم، ولی اکنون با مراجعه نزد پزشک از وقوع دوباره آن پیشگیری میکنم و امیدوار هستم شرایط بهتر از قبل شود.”

از سوی دیگر روانشناسان می‌گویند که از پس از حاکمیت طالبان و وضع محدودیت‌ها علیه دختران، آمار بیماری‌های روحی و روانی و هم‌چنان اقدام به خودکشی بین دختران و زنان افزایش یافته است.

فرهاد محمدی (نام مستعار) روان درمان این دو بانو می‌گوید که : “ما در افغانستان به شیوع فراگیر افکار خودکشی دچار شده‌ایم. این بدترین شرایط نسبت به هر زمان دیگر است و جهان نیز کمتر به آن توجه می‌کند و به ندرت در مورد آن حرف می‌زند. بحران گرسنگی همیشه در سرخط خبرهاست، اما هیچ کس در مورد بحران سلامت روان صحبت نمی‌کند؛ مثل این است که مردم به مرور از نظر روحی مسموم شوند. روز تا روز آن‌ها امیدشان را از دست می‌دهند.”
او در ادامه می‌گوید که بیشترین بیماران وی خانم‌ها و دختران محروم از تحصیل و کار هستند و در روز بالای پنجاه نفر برای مشاوره نزد وی مراجعه می‌کنند، که برای این بخش از بیماری‌ها این آمار خیلی نگران کننده است.

این نگرانی‌ها در حالی‌ست که در گذشته نیز با توجه به آمار سازمان ملل در جامعه عمیقاً مردسالار افغانستان، یک نفر از هر دو شهروند افغانستان، که عموما آن هم زن است، حتی قبل از تسلط طالبان از ناراحتی‌های روانی رنج می‌برده است. اما به گفته‌ی پزشکان، شرایط اکنون از هر زمان دیگری بدتر است؛ جامعه‌ای که به دلیل چهار دهه جنگ، فرسوده شده و حالا سرکوب آزادی زنان از سوی طالبان و بحران اقتصادی را نیز تجربه می‌کند.

در همین‌حال کارشناسان اجتماعی می‌گویند نبود نهاد‌های مشوره‌دهی و بسته بودن دروازه‌های کار و تحصیل در طولانی مدت باعث افزایش امار اقدام به خودکشی در میان زنان و دختران شده است.

شمس کامیار آگاه مسایل اجتماعی می‌گوید: “ گرسنگی، فقر، نبود نهاد‌های مشاوره‌دهی و بسته بودن دروازه‌های کار و تحصیل بالای زنان، طبعا که آمار اقدام به خودکشی را میان زنان و دختران افزایش می‌دهد و برای پیش‌گیری از این وضعیت ابتدا حکومت طالبان و به همین ترتیب نهاد‌های حقوق بشری، جامعه جهانی، سازمان ملل و سایر نهادها باید اقدام فوری و عملی انجام دهند چون امارها و گزارش‌هاس خیلی متاثر کننده و روز افروزن را در این مورد می‌شنویم.”

این در حالی‌ست که حکومت طالبان برای زنان حقوق انسانی و اجتماعی چندانی در نظر ندارد و به همین دلیل، خبر‌های اقدام به خودکشی از اخبار روزانه‌ی رسانه‌ها در افغانستان بوده است.
در دو سال حاکمیت این گروه، نهادهای حقوق بشری نیز همواره با نشر گزارش‌های تحقیقی، وضعیت حقوق بشر در افغانستان را نگران‌کننده توصیف کردند. پیش از این سازمان اجتماعی “موسسه هدیه برای دختران” گفته بود وضعیت روحی زنان در افغانستان نگران کننده بوده و تنها ۱۰ درصد زنان افغانستان وضعیت عادی روانی دارند.

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا