فصل سرد کتابخوانی میان دختران بازمانده از تحصیل
شماری از کتاب فروشان در هرات میگویند بازار کار و بار شان رونق گذشتهاش را از دست داده است.
به گفتهی آنها وضعیت ناگوار اقتصادی و شرایط روحیروانی از عوامل اصلی کمرنگ شدن بازار خرید کتاب و مطالعه است.
عبدالله محمدی نام مستعار یکی از کتابفروشان است که میگوید بیشتر مشتریان دوکانش دانشجویان و دانشآموزان دختر بودهاند اما اکنون شمار شان کاهش یافته و انگشت شمار شده است.
وی گفت که: “از سال گذشته که دانشگاه بسته شد تا امسال تفاوت خیلی زیادی کرده فروش کتابها و خیلی کم شده، بیشتر مشتریان ما دختران دانشجو و دانش آموز بودن ولی وقتی دانشگاه بسته شد حالی نمیخرند و از طرف دگه بیکاری زیاد شده کسی تا کتاب بخرد پولش را نگه میدارد به نان شب.”
اما هنوز هستند کسانی که برای ترویج فرهنگ کتابخوانی در تلاش اند، خاطره جامی یکتن از دانشجویان دانشگاه هرات و تنها بانوی کتاب فروش در هرات است.
وی که به گفتهی خودش تلاش دارد فرهنگ کتابخوانی را زنده نگهدارد میگوید اگر فرهنگ کتابخوانی در جامعه رایج میبود وضعیت این چنین نمیبود.
“مکتبها بسته شد فرهنگ کتاب خوانی باید بیشتر ترویج شود. پیام من برای آنهایی که کتاب نمیخوانند این است که حتمن کتاب بخوانند چون اگر به جامعه ما فرهنگ مطالعه ترویج میبود و کتاب میخواندیم حالی واقعا همچین وضعیتی نمیداشتیم.”
در همین حال شماری از دختران در هرات میگویند که به دلیل مشکلات اقتصادی و نبود روحیهی قوی فرهنگ کتاب خوانی میان جوانان مخصوصا زنان و دختران کمتر شده است.
فهیمه دانشآموز مکتب بود، وی میگوید که: “خوب دلایل زیادی وجود داره یک دلیل اینه که اقتصاد واقعن ضعیف است و بهویژه بری مه چون یک خانم هستم از جایگاه خانمها صحبت میکنم فعلن نمیتوانند کار کنند وقتی کار نکنی و اوضاع اقتصادی خوب نباشه طبعا نمیتوانی که کتاب هم بخری و موضوع دیگر این است که انگیزه دیگر نمانده مردم یک عالم چرا دارند چرا بخوانیم.”
از سوی هم شماری از فرهنگیان میگویند ارادهی جمعی و دولتی نسبت به مطالعه در کشور ما ضعیفتر از آن است که ما فکر میکنیم. حکومتهای گذشته و اکنون نتوانستهاند به مشکل بازار سرد کتابخوانی در افغانستان پایان دهند.
میترا جامی فعال فرهنگی میگوید که: “فرهنگ پایه و اساس حکومت ها را تشکیل میدهد از نظر من، هرچه جامعه پایه های فرهنگی قوی تر داشته باشد زودتر به سوی پیشرفت و آبادانی میرود، ولی متاسفانه حکومت حاکم در افغانستان خیلی به این موضوع توجه ندارد و با ایجاد محدودیتها به فکر ابعاد دیگر این محدودیتها نمیشود و جامعه متاسفانه به سوی ویرانی پیش میرود، نمونهاش هم انگشت شمار شدن دختران جوان اهل مطالعه است، شما فکر کنید جامعه که مادر آینده اش درس نخواند و مطالعه نکند به چه سمتی پیش میرود.”
با وجودی که مطالعه از سرگرمیهای کم مصرف است، اما در افغانستان که روزگار دخترانش خود تبدیل به یک کتاب غمانگیز شده است این سرگرمی کمتر اولویت آنها است.
در حالی بازار مطالعه در افغانستان سرد شاه است که در یک نظرسنجی که در سالهای پسین صورت گرفته بود، اوسط مطالعهی هر افغانستانی به دقیقه نمیرسید. این مساله بالاترین آمار نگرانی از منظر توجه مردم به کتاب را نشان میدهد.