بیکاری زنان؛ افزایش بیماریهای روانی
پس از وضع محدودیتهای تحصیلی و افزایش بیماریهای روانی بین دختران جوان، اینبار شماری زیادی از زنان با از دست دادن کار یا شغل خود دچار بیماریهای روانی شدند.
جمیله یوسفی نام مستعار یک تن از زنانی است که پس از بیکار شدن از یکی موسسات خارجی دچار احتلالات روانی شده است، با وی در یکی از کلنیکهای بزرگ هرات نشسته هستم او منتظر است تا نوبت اش نزد رواندرمان برسد.
جمیله دو ماه است که تحت درمان رواندرمان قرار دارد او میگوید که پس از بیکار شدن و از دست دادن شغل خود دچار افسردهگی حاد شده که گاها حتا حالت وی او را وادار میکند که به بدن خود آسیب بزند.
کبودیهای روی دستان سفید جمیله نشان میدهد که به تازهگی تلاش کرده که به بدن خود آسیب بزند، او بیان میدارد که میل شدیدی دارد که به بدن خود آسیب بزند.
“ایته یک حسی دارم که فقط میخواهم دستهای خود را یا پاهای خود را زخم کنم، از ریختن خون بدن خود لذت میبرم، من میدانم که این کارم اشتباه است اما از بس وضعیت روحی من خراب میشود من اینگونه میشوم.”
جمیله مادر سه فرزند است که بزرگترین فرزند او یک دخترخانم ۱۱ ساله است که آیندهی تحصیلی این دختر جمیله را نیز نگران کرده است او اظهار میدارد که تنها تشویش بیکاری خود را ندارد بلکه نگران آیندهی تحصیلی دخترش نیز است.
“من تنها نانآور خانه بودم حالا که فکر میکنم کسی جز من نیست که خرج خود را پیدا کنم، آیندهی من نامعلوم از اولادم نامعلوم همه چیز مبهم است، طالبان کار را به روی ما قطع کردند، دختران ما را از رفتن به مکتب منع کردند برای همین من هیچ امیدی ندارم، بهتر است همه ما بمیریم.”
جمیله از جمله زنانی بود که از بام تا شام برای خود و اولادهایش بخاطری پیدا کردن لقمه نانی زحمت میکشید، شوهر او وی را ترک کرده او فعلا سرپرست خانوادهی خود میباشد.
“فعلا هیچ سرپرستی من ندارم، تنها خودم هستم پ همین اولادهای من که برای آنان کار میکردم تا اینکه خرج آنان را پیدا کنم، سرپرست ندارم بچه من هم خورد است و شوهرم نیز من را ترک کرده، تنها دلخوشی من همین کار کردن من بود که او هم از من گرفته شد.»
مشکلات روانی جمیله وی را مجبور کرده است که نزد داکتر مراجعه کند، او بیان میدارد که تصور نمیکرد که یک روز جای وی شفاخانه شود.
“گاهی که تصور میکنم واقعا برای من سخت میگذرد که بلاخره آیندهی ما چه خواهد شد من تاحالا قرض خیلی کردم فقط بخاطری اینکه شکم اولادهای خود را سیر کنم.»
داکتر جمیله وضعیت او را نسبت به روزهای اول بهتر میداند او بیان میدارد که جمیله اگر تا یک ماه دیگر نزد وی مراجعه نمیکرد؛ احتمال یک خودکشی موفق به زندهگی وی زیاد بود.
جمیله تنها زنی نیست که آیندهی شغلی وی او را دچار حالت افسردهگی شدید کرده باشد، اینجا داخل یکی دیگر از کلنیکهای هرات با نسترن حنیفی(نام مستعار) یک تن از کارمندان سابق دولت پیشین هستم، او در حکومت گذشته در یکی از بستهای بلند با معاش بلند خرج خانوادهی هشت نفری را بر دوش داشت اما فعلا ناامیدی چهرهی نسترن دیگر شانههای وی را یاری نمیکند تا بار خانوادهاش را بر دوش بکشد.
نسترن حدود هفت ماه است تحت درمان است، داکتر به وی توصیه کرده که برای مدتی باید قرصهای خوابآور نیز استفاده کند.
نسترن که فعلا منتظر وقت داکتر خود است برای من از روزهای بدی قصه میکند که او تلاش بر پایان دادن زندهگی خود کرده است.
“خیلی نگران و ناراحت بودم، وقتی فهمیدم که طالبان من را از کار بیکار کردند واقعا ناراحت شدم من کسی بودم که خرج یک خانه را میدادم اما فعلا داخل یک شقاخانه به زور دارو و قرص تلاش میکنم که زنده بمانم، بخدا اگر موضوع اولادهای من به میان نمیبود وقت تاحالا ده بار دیگر کوشش به خودکشی میکردم.”
وضعیت حاد نسترن پس از هفت ماه درمان اندکی تغییر کرده است، داکتر وی گفت برای بهبودی بهتر وضعیت نسترن، او باید چندین جلسهی دیگر نیز نزد مشاور و رواندرمان مراجعه کند.
طالبان پس از رسیدن به قدرت در افغانستان محدویتهای زیادی را بر زنان و دختران در این کشور وضع کردند که این امر موجب افزایش بیماریهای روانی، فقر و بیکاری در بین زنان شده است.
دستور منع کار زنان در نهادهای خارجی
وزارت اقتصاد طالبان در ماه جدی سال گذشته با فرستادن مکتوبی به تمام نهادهای غیر دولتی داخلی و خارجی دستور داده است که وظایف کارمندان زن را تا اطلاع ثانی متوقف سازند.
در نامهی این وزارت به تمام نهادها هشدار داده شده است که در صورت تعلل در تطبیق این دستور، جواز فعالیت این نهاد ها که از سوی این وزارت صادر شده است، لغو خواهد شد.
سخنگوی وزارت اقتصاد طالبان تایید کرده بود که این مکتوب از سوی وزارت آنان به تمامی نهادها صادر شده است.
طالبان پس از به قدرت رسیدن دوبارهی خود فضا را برای زنان مانند دور اول حکومت خود تنگ ساختند، تاجای که در خال حاضر اکثر زنان افغان به دلیل همین ممنوعیتها بیکار و خانهنشین هستند.
خانهنشینی زنان و دخترخانمهای که از تحصیل باز ماندهاند موجب نگرانی از آیندهی تحصیلی آنان شده است، دختران و زنان در حال حاضر آسیبپذیر ترین قشر هستند که از محدودیتهای طالبان متاثر شدند و این امر موجب افزایش بیماریهای روحی و روانی در بین اکثر زنان شده و دختران شده است.
زنان؛ آسیبپذیر ترین قشر جامعه
فقر، بیکاری، ناامیدی و ترس از آیندهی مبهم موجب شده است که اکثر زنانی که فعلا خانه نشین هستند؛ دچار مشکلات روحی و روانی گردند.
به گفتهی مشاوران رواندرمان اکثر زنانی که در گذشته کار میکردند اما فعلا بیکار شدند دچار اختلالات روانی شدند که حداقل هشتاد درصد آنان به خودکشی فکر میکنند.
عبدلله یارمحمدی یک تن از مشاورینی است که روزانه دها بیمار زن نزد وی در کلنیک مراجعه میکنند به گفتهی وی از هر ده بیمار او پنج تن آنان از زنانی است که به دلیل بیکاری و از دست دادن شغل خود دچار اختلالات روانی شده است.
“من بیمارانی دارم که سطح افسردهگی آنان حداقل تا متوسط است و تعدادی هم هستند که به دلیل شرایط بد زندهگی و بیکاری به افسردهگی شدید دچار شدند، تمام این زنان متاثر از شرایطی هستند که از سوی امارت اسلامی بیکار شدند.”
آقای یار محمدی همچنان بیان میدارد که هشتاد درصد زنانی که در گذشته شاغل بودند اما فعلا بیکار هستند؛ دچار افسردهگیهای متفاوتی میباشند.
او زنان را آسیبپذیر ترین قشری میداند که از این شرایط متاثر شدهاند.
“زنان نسبت به مردان روحیهی لطیفی دارند و اندکترین کار موجب این میشود که آنان را دچار مریضیهای روحی کند اگر برای تان بگویم که زنان بیشترین آسیب را دیدهاند پس برای تان دروغ نگفته ام چون واقعا زنان فعلا در یک شرایطی قرار دارند که مرگ را بیشتر ترجیح میدهند تا زندهگی در کشوری مثل افغانستان.”
زنان درحالی دچار بیماریهای روانی میشوند که از زمان رویکار آمدن حکومت طالبان در افغانستان تمام زنانی که در دفترهای دولتی کار میکردند بیکار شدن. اما پس از آن با افزایش روز افزون محدودیتها به روی زنان، در ماه جدی سال گذشته بر اساس مکتوب وزارت اقتصاد افغانستان، تمام زنانی که در دفترهای خارجی کار میکردند؛ تا اطلاع ثانوی از کار محروم شدند.
این در حالیست که قبل از این نیز بانک جهانی افغانستان را نا امنترین کشور برای زنان شاغل دانسته بود و بر اساس یک آمار گفته بود که حد اقل نیمی از جمعیت افغانستان فعلا بهخاطری محدودیتهای که به روی زنان آمده، بیکار هستند که این موضوع نگرانی جامعه جهانی و شماری از سیاسیون را برانگیخته است