دستان بازمانده از کتاب؛ برس نقاشی و میناتوری را در دست گرفته است
در یکی از کارگاههای هنری و نقاشی وارد میشوم با چندین دختر باز مانده از تحصیل روبرو میشوم، دستان تک تک آنان آغشته به رنگهای میناتوری و نقاشی است.
این جا گالری نقاشی و میناتوری دختران بازمانده از تحصیل است، در این گالری بیش از پنجاه دختر خانم دانشجو و دانشآموز مصروف یادگیری هنر نقاشی و میناتوری هستند.
کنار یک تن از دانش اموزان باز مانده از تحصیل به نام شبانه نشسته هستم، او برسهای نقاشی را به دست گرفته و در حال نقاشی کردن یک دخترخانمی است که روبروی دروازهی مکتب ایستاده اما طالبان به وی اجازه ای ورود را نمیدهند.
خودش برایم از روزهای که خانه نشین بوده قصه میکند، میگوید برای این که از خانه نشینی در بیاید، آمده در این گالری تا نقاشی یاد بگیرد و در حین حال روزهای که مکتب هم نمیرود با فراگیری نقاشی تکمیل گردد.
شبانه در حال یکجا کردن رنگ سرخ، آبی و سبز است او میگوید که دوست داشت در آینده یک استاد در یکی از دانشگاههای بزرگ افغانستان شود.
“دوست داشتم به دانشگاه هرات یا کابل استاد شوم اما متاسفانه طالبان ظالم این فرصت را از تمام ما دختران گرفتند اما خواهش من از مسوولین ایناست که لطفا از این بشتر آیندهی ما را به خطر نیندازند.”
او در حالی که بغض گلونش را گرفته برای من میگوید که اگر همین گالری نباشد او مجبور است در خانه بنشیند و هیچ فعالیتی نداشته باشد.
“گاهی که فکر میکنم اگر این گالری نباشد من باید خانهنشین شوم واقعا فکر از سرم میرود، چون نمیخواهم روزگار مادرم را تجربه کنم.”
در کنار شبانه یک تن دیگر از دخترانی است که از تحصیل باز مانده است، اسما دانشجوی یکی سال سوم دانشگاه هرات است، او تازه در این گالری عضو شده است.
او بیان داشت که پس از بسته شدن دانشگاهها به روی دختران او مجبور شده که روی به هنر بیاورد.
او برس های میناتوری را گرفته برایم از از خطوط ظریف این هنر میگوید که تازه برخی از خطور را یاد گرفته است.
“چون تازه امدم در اینجا و تازه تا حالا برخی از خطوط را در مورد هنر میناتوری یاد گرفتم و خیلی برای من خوش ایند است که در اینجا میایم و یک هنری رای یاد میگیرم، وقتی فرمان بسته شدن دانشگاه ها آمد خیلی نگران شدم و بینهایت هم ناراحت.”
اسما فراگیری هنر را یک سرگرمی میداند او به این باور است که علم بهتر از هنر است و باید اول تمام انسان ها علم بیاموزند و سپس درپیشترفت یاری کنند.
در این کارگاه بزرگ بیش از 50 دانشجو و دانش اموز مصروف فراگیری هنر نقاشیو میناتوری هستند.
ماریا ارباب زاده استاد این کارگاه است او با تلاش های فراوان توانسته که این گالری را برای دختران ایجاد کند.
او بیان داشت که هدف از این کار وی ایجاد یک روزنه ای برای دختران بازمانده از تحصیل بوده است.
او گفت: “در اول ما از چهار الی پنج نفر شروع به کار کردیم و بعدها آهسته آهسته تعداد شان به بیشتر شد و حالا هم بیش از 45 تن هستند که به سبکهای مختلفی کار میکنند مثلا رو پارچه کار میکنند و روی شیشه کار میکنند و برخیهای شان نیز روی چوپ کار میکنند و در کل خانمها در اینجا در بخشهای مختلفی کار میکنند.”
با این همه فعالان حقوق زن روی آوردن دختران را به هنر یک مورد خطر ساز در آیندهی تحصیلی آنان میدانند.
فریبا نبیزاده فعال حقوق زن است او میگوید که هنر هرگز نمیتواند جایگزین علم شود.
او بیان میدارد که طالبان با این کار خود بیشتر زنان را از جامعه دور میکنند.
“این کار طالبان بیشتر زنان را از دانش وعلم دور میکند و هنر نمیتواند جایگزین علم شود و طالبان با این کار خود یک جفای بزرگی را در حق دختران افغانستانی میکنند و یک تاریخ ننگینی را ما در افغانستان خواهیم داشت.“ُ
در حالی دختران به این صنفها روی میاورند که از زمان روی کار امدن طالبان در افغانستان تمام مراکز اموزشی به شمول مکتبها و دانشگاهها در این کشور تا اطلاع ثانی به روی تمام دختران بسته شد.