روایت یک معترض زن از زندگی زیر سلطهٔ طالبان
«زندگی زیر سلطهی طالبان، با ترس، تهدید و وحشت همراه است. گاهی که از تهدیدهای این گروه میترسم، به آغوش مادرم پناه میبرم و دوباره پر انرژی به میدان مبارز برمیگردم.» گوشهی از صحبتهای مریم نایبی، از معترضان زن در افغانستان است. برای آشنایی و بحث پیرامون فعالیتهای خانم نایبی، با او گفتوگوی ترتیب دادهام که در ادامه میخوانید.
پرسش: پیشینهی فعالیتهای در حوزهی زنان به چه زمانی بر میگردد؟
پاسخ: از ١۴ سالگی، زمانی دانشآموز بودم فعالیتهای مدنی را آغاز کردم. پس از این که مکتب را تمام کردم، نهادی را به نام کاروانامید زنان افغانستان به کمک استادان دانشگاهام ایجاد کردم و تا قبل از سقوط حکومت فعالیت داشت. با روی کار آمدن طالبانخانهنشین شدم و فعالیتهایم متوقف شد. اما باز هم انگیزه و تلاشم را برای بانوان افغانستان فراموش نکردم و به همکاری دیگر بانوانفعال، گروه دادخواهی تشکیل دادیم و با راهاندازی اعتراضها خواستار حقوق اساسی بانوان و بشر از طالبان شدیم.
پرسش: در مورد مبارزات بعد سقوط حکومت بگویید چه چیز شما را وادار ساخت تا به خیابان بیایید و اعتراض کنید؟
پاسخ: روزی که حکومت سقوط کرد. بغض عجیبی در گلو داشتم و میدانستم که همه چیز را از دست دادیم. یک هفته بعد از خروج کاملنیروهای خارجی از افغانستان، طالبان محدودیتهای به زنان ایجاد کردند این تلاش طالبان برای حذف زنان من را وادار ساخت تا باشعار «طالبان ناقض حق زنان» با گروهی از زنان به خیابان بیایم و اعتراض کنم. خوب یادم است روزهای بود که هیچ زنی جراتنمیکرد از خانه بیرون شود. خطر را به جان خریدم و صدا بلند کردم. روز سختی بود، طالبان ما را معاصره کردند و برای پراکنده کردناز اسپری فلفل استفاده کرند. چشمانم سوزش عجبیبی داشت. اما انگار هیچ چیز نمیتوانست صدای ما را خفه کند با قوت بیشتر فریادمیزدیم «طالبان طالبان ناقض حقوق زنان» و در ادامه میگفتیم طالبان حکومت شما بدون سهم زنان مشروعیت نخواهد داشت.
پرسش: زندگی یک معترض زن زیر سلطهی طالبان چگونه است؟
پاسخ: بانوان معترض هر باری که برای دادخواهی به خیابانهای افغانستان بیرون میشوند، با خشونت نیروهای امنیتی طالبان مواجعمیشوند. در این اواخر خشونت طالبان در برابر فعالان حقوق زن و معترضان افزایش یافته؛ برخی از زنان ترور شدند و شماری هم دربند طالبان هستند که هیچ خبری از آنان در دست نیست و سایر معترضان با تهدید، ترس شب و روز شان را سپری میکنند.
پرسش: از زمانی وارد کارزار دادخواهی و مبارزه شدید رفتار دوستان و خانواده چگونه است، چقدر حمایت و همراهی آنان را با خوددارید؟
پاسخ: مادرم بانوی است که تجربهی زندگی در حکومت قبلی طالبان را دارد آن حکومتی که زنان حتا از حقوق اولیه شان محروم شدهبودند از اینرو مادرم درکم میکند و حمایت مادرم در این مبارزه همیشه با من بوده است. گاهی که از تهدید طالبان میترسم مادرم مرابه آغوش میگیرد و برای ادامه برایم انگیزه و جرات میدهد و تنها مکانی که در وضعیت کنونی آرامش را در آن جستجو میکنم آغوشمادرم است. پدرم همیشه در هنگام عبادت، دعایم میکند. میگوید: دخترم در مبارزهات برای حقوق زنان افغانستان پیروز و باعزت باشی. برادرانم همیشه ابراز محبت و افتخار میکنند از اینکه من انگیزهای برای خدمت به وطن و زنان دارم، با هر فعالیتم خرسندی خود را ابرازمیکنند. خواهرانم همیشه افتخار میکنند و مرا در آغوش میگیرند. این همه انگیزه، مهربانی و همراهی به من انرژی میدهد که تاآخرین نفس صدا بلند کنم و زیر بار هیچ حاکم و عالم ظالمی نروم.
پرسش: پس از سقوط حکومت خیلی از زنان فعال کشور را ترک کردند چرا شما در کشور ماندید، نخواستید یا فرصتی برای ترک نبود؟
پاسخ: هدفام خدمت به زنان و مردم رنجدیده افغانستان است. احساس میکنم خارج از کشور نمیتوانم کاری انجام دهم در شرایطکنونی ترجیح دادم در کنار هموطنان درددیده و زنان مبارز کشورم باشم و امیدوارم شرایط مجبورم نکند که روزی مجبور شوم کشور راترک کنم.
چه فکر میکنید نتیجهی این همه مبارزه و تلاش چه خواهد بود؟
پاسخ: امیدوارم مبارزات در زمینهی دفاع واقعی از حقوق بشر و زنان اثر بخش باشد و تاکنون نتایج خوبی از مبارزات مان داشتیم اینکهتاکنون هیچ کشوری طالبان را به رسمیت نشناخته اند یکی از دلایل آن مبارزات زنان بوده است.
درسش: با توجه به وضعیت کنونی دورنمای زندگی زنان افغانستان را چگونه میبینید؟
پاسخ: تا حال حکومت طالبان به رسمیت شناخته نشده است و موقف جهانیان در قبال به رسمیت شناختن طالبان این است که طالبان بایدبه حقوق زنان ارزش قایل شوند.
در افغانستان عرف سنتی و طرز تفکر مرد سالاری بر حقوق زنان بیشتر سایه انداخته است. در حکومت قبلی، زنان حضور فعالی درعرصههای سیاسی، اقتصادی و آموزشی داشتند. اما اکنون زنان با یک سردرگمی عجیبی روبرو اند. طالبان موقف روشنی در برابرمسایل زنان ندارند. اگر این گروه حکومتی را شکل بدهند که مبتنی بر مرد سالاری باشد، در این صورت نه اسلام آن را قبول دارد و نیاین گروه می تواند که از مشروعیت سیاسی برخودار شود و زندگی زنان زیر سایه چنین حکومتی پر از چالش و ابهام خواهد بود.
پرسش: از دغدغهها که بگذریم برای سرگرمی این روزها چه میکنید؟ سرگرمیها و علایق تان قبلا چه بود حالا چه است؟
پاسخ: قبلا در اوقات بیکاری، با دوستانم بودم. فلم میدیدیم و مطالعه میکردیم. اما اکنون بیشتر وقت مصروف اخبار پیرامون وضعیتبانوان افغانستان هستم. در کنارش با مادرم در موردموضوعات مختلف بحث میکنم.
ترتیبکننده: ضیاگل عظیمی