روایتی از زندگی آدینه، ترنس افغانستانی
خودش را آدینه معرفی میکند، اما این نامی نیست که پدر و مادرش برایش انتخاب کرده اند، نامی که پدر و مادرش برایش انتخاب کردند، نامی پسرانه است و او دوست ندارد پسر خطاب شود، میگوید: ((من دخترم)).
به دلیل حساسیتهای موجود در مورد ترنسها در این گزارش نام او را ذکر نمیکنیم.
آدینه ۲۵ ساله است و در هرات زندگی میکند. او در پانزده سالگی متوجه شد که با دیگر پسرهای همسن خود فرق دارد. میگوید ابتدا که فهمید، ترسیده بود اما پس از آن با این حس و گرایشاش کنار آمد.
تراجنسیها اقشاری از اجتماع اند که هیچ قانونی در افغانستان برای آنها وجود ندارد.
آدینه میگوید زمانی که پدر و مادرش متوجه شدند که همانند دیگر پسرهای همزاد اش رفتار نمیکند، او را طرد کرده اند.
او اکنون تنها و دور از خانواده و اقوام خود زندگی میکند و از دشواریهای زندگی اش میگوید.
به گفتهی آدینه مردان زمانیکه از ترنس بودن و خلقوخوی زنانهی او با خبر میشوند، تلاش میکنند به وی نزدیک شده و از او سو استفادهی جنسی کنند.
او اما میافزاید در محافل مردانه که شرکت میکند چنین درخواستها بار بار از وی شده است.
به گفتهی آدینه زمانی که مردم متوجه میشوند که او یک ترنس است، نگاههای تحقیر آمیز و گاهی خشونتبار به او دارند. آدینه میگوید به جز دوستاناش که چون او ترنس استند هیچکس دیگری نیست تا او را درک کند.
به گفتهی او مردم اطلاعات زیادی در مورد ترنسها ندارند و همین سبب میشود که رفتار مناسبی با آنها نداشته باشند.
در جریان مصاحبه، ا عشوهیی موهای کوتاهاش را از روی چشماش کنار میزند و میگوید اگر شرایط برایش مهیا شود و بتواند، دوست دارد تا با عمل جراحی تغییر جنسیت دهد و یک زن کامل شود.
او با وجود همهی محدودیتهایی که برای ترانسها در افغانستان و بهویژه شهر سنتی هرات وجود دارد، آرزوی ازدواج با یک مرد و تشکیل خانواده را در سر میپروراند.
ترانسها در افغانستان و هرات به صورت پنهانی زندگی میکنند و هر از گاهی مورد خشونت نیز قرار میگیرند. به عنوان مثال می توان به قضیهی لتوکوب صبور، یکی از ترنسهای مشهور در هرات اشاره کرد.
گزارشگر: سیمین صدف